پنبه از محصولات مهم و بومی مناطق گرمسیری و نیمه‌گرمسیری جهان ازجمله آمریکا، استرالیا، ازبکستان، برزیل، پاکستان، چین، مصر، مکزیک و هند می­باشد.

 

این گیاه به­خاطر ارزش اقتصادی و تجاری در جهان، به طلای سفید معروف می­باشد. خصوصیات ویژه الیاف آن موجب گردیده كه علی­رغم توسعه سریع و فراگیر الیاف مصنوعی، این الیاف همچنان حدود 48% از مصرف جهانی را به خود اختصاص دهد و حتی در برخی موارد هیچ فرآورده دیگری، قابلیت جایگزینی با آن را نداشته باشد. قابلیت شستشو، ‌دوام، استحكام، ‌قابلیت هدایت بخار آب، دوام شیمیایی، نرمی، قابلیت انعطاف، تغییر دادن رنگ الیاف پنبه با رنگ­های شیمیایی و سهولت آب رفتن یا تجمع اولیه از جمله خصوصیات الیاف پنبه می­باشند (ناصری، 1374).

عکس مرتبط با اقتصاد

پایان نامه های دانشگاهی

 

جدا از اهمیت نساجی، در بین نباتات روغنی، پنبه مقام دوم را در جهان دارا بوده و كنجاله باقیمانده آن پس از روغن كشی نقش مناسبی در تغذیه دام دارد.  این ویژگی­ها همراه با افزایش روز افزون جمعیت بشر، موجب شده كه پنبه در بین گیاهان زراعی از اهمیت خاصی برخوردار باشد. به همین دلیل، توجه به افزایش تولید آن از درجه اهمیت بالایی برخوردار است (رجبی، 1379).

 

پنبه به­علت داشتن موارد مصرف گوناگون، از نظر اقتصادی و تجارتی دارای اهمیت فوق العاده­ای بوده و به علت احتیاج به انواع وسایل و لوازمی که از فرآورده­های این گیاه تهیه می­گردد، روز به روز بر اهمیت آن افزوده می­شود.

 

الیاف پنبه به عنوان محصول اصلی و دانه آن به عنوان محصول فرعی، نقش مهمی در صنعت و تجارت دارند (عالیشاه و همکاران، 1382؛ عالیشاه و محمدی، 1389؛ رضایی و همکاران، 1385).

 

استفاده از پنبه در صنایع پارچه بافی، جوراب بافی، قالی بافی، تولید پتو، تهیه نخ قرقره، مبلمان منازل، لاستیک سازی، تهیه فیبر، تهیه فیلم عکاسی، پوشش کابل، پشم مصنوعی، طناب، اشیاء پلاستیک، تهیه لوازم آرایش، تهیه صابون، شمع، ورنی، نئوپان، پنبه بهداشتی، نوارهای طبی، تهیه روغن­ (خوراکی، صنعتی و طبی)، کنجاله برای خوراک دام و تولید کود، از مصارف عمده این ماده است (برزعلی وهمکاران، 1383؛ عالیشاه و محمدی، 1389).

 

با وجود این همه محاسن، این گیاه ارزشمند همواره مورد تهدید عوامل مخرب قرار می گیرد. از جمله عوامل مخرب بیماری های گیاهی هستند.

 

از جمله بیماری­هایی که پنبه را مورد تهدید قرار می­دهد، پژمردگی ورتیسلیومی بوده و از مهمترین بیماری­های پنبه در اغلب نقاط جهان، از جمله ایران است.

 

علایم بیماری ابتدا به صورت زردی و پژمردگی در مزرعه ظاهر شده و رفته رفته برگ­ها خشک می­شوند. قسمت­هائی از پهنک برگ کلروزه و نکروزه می­گردد. با تهیه مقطع از ساقه نقاط قهوه­ای در آوندها دیده می شود. شدت علایم به حساسیت گیاه میزبان، میزان تراکم قارچ در خاک و استرین قارچ بستگی دارد

 

این بیماری در اثر گونه­های مختلف Verticilium مثل V. albo-atrum، V. tricorpus ، V. nigrescens و V. nubilum ایجاد می­شود، ولی V. dahliae Kleb گونه غالب قارچ عامل بیماری می­باشد.

 

دو گونه اول دارای کنیدیوفورهای منشعب فراهم می­باشند. گونه V. dahliae دارای میکرواسکلروت­های سیاه­رنگی بوده که اندام مقاوم قارچ محسوب گشته، ولی V. albo-atrum دارای ریسه­های ضخیم و سیاه­رنگی می­باشد.

 

با قرار گرفتن ریشه گیاه در مجاورت میکرواسکلروت­های موجود در خاک، این میکرواسکلروت­ها جوانه زده و از طریق تارهای کشنده وارد آوندهای چوبی شده و در آنجا کنیدیوفور و کنیدی تشکیل می­دهند. از طریق آوند چوبی، کنیدیوم­ها به سرعت حرکت کرده و به نقاط بالای گیاه می­رسند.

 

قارچ V.dahliae دارای دو سویه معمولی (ss-4) و برگ ریز (T-9) می­باشد (عطار و همکاران، 1385).

 

در سویه معمولی قارچ قسمت­های وسط برگ را خشک کرده، ولی برگ­ها بر روی گیاه باقی می­مانند و حرکت قارچ در برگ­ها به شکل Vمی­باشد.

 

سویه برگ ریز هنگامی که هنوز برگ سبز است، باعث خم شدن دمبرگ­ها[1] می­گردد. چنین برگی­هائی با دست زدن یا هر نوع تکان دیگری، به راحتی از شاخه جدا می­شود. بعد از مدتی گیاه کاملاً لخت شده و برگ­های کوچک جدیدی تولید می­کند. این سویه نسبت به سویه معمولی گرمادوست تراست.

 

سویه برگ ریز تا نوک گیاه گسترش یافته و باعث ریزش غوزه ها نیز می­گردد. ولی سویه معمولی تا اواسط گیاه گسترش می یابد. گیاه مقاوم به استرین معمولی نسبت به استرین برگ ریز هم تا حدودی مقاوم است. برگ ریزی در اثر ایجاد لایه جداشونده در محل اتصال برگ، به دلیل تولید اتیلن یا آبسزیک اسید صورت می­گیرد.

 

در ارتباط با کنترل بیماری، گرچه استفاده از ارقام مقاوم از مهمترین و اقتصادی ترین روش­های مبارزه با این بیماری می­باشد، ولی تهیه ارقام مقاوم نیاز به زمان نسبتا طولانی دارد. از طرفی ارقام کاملا مقاومی از پنبه در مقابل این بیماری در کشور در دسترس نمی­باشد. کنترل شمیائی با استفاده از قارچ­کش­ها تاثیر زیادی در کنترل بیماری و کاهش محصول ندارد. از این­رو یافتن روش­های دیگر کنترل بیماری، به­خصوص کنترل بیولوژیکی، در تلفیقی از روش­های دیگر، در مدیریت بیماری، از اهمیت زیادی برخودار است.

 

کنترل بیولوژی از نظر ارزانی، سهولت كاربرد و ایمنی محیط زیست، بر روش شیمیایی ارجحیت دارد. لذا امروزه بر این منطق تكیه می­شود كه جهت رسیدن به توسعه و كشاورزی پایدار، حفظ مسایل زیست محیطی، تولید محصول سالم و كاهش مصرف سموم كشاورزی و صرفه اقتصادی آن برای تولید کننده، گرایش به روش­های بیولوژیك، امری الزامی ‌است. بنابراین یکی از پتانسیل­های جایگزین برای مدیریت بیماری­های گیاهی، استفاده از عوامل بیولوژیکی، از جمله جدایه های مختلف قارچ تریکودرما می­باشد. تریکودرما مشهورترین و موثرترین جنس قارچی در زمینه کنترل بیولوژیکی عوامل بیماریزای گیاهی است که خوشبختانه بعضی از جدایه­های آن به مرحله تولید تجاری رسیده و در سرتاسر دنیا مورد استفاده قرار می گیرند (Kubicek and Harman, 1998) .

عکس مرتبط با محیط زیست

گونه­های تریکودرما همه جازی و از میکروارگانیسم­های غالب میکروفلور خاک به شمار می­روند (Harman et al., 2004). گونه­های این جنس طیف میزبانی وسیعی داشته و با مکانیسم­های مختلف آنتاگونیستی (رقابت، آنتی بیوز و پارازیتیسم) عوامل بیماریزای گیاهی مختلف را کنترل می کنند (Harman, 2006).

 

[1] Epinasty

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...