یکی از مباحث مهم بسیاری از محافل علمی جهان اقلیم و تغییر آن به عنوان یک وضعیت برگشت – ناپذیر است که چند دهه اخیر کانون توجه اکثر محققین رشته های علمی است. به هم خوردن اندکی از تعادل اقلیم جهان موجب شده متوسط درجه حرارت کره زمین تمایل به روند افزایش را نشان دهد  (IPCC 2001a) به طوریکه، هیأت بین الدول تغییر اقلیم در سال 2001 گزارش داد که اقلیم در حال تغییر و گرمایش جهانی در حال وقوع است  (دراکوپ و ویکنا، 2005). این پدیده به علت افزایش  غلظت گازهای گلخانهای در اتمسفر میباشد (دتینگر و همکاران، 2004). بسیاری از بلایای طبیعی به طور مستقیم و غیر مستقیم در ارتباط با تغییر اقلیم قابل توجیه هستند. بطوریکه،

پروژه دانشگاهی

 بر اساس نتایج حاصل از مطالعات تغییر اقلیم در حوضه دریای مدیترانه وجود رابطه بین کاهش دما و بارش و کمبود آب و افزایش خطر آتش سوزی جنگلهای منطقه به اثبات رسیده است (پاینل و همکاران، 1998). به طور کلی دو روش آماری پارامتریک و ناپارامتریک به منظور بررسی وجود یا عدم وجود روند و تحلیل سریهای زمانی و تغییر اقلیم ارائه میگردد که روشهای ناپارامتریک کاربرد نسبتاً وسیعتر و چشمگیرتری دارند (تاکیوچی و ایشیداری، 2003). روشهای پارامتریک عمدتاً بر اساس یک رابطه رگراسیونی بین سری دادهها با زمان استیودنت ازجمله متداولترین روشهای ناپارامتریک است. اما برای سریهایی که t استوار است. آزمون توزیع آماری خاصی بر آنها قابل برازش نیست و چولگی یا کشیدگی زیادی دارند استفاده از روشهای ناپارامتری مناسبتر می‎باشد (بیهرات و مهمتیک، 2003).

 

روند دما و بارش در سرتاسر جهان یکسو نیست. تغییرات اقلیم الزاماً به معنی تغییر توأمان بارش و دما نمی‎باشد (کلارك، 2003). از طرفی، اثبات وجود روند معنی دار در یک سری زمانی بارندگی به تنهایی نمیتواند دلیل قاطعی بر وقوع تغییر اقلیم در یک منطقه باشد بلکه فرض رخداد آن را تقویت                 می نماید (سیرانو و همکاران، 1999

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...