این پژوهش با انتخاب یک عنصر آیینی و طبیعی، به بررسی جامع ایزدان وابسته به آن عنصر در ادیان ایرانی و هندی میپردازد و اهمیت آن، در جمع آوری و طبقهبندی اطلاعات پراکنده در منابع ودایی و اوستایی همچون گاهان و یشتهاست. در این پژوهش عنصر مورد بررسی آتش است چراکه ایزدان آتش در گذار از این دو دورهی مهم تاریخی، تحول بسیاری را نشان میدهند. در وداهای هندی، اگنی تنها ایزد موکل بر آتش و یکی از سه ایزد اصلی است. اما در ادیان ایرانی، وظایف او بین گروهی از ایزدان و امشاسپندان تقسیم شده است.
در بخش نخست این پژوهش، ابتدا جایگاه آتش در میان آداب و سنن هندیان، سپس اگنی و ایزدان وابسته به خورشید و روشنایی در دوره ودایی بررسی میشوند. در بخش دوم، آتش در اسطورههای دورهی ایرانی بررسی میشود و سپس خویشکاری های اردیبهشت امشاسپند که موکل بر آتش است و گروه ایزدان همکار او، آذر، بهرام، سروش، نریوسنگ و رپیثوین، یک به یک مورد مطالعه قرار گرفته و خویشکاریهای بازمانده از دوران کهن از کارکردهایی نو که در دورههای جدیدتر با دگرگونیهای اجتماعی و فرهنگی پسین به ایزدانی همچون بهرام و سروش منسوب شده است، جدا میشوند. با طبقهبندی این خویشکاریهای نو و کهن، خویشکاریها و ویژگیهای ایزد کهن هندوایرانی بازشناخته میشود.
در پایان با استفاده از اطلاعات بدست آمده و به روش معکوس، ایزد اولیه هندوایرانی که این دو قوم پیش از جدایی و در سرزمین مادری خویش، نیایش میکردند، بازسازی میشود. برای این کار، علاوه بر شناخت خویشکاریهای ایزد آتش در میان دو قوم و روند دگرگونی آنها، عناصر فرهنگی و زیستی دوران هندوایرانی نیز بررسی شده است، چراکه تنها با شناخت خصوصیات عمومی ایزدان هندوایرانی و مشخصههای فرهنگی و اقلیمی هندوایرانیان، میتوان به یک روش درست برای تشخیص و بازسازی ایزد آتش هندوایرانی رسید.
ABSTRACT:
This research focused on a ritual or natural element, is a comprehensive review of Persian and Hindi religion’s deities associated with the element and its importance, is to collect and classify the information distributed in Vedic sources and old Avestā, such as Gāhān and Yashts. In this case, examined element is “Fire” because the fire gods in the transition from the era of historic, have contradictory changes. In Hindi Vedas, Agni is the only god of fire and one of the three principal god. But in Iranian religions, his duties are shared between a group of gods and AmeshaSpentas.
In the first part of this study, the role of fire in the Indian tradition, the fire god Agni and the gods dependent on the sun and light in the Vedic period reviewed.
In the second part, the fire in the Iranian mythology, the dutifulness of Ardibehesht, the AmeshaSpenta responsible for fire element and his fellow gods, Ātar, Bahrām, Soroush, Naryusang and Rapithvin are studied, then primary and old dutifulness is differentiated from new ones recently assigned to the gods such as Bahrām and Soroush according to the social and cultural changes. This classification of ancient functions and new ones, helping to recognize the ancient fire god of Indo-Iranian age, its attributes and dutifulness.
The data obtained using the inverse method, to reconstruct the primary Indo-Iranian fire god before the separation of these two people, was worshiped in their homeland. To do this, in addition to the fire gods functions and their transformation process between two people, cultural and biological factors during the Indo-Iranian period, were also studied, because the only way to rebuilt Indo-Iranian fire god and, is to know the general characteristics of Indo-Iranian deities and their cultural and geographical specifications.
پیشگفتار
در پژوهشهای حوزه اسطوره شناسی و شناخت ایزدان هند و اروپایی یا هند و ایرانی، بیشترین تمرکز روی ایزدان ایرانی برگرفته از اوستا یا متون پهلوی است. علاوه بر این، پژوهشهای موجود دربارهی ایزدان، معمولاً جداگانه به تعریف هر ایزد، خویشکاریها و ریشههای آن ایزد پرداخته است. به همین ترتیب پژوهشهایی هم دربارهی عناصر مقدس ادیان یا عناصر طبیعت که در سنتها و آیینهای مذهبی نقش داشتهاند، انجام شده، مثل آب، آتش، و گیاه که باز به صورت اجمالی به این عنصر و آیینهای مرتبط با آن پرداخته است.
با توجه به موارد فوق، طرح این پژوهش با رویکردی ترکیبی از این سه موضوع شکل گرفته است. یعنی پژوهشی که با انتخاب یک عنصر آیینی یا طبیعی، به بررسی جامع ایزدان وابسته به آن عنصر در تمامی ادیان و آیین های ایرانی و هندی، بپردازد.
از سوی دیگر سیر تحول این ایزدان در دورههای مختلف تاریخی بسیار مهم است. برخی از این ایزدان در گذار از دورهی هندواروپایی به دوران هندوایرانی و سپس به دورهی هندی یا دورهی ایرانی دچار دگرگونیهای اساسی شدهاند که معمولاً متأثر از تغییر جغرافیای زیستگاهی، یا بروز وقایع تاریخی و دگرگونیهای مذهبی، اجتماعی و فرهنگی جوامع خود میباشند. این دگرگونیها معمولاً درحوزهی خویشکاریها، درجهی اهمیت، نوع نیایشها، و آداب و مراسم مرتبط با آنها روی دادهاست. گاهی این دگرگونیها تا حدی عمیق است که ماهیت یک ایزد تغییر میکند، برای نمونه میتوان به تحول معنای «دئوه» هندی به عنوان «خدایان مقدس» هند، به «دیو» ایرانی، به معنای اهریمن و شر، اشاره کرد و یا به تغییر خویشکاری ایزدان بزرگ ودایی مانند ایندرا و ورونا و میترا، در متون اوستایی اشاره کرد.
یکی از این ایزدان که تحول بسیاری را نشان میدهد، ایزد آتش است. اگنی تنها ایزد آتش در وداهاست. اما در ادیان ایرانی، ایزدی با این نام وجود ندارد. بلکه وظایف او بین ایزدان و امشاسپندان تقسیم شده است. این تحول بزرگ دربارهی ایزدی که نماد و پاسدار یکی از مهمترین عناصر طبیعی و آیینی جوامع بشری است جای بررسی و نگرشی عمیقتر دارد، چرا که عنصر آتش پیوسته نقش مهمی در مراسم آریایی و حتی غیر آریایی داشته و ردپای این آیین ها و مراسم تا امروز نیز باقی مانده است. علاوه بر اگنی که ایزد اصلی آتش است، در این پژوهش به دیگر ایزدانی که به نوعی با مقوله آتش در ارتباط هستند، چه در حوزهی خویشکاریها و چه در داستانهای اساطیری ودایی یا ایرانی، نیز پرداخته شدهاست. در بخش دوم این پژوهش، اگنی ایزد آتش ودایی، ایزدان خورشید ودایی، و ارتباط اگنی با دیگر خدایان بزرگ، بررسی و خویشکاریهای آنها دستهبندی و تفکیک شدهاست. در بخش سوم، ایزدان آتش در ایران با ترتیب مشخصی بررسی شدند. ابتدا جایگاه و هویت ایزد در میان متون اوستا و متون دورهی میانه بررسی شده و همه اشارات و ارجاعات دربارهی این ایزد، گردآوری شدهاست. سپس خویشکاریهای ایزد از میان آنها استخراج شده و مطابق الگوی ایزد هندی مطابقت داده میشود.
اهمیت این پژوهش، در جمع آوری اطلاعات پراکنده در منابع ودایی و اوستایی است. بررسی ایزدان آتش از منظر وداها، ما را در درک این تحول تاریخی یاری میکند و پیشینه این ایزدان را در اختیار ما میگذارد و در گام بعدی با بررسی منابع ایرانی همردهی ودا، چون یشتها و گاهان، میتوان این ایزدان را به درستی با یکدیگر مقایسه کرد.
قلمرو مکانی این پژوهش، در هند و ایران باستان است و دورهی زمانی مورد پژوهش، دوران هندوایرانی است. با بررسی متون این دوران میتوان دریافت که جایگاه آتش در ایزدکدهی هندوایرانی چگونه است و چرا اگنی در دورهی ایرانی با ایزد و ایزدان دیگری جایگزین یا همراه شده و مستقیم در فرهنگ ایرانی وارد نشده است، تفاوتها و اشتراکات اگنی با ایزدان آتش اوستایی در چیست و ایزد اولیهی هندوایرانی که میان این دو فرهنگ تقسیم شده، چه ویژگی هایی داشته است، تا بتوان با استفاده از این اطلاعات طبقه بندی شده، ایزد آتش دورهی هندوایرانی را بازسازی کرد.