دو محیط خانواده و مدرسه در میان انواع محیطهایی كه انسان در طول زندگی در آنها زیست میكند مهمترین تأثیرات را بر وی برجای میگذارند به نحوی كه بنیان شخصیت هر فرد در دوران كودكی در این دو محیط شكل مییابد. بر همین اساس این دو نهاد همواره در كانون توجه دستاندركاران تدوین سیاست جنائی بوده است. سیاستگذاران جنائی به منظور نیل به موفقیت در حوزهی پیشگیری از جرم پیوسته به كاركرد پیشگیرانهی این دو محیط در زمینهی بزهكاری اطفال و نوجوانان توجه داشته و دارند. از آنجا كه امروزه كرامت انسانی پایهی مشروعیت تصمیمگیریها در حوزهی سیاستهای اجتماعی به نحو عام و سیاست جنائی به نحو خاص و پیشگیری از جرم به نحو اخص محسوب میشود؛ لذا میتوان گفت كرامت انسانی همواره بایستی به عنوان محور تدوین حقوق پیشگیری از جرم – به عنوان جزئی از پازل سیاست جنائی – نقش آفرینی نماید. در میان گونههای متعدد پیشگیری از بزهكاری، پیشگیری رشد مدار، كه مخاطب و جمعیت هدف آن اطفال و نوجوانان هستند، در حوزهی بزهكاری اطفال و نوجوانان بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. این گونهی پیشگیری به واسطهی طبع و ماهیت آن كه مبتنی بر تعلیم و تربیت است در مقایسه با دیگر اقسام جرمشناسی پیشگیرانه با كرامت انسانی سازگارتر است. قدیمی ترین نوع پیشگیری، پیشگیری از بزهکاری کودکان و پیشگیری از بزهکاری عمومی است. طبق این تفکیک، در مورد کودکان و نوجوانان بزهکار که شخصیت آنها در حال شکل گیری است باید از تدابیر پرورشی و بازپروری استفاده کرد؛ در حالی که در مورد بزهکاران بزرگسالان باید از ارعاب انگیزی و تهدید به مجازات استفاده شود؛ زیرا شخصیت آنها شکل گرفته است (نجفی ابرندآبادی، ش 20 و 19: 18). اما تاکنون در زمینه دسته بندی پیشگیری از بزهکاری، گونه های متعددی از سوی جرم شناسان مطرح شده است. به طور مثال، شماری از جرم شناسان با الهام از دانش پزشکی، الگوی سه گانه پیشگیری یعنی: نخستین، دومین و سومین از بزهکاری را بیان کرده اند و برخی دیگر تقسیم بندی پیشگیری از بزهکاری را به دو گونه کنشی و واکنشی ارائه کرده اند که امروزه تقسیم بندی اخیر بیشتر مد نظر جرم شناسان است (نیازپور، 1383: 172-170). البته تقسیم بندی های دیگری نیز صورت گرفته است که در ادامه به آنها اشاره می شود.
به هر حال، این متنوع بودن روش های پیشگیری بیانگر آن است که بزهکاری از محدوده صرف حقوقی، قضایی و پلیسی خارج شده و مقابله مؤثر با آن از یک سو همکاری و مشارکت نهادهای دولتی و تشکل های مردمی را می طلبد و از سوی دیگر، مستلزم ایجاد تحول و نوآوری در استراتژی ها، ابزارها و نهادهای سنتی و متداول مقابله با جرم است (نجفی ابرندآبادی، ش 19: 20).
متناسب با بروز جرایم،پیشگیری از جرم نیز امروزه مورد توجه متولیان سیاست جنایی اغلب نظامهای حقوقی قرار گرفته است. در این سیاست گاهی به جلوگیری از تحقق جرم، گاهی به اعمال اقدامات اصلاحی روی مجرم، برای جلوگیری از ارتکاب مجدد جرم و در مواردی به اجتماع و علل اجتماعی موثر در تحقق جرم و شیوه از بین بردن آثار آن پرداخته میشود(رشادتی، 1387: 19). با نگاهی به سابقه اعمال سیاستهای پیشگیری از جرم دركشورهای مختلف مشاهده میشود، اكثر این كشورها از طریق برنامهریزیهای اجتماعی و فرهنگی و با اجرای برنامههای متمركز بر شخصیت افراد جامعه و مشاركت دادن تمام نهادها، سازمانها و افراد اجتماع سعی در پیشگیری از وقوع جرم دارند. از این رو سازمانها و ارگانهای مسئول درزمینه برقراری و حفظ نظم و امنیت بیش از پیش موظف میشوند كه از تمامی توانها و ظرفیت ها و امكانات موجود برای حفظ و برقراری نظم و امنیت اجتماعی و پیشگیری از جرایم بهره برداری كنند. در این پژوهش محقق سعی داشته ابتدا ارکان و مبانی پیشگیری را به طور کلی بیان نماید سپس با بررسی نقش مدرسه در پیشگیری از جرایم تبیین نماید که در چه صورتی مدرسه میتواند از وقوع جرایم و تخلفات (راهنمایی و رانندگی) پیشگیری نماید به بیانی دیگر، تعامل این نهاد، مدرسه با نیروی انتظامی یا به طور خاص راهور چگونه باعث کاهش جرایم و یا پیشگیری از جرایم میگردد. ابهامات و سئوالاتی که در این پژوهش در نظر است پیگیری و رفع گردند اینست که مدرسه در پیشگیری از جرایم و تخلفات راهنمایی و رانندگی چگونه میتواند تاثیر گذار باشد و چه عواملی میتواند باعث افزایش یا کاهش این جرایم گردد؟از دیدگاه معلمان، افسران راهور، دانش آموزان، تعامل پلیس با آموزش و پرورش(مدرسه) تا چه اندازه در پیشگیری از جرایم و تخلفات راهنمایی و رانندگی دانش آموزان نقش دارد؟
1-3-اهداف پژوهش:
در این پژوهش محقق سعی داشته تا به اهداف ذیل دست یابد:
1.بررسی نقش مدرسه در پیشگیری از جرایم و تخلفات راهنمایی و رانندگی؛
2.بررسی دیدگاه معلمان، افسران راهور و دانش آموزان پسر، در خصوص تعامل پلیس با آموزش و پرورش و مدرسه؛
3.بررسی و بیان انواع پیشگیری و تاثیر آن بر کنترل جرایم و تخلفات؛
1-4-سوالات پژوهش:
1-آیا بین محیط مدرسه و پیشگیری از جرایم و تخلفات راهنمایی و رانندگی رابطه معنادار وجود دارد؟
2-آیا بین تعامل پلیس با مدرسه و پیشگیری از جرایم و تخلفات راهنمایی و رانندگی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد؟
3-آیا بین آموزش و تعلیمات افسران راهور به دانش آموزان، در پیشگیری از جرایم و تخلفات راهنمایی و رانندگی رابطه معناداری وجود دارد؟
1-5-فرضیه های پژوهش:
فرضیه اول: بین محیط فیزیکی مدرسه و پیشگیری از جرایم و تخلفات راهنمایی و رانندگی رابطه معنادار وجود دارد.
فرضیه دوم: بین تعامل پلیس با مدرسه و پیشگیری از جرایم و تخلفات راهنمایی و رانندگی دانش آموزان مدارس پسرانه شهرکرد رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه سوم: بین آموزش و تعلیمات افسران راهور بر دانش آموزان مدارس پسرانه شهرکرد و پیشگیری از جرایم و تخلفات راهنمایی و رانندگی رابطه معناداری وجود دارد.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
[سه شنبه 1399-11-21] [ 06:37:00 ب.ظ ]
|