شهر ، پدیده ای پیچید ه و پویاست كه درگذر زمان همواره دچار تحولات كالبدی،اجتماعی،اقتصادی و حتی سیاسی و فرهنگی شده است. چنین تحولات وسیعی متأثر از رشد گسترده جمعیت شهری است که انتظار می رود تاسال 2020 رشدی 60 درصد ی یابد ,2012:1-16) Stavel & Beck)
اگر چه رشد شهری در نفس خود خصلتی سرکش داردو نیازمند مهار وهدایت است. سیاستگذاریهای آن نیز بامسئولیتی خطیرهمراه است، زیرا از یک طرف باید به زدودن نابسامانیها بپردازد و از سوی دیگر با هدایت عقلایی ساخت و سازها از بروز و پیدایش ناهنجاریها ی آن نیز جلوگیری نماید ( حمیدی ، 1376 :الف).
لذا سیاست های شهری حاضردوگونه توسعه را تشویق نموده که هریک به گونه ای متفاوت وبا عملکردهای گوناگون سعی در تغییرنواحی شهری وتوزیع جمعیت آن دارند .
– سکونت در پیرامون شهرها زمینهساز گونهای از الگوی گسترش شهری است كه برآیند آن را می توان در ارتباط با نوعی از فرم ساخت ارزیابی نمود که در اصطلاح آنرا پراكنش شهری[1] مینامند. در واقع گسترش افقی ،بر اساس عوامل متعددی چون : افزایش جمعیت، مهاجرت، دگرگونی بنیان اقتصادی شهر وفراهم شدن امکان بورس بازی زمین، طرحهای توسعه شهری ،قوانین و برنامههای ناکارآمد شهری و.. .شکل میگیرد (عباس زادگان، و همکار،1387). دردهه های اخیرالگوی پراکندگی موجب پیدایش پیامدهای ناگوار زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی گردیده و به مسئله ای مهم تبدیل شده است.
– سیاست توسعه شهری فشرده ویا راهبرد نگاه به درون گونه ای دیگر ازتوسعه ی شهری است که به جای گسترش افقی، به رشد عمودی توجه بیشتری نمود ه وبیشترین توجه معطوف به استفاده مؤثرتر از زمین هایی است كه تحت پوشش توسعه شهری است. حامیان الگوی فشرده بر این باورندکه بخش اعظم رشد آینده جمعیت و نیاز مسكن درمنطقه را از طریق پركردن بافت موجود شهر،افزایش متعادل تراكم، نوسازی و بازسازی مناطق متروكه وفرسوده و احیاء و تغییر كاربری بناهای قدیمی موجود برآورده می سازد. اساسا سیاست توسعه شهری در دنیا به مفهوم ارتقای بهره وری و بهینه سازی استفاده از زمین و امكان توسعه درون شهری (به ویژه در شهرهای بزرگ و
كلانشهرها) و ارتقای سطح دسترسی ساكنان بافت قدیمی و فرسوده شهری به خدمات شهری و اجتماعی است (سازمان عمران و بهسازی شهری،1384) .
در سالهای اخیررویكرد صرف شهر سازی به ابعاد كالبدی و كاركردی شهر ، بدون توجه به ارزشها و اهداف اجتماعی و اقتصادی مترتب بر آن ، فلسفه وجودی شهرها ، به عنوان محلی برای زندگی را با تردیدهای جدی مواجه نموده است . رویكرد كیفیت زندگی شهری ، لزوم تجدید نظر اساسی در اهداف و روشهای برنامه ریزی و چاره اندیشی برای مقابله با این پدیده را به ضرورتی مبرم مبدل ساخته است .
الگوهای جدید توسعه شهری در راستای توسعه پایدار شهری و رفع نیازمندیهای انسانی شكل گرفته و نمی تواند معیاری كاملا استاندارد برای تمام شهرها با شرایط متفاوت فرهنگی و ویژگیهای طبیعی، ارائه دهند. اما می توان میزان بهره مندی شهروندان از کیفیت محیط شهری رادر هریک از الگو ها بررسی و بهترین پارادایم توسعه ی شهری بر اساس ابعاد کالبدی ،زیست محیطی ،اقتصادی ، اجتماعی وحمل ونقل رااز منظر شهروندان جستجو نمود .
مساحت محدوده مورد مطالعه ،براساس گزارش طرح جامع 1389،معادل6/4208 هكتاربرآورد شده است.
جمعیت شهر در سال 1375 معادل 195882 نفر و بر اساس سرشماری 1385 معادل 261293 نفر بالغ گردید . طبق برآورد جمعیت شهر ساری در سال 1389 معادل 293212نفررسیده است . نرخ رشد جمعیت شهر ساری طی دهه 1385- 1375 حدود 9/2 درصد بوده است (مشاورین مازند طرح، 1389).
در یك جمع بندی كلی در نیم قرن اخیر مساحت شهر ساری به 16 برابروجمعیت آن 12 برابر گردیده است . با توجه به مركزیت سیاسی – اداری ، این امر فشار مضاعفی بر پیكره ی این شهر وارد نموده است.
تلویحا ساری از جمله شهرهای است که در دهههای اخیر با گسترش زیاد در سطح و در عین حال به شدت تحت تاثیر نامطلوب رشد نامتعادل و بیقواره خود به خصوص در طی 30 سال گذشته قرار گرفته است؛ از جمله وجود هكتارها اراضی رها شده و بلااستفاده واقع در محدوده طرح كه بر اثر افزایش محدوده طرحهای توسعه به شهر الحاق گردیدند، نابودی اراضی کشاورزی و باغات شهر ، نبود زیر ساختهای مناسب در مناطق مختلف، تراکمهای پایین خا لص وناخالص که سبب هدر روی زمین شهری وبالا رفتن هزینه ی ایجاد زیرساختها گردیده است ؛ همه اینها در جهت مخالف با اهداف توسعه پایدار است و هر چند به نظر میرسد تلاشهایی برای کنترل روند رشد ناموزون و بیبرنامه ی شهر صورت میگیرد، مانند: بازنگری در طرحهای جامع وتفصیلی، جلوگیری از ساخت وسازهای غیر مجاز، ممنوعیت ساخت در اراضی کشاورزی و باغات، امابدلیل عدم استمرار این تمهیدات اجرایی ونبود برنامههای مدون مبتنی بر مبانی نظری مشخص، وهم چنین وجود پدیدهای به نام مهاجرت ومكانیابی سكونت گاههای خانوار بر مبنای عوامل متفاوت، ضوابط ساخت و ساز نامتناسب با شرایط روز ودر نتیجه ساخت وسازهای بیبرنامه در اینگونه اراضی و بورس بازی زمین، مشکل رشد پراکنده شهر همچنان به قوت خود باقی مانده است و آثار ناشی از آن، بار سنگینی را از نظر اقتصادی، اجتماعی و کالبدی بر شهر تحمیل میکند. تداوم این روند می تواند به تدریج به تضعیف مدیریت شهری و ناتوانی در برنامهریزی در ارائه خدمات رسانی بهینه به ساکنین وکاهش روز افزون توانایی آن برای رفع این مشکل ودرنهایت نزول روزافزون کیفیت زندگی و كاهش پایداری در توسعه شهری منجر شود.
بنابراین پایان نامه ی حاضر درپی آن است كه علاوه بر شناخت فرم شهری به بررسی نقش موثر آن بر كیفیت زندگی شهروندان درشهر ساری بپردازد .با توجه به اهمیت موضوع متاسفانه ، كمتر مورد توجه محققین ، مسئولان و دانشجویان مرتبط بر امور شهری قرار گرفته است . امید است یافته های پژوهش در برنامه ریزی های آتی سکوی پرشی برای ارائه ایده به ارائه دهندگان خدمات وطرح های توسعه شهری وافزایش عملکرد آنان جهت ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان گردد.
2-1- پرسش های تحقیق
سوال اصلی تحقیق
آیا بین فرم فشرده و پراکنده در كیفیت زندگی شهروندان رابطه وجود دارد؟
سوالات فرعی تحقیق
1- آیا بین فرم فشرده و پراکنده دربعد کالبدی کیفیت زندگی شهری تفاوت وجود دارد؟
2- آیابین فرم فشرده و پراکنده دربعد حمل ونقل کیفیت زندگی شهری تفاوت وجود دارد؟
3- آیا بین فرم فشرده و پراکنده دربعد اجتماعی کیفیت زندگی شهری تفاوت وجود دارد؟
4- آیا بین فرم فشرده و پراکنده دربعدمحیطی کیفیت زندگی شهری تفاوت وجود دارد؟
5- آیا بین فرم فشرده و پراکنده دربعد نگرش کیفیت زندگی شهری تفاوت وجود دارد؟
6- آیا بین فرم فشرده و پراکنده دربعداقتصادی کیفیت زندگی شهری تفاوت وجود دارد؟
- Urban Sprawl
[چهارشنبه 1399-11-22] [ 04:19:00 ق.ظ ]
|