شخصیت به عنوان اساسی ترین موضوع علم روانشناسی است، زیرا محور اساسی بحث در زمینه‌های یادگیری، انگیزه، تفکر، عواطف و احساسات، هوش و …می باشد. در روانشناسی ، شخصیت به معنی سبک (style) یک فرد است بدون آنکه درباره ی آن کوچکترین قضاوتی بکنیم.( حمزه گنجی، 1374)

نتیجه تصویری برای موضوع هوش

یکی از متداولترین طبقه بندیهایی که روانشناسان برای شخصیت به کار می برند تیپ شخصیتی A  وتیپ شخصیتیB  می باشد. تیپ شخصیتی B  در مقایسه با تیپ شخصیتی A خوددارترند و از بروز احساسات خود بیشتر جلوگیری می کنند. همین طور شواهد نشان می دهد که تیپ شخصیتی B در یادگیری بیشتر تحت تاثیر تنبیه قرار می‌گیرند در حالی که تیپ شخصیتی A بیشتر از پاداش تاثیر می

پایان نامه های دانشگاهی

 پذیرند(پروین،1374).

 

تیپ شخصیتی B در واکنش های زیستی خود نسبت به سروصدا نیز از تیپ شخصیتی A متفاوتند(تیپ شخصیتی B به سروصدا واکنش بیشتر نشان می دهند)وهر کدام، درصورتی که سروصدا به قدر دلخواهشان باشد، بهترین عملکرد را خواهند داشت. افراد دارای تیپ شخصیتیB، به این علت که سریعترو بیش از حد شرطی می شوند، افرادی هستند همرنگ باجماعت و پایبند به قوانین و مقررات درحالی که تیپ شخصیتی A به استقبال خطر می روند و به پیامدهای آن بی اعتنا هستند چنین فردی از نظر اجتماعی آن قدرها شرطی نشده است پایبند مقررات در حد افراد تیپ شخصیتی B   نمی باشد(حسینیان و یزدی،1376).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

رضایت شغلی یکی از نیازهای اساسی انسانها در محیط کار است، که به مجموعه تمایلات مثبت  یا احساسات مثبت که افراد نسبت به شغل خود دارند اطلاق می شود(محقق مطلق،1379). هرسی نیز رضایت شغلی را لذت ناشی از ارضا نیازها، تمایلات و امیدهایی می داند که فرد از کار خود به دست می‌آورد (هرسی و بلانچارد،1377). این سازه از بسیاری از عوامل تاثیر می پذیرد و در عین حال پیامدها و نتایج متفاوتی برای افراد وبرای سازمان ها به دنبال دارد. به طور کلی عوامل تاثیر گذار بر رضایت شغلی را می‌توان به عوامل بیرونی یا موقعیتی و عوامل درونی و نگرشی تقسیم کرد(قراباغی،1382).

 

پیش بینی رضایت شغلی زنان شاغل در مشاغل خدماتی غیر دولتی مشهد

 

گینزبرگ و همکاران(1951) به دو نوع رضایت شغلی اشاره می کنند: 1- رضایت درونی که از دو منبع حاصل می شود: الف: احساس لذتی که انسان صرفا از اشتغال به کار و فعالیت عایدش می شود. ب: لذتی که بر اثر مشاهده پیشرفت و یا انجام برخی از مسئولیت های اجتماعی  و به ظهور رساندن توانایی ها و رغبت های فرد دست می دهد. 2- رضایت بیرونی که با شرایط انتقال  و محیط کار ارتباط  دارد و پیوسته در حال تغییر و تحول است.به نظر دانشمندان،رضایت شغلی از تعامل این دو نوع رضایت به دست می‌آید (نقل از سروش،1381).

 

از نظر فلدمن و آرنولد(1986) رضایت شغلی به مجموع تمایلات یا احساسات مثبت که افراد نسبت به شغل خود دارند اطلاق می شود،یعنی هر چه فرد رضایت شغلی بالایی داشته باشد به میزان زیادی شغل خود را دوست داشته و از طریق آن نیازهای خود را ارضا نموده و در نتیجه احساسات مثبتی نسبت به آن خواهد داشت(مصلح،1374).

 

بر اساس تعریف سازمان جهانی بهداشت سلامتی عبارت است از احساس آسایش و آرامش درجسم، روان و محیط و بهداشت روان باعث تأمین رشد و سلامت روانی فردی و اجتماعی، پیشگیری ازابتلا به اختلال روانی، درمان مناسب و بازتوانی آن می شود. از سوی دیگر، بین بهداشت و سلامت عمومی فرد و شخصیت او رابطه‌ای بسیار محکم وجود دارد و اگر شخصی از رشد و تکامل طبیعی شخصیت برخوردار نباشد، میتوان گفت از سلامت روانی محروم است .

 

مطالعه پرداختچی نشان داد دبیران دارای تیپ شخصیتی B در مقایسه با دبیران دارای تیپ شخصیتی A، رضایت شغلی بیشتری دارند(پرداختچی،1374). در پژوهش دیگری که توسط حری(1378) با عنوان بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی مدیران کتابخانه های مرکزی وابسته به دانشگاه های علوم پزشکی با رضایت شغلی آنها انجام یافته است،این نتیجه بدست آمد که بین ویژگی های شخصیتی مدیران کتابخانه ها و میزان رضایت شغلی آنها رابطه معنی داری وجود دارد(به نقل از نریمانی و دیگران،1386).

 

حال با توجه به اینکه می دانیم هر شخصی دارای یک نوع تیپ شخصیتی است و رضایت شغلی نیز از مسائل قابل توجه در مشاغل مختلف می باشد و  از طرفی  بررسی های انجام شده نیز حاکی از وجود رابطه بین انواع شخصیت و رضایت شغلی است تحقیقات زیادی نیز به بررسی فرضیه های گوناگون درارتباط با رضایت شغلی و سلامت عمومی پرداخته اند. در پژوهش های حبیب و شیرازی(1382) ،شفیع آبادی و خلج اسدی(1388)، میرزایی وهمكاران(1385)، لی و همکاران (2009) ، یزدی و جعفری(1389)، محمدبیگی وهمکاران(1389)،مشاهده شد رضایت شغلی نسبت معكوسی با نمره پرسشنامه سلامت عمومی دارد  ، من به عنوان یکی از کارکنان دادگستری که شاهد نارضایتی همکاران خود هستم این مسئله در ذهنم ایجاد شده که آیا بین تیپ شخصیتی A  وB با رضایت شغلی  و سلامت عمومی کارکنان این اداره رابطه ای وجود دارد؟ آیا ممکن است عدم رضایت آنها ، نه به علت سختی و حجم بالای کاری است که خودشان بیان می کنند، بلکه به این علت است که نوع تیپ شخصیتی شان با نوع کارشان همخوانی ندارد؟ که در صورت وجود رابطه می توان راهکارهایی پیشنهاد کرد که افراد بر اساس تیپ شخصیتی پستهای خاصی را بر عهده بگیرند و نتیجه آن بهبود رضایت شغلی، سلامت روان و پیامدهای مثبت وابسته به آن باشد.

 

[1]- Mayor

 

2-Robbin

 

[3] – Rey Rosenman

 

[4] – May Friedman

 

[5] – The World  Healtorganization

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...