ملک الشعرا خواجه جمال الدین سلمان بن خواجه علاء الدین محمد ساوجی معروف به «سلمان ساوجی» از شعرای بزرگ، خاصه از قصیده‏سرایان ممتاز ادب فارسی است که ولادت وی در اوایل قرن هشتم در حدود سال (709 ه) در شهر ساوه اتفاق افتاده است. کلیات دیوان، فراق‏نامه، قصیده بدیع‏الاسرار و مثنوی جمشید و خورشید از آثار او می‏باشد. سلمان در مثنوی گویی نیز چیره و تواناست و شاهد بر این مدعا دو اثر وی در این زمینه یعنی «فراق‏نامه» و «جمشید و خورشید» است. وی در مثنوی گویا می‏خواسته طرحی نو دراندازد و در مثنوی «جمشید و خورشید» با وارد کردن قالب‏های غزل و قطعه و رباعی و دو بیتی در ضمن و لابه‏لای این مثنوی تا حدودی به هدف خود دست یافته است. سلمان این مثنوی را در جمادی الثانی سال (763 ه) به نام اویس ایلکانی (757 -776 ه) ساخته است؛ چنان‏که خود شاعر در پایان داستان بدین امر اشاره می‏کند و می‏گوید:

پروژه دانشگاهی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

به رسم حضرت سلیمان عهد شیخ اویس   که عهد سلطنتش باد متصل به دوام
شد این ربیع معانی جمادی الثانی   سنه ثلاث و ستین و سبعمائه تمام
    (سلمان،1389: 75 )

در چند دهه اخیر، که روایت شناسی به عنوان علم مطرح شده است، روایت شناسان تلاش کرده‏اند به الگوهای روایتی مشخصی دست یابند تا بتوانند تمام ساختارهای روایتی، چه قصه‏های قدیمی و چه رمان‏های امروزی را با این الگوها تجزیه و تحلیل کنند. در این زمینه نیز تلاش‏های فراوانی توسط محققان انجام شده است، اما کار ولادیمیر پراپ تا زمان خود از دیگران پرثمرتر بوده و نظریه او به رقم کاستی‏هایش، تحول عظیمی در علم روایت‏شناسی به وجود آورده است. پراپ در کتاب قصه‏های پریان به توصیف قصه‏ها براساس اجزای سازنده آن‏ها و روابط متقابل این اجزا پرداخته است. پراپ پس از تجزیه و تحلیل صد قصه از قصه‏های روسی به سی‏و یک خویشکاری دست یافته است.

 

او معتقد است می‏توان قصه‏ای عامیانه و حتی رمانس‏ها را نیز با این الگو تجزیه و تحلیل کرد. در این تحقیق سعی بر این است که مثنوی جمشید و خورشید براساس عناصر قصه و الگوی پراپ از قصه‏ای پریان مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...