عنوان این پایان­نامه “تخصیص سفارش به تأمین­کنندگان به کمک الگوریتم­های متاهیوریستیک در شرکت صنایع برق زاویر” است.

با گذر زمان، سازمان‌ها شاهد تغییرات وسیع جهانی به خاطر پیشرفت در تکنولوژی، جهانی‌شدن بازارها، تنوع­طلبی مشتریان و غیره بوده‌اند و با افزایش تعداد رقبا در سطح جهانی، برای باقی‌ماندن در صحنه‌ی رقابت سعی در بهبود بخشیدن به فرایندهای درونی خود داشته­اند.

سازمان‌ها دریافته­اند که برای موفقیت و بقای بلندمدت در بازار جهانی باید در مدیریت همه‌ی سازمان‌هایی که ورودی‌های سازمان (به شکل مستقیم یا غیرمستقیم) را تأمین می‌کنند و همه‌ی سازمان‌هایی که تحویل و ارایه‌ی خدمات پس از فروش به مشتری را برعهده دارند مشارکت داشته باشند و چنین نگرشی باعث پیدایش نظریه‌ی زنجیره‌ی تأمین[1] شده است.

“بطور کلی زنجیره‌ی تأمین، زنجیره­ای است که همه‌ی فعالیت‌های مرتبط با جریان کالا و تبدیل مواد از مرحله‌ی تهیه‌ی ماده‌ی اولیه تا مرحله‌ی تحویل کالاهای نهایی به مشتری را در بر می‌گیرد و در کنار جریان مواد، جریان اطلاعات و جریان منابع مالی هم برقرار خواهد بود”[1].

 

دانلود مقالات

 

با توجه به چرخه­ی کوتاه عمر محصول، سازمان‌ها باید همواره جلوتر از مشتریان حرکت کنند و محصول جدید و با کیفیتی را ارایه کنند و هم­زمان هزینه‌های خود را کاهش دهند تا آستانه­ی سود بیشتری داشته باشند. در اغلب صنایع هزینه­ی مواد خام و قطعات مورد استفاده، بخش عمده­ی هزینه‌های محصول را تشکیل می‌دهد که در برخی از موارد این سهم می‌تواند تا 70% باشد و حتی در سازمان­های دارای تکنولوژی بالا تا بیش از 80% از هزینه­ی کل محصول مربوط به هزینه­ی مواد و خدمات خریداری شده است. بنابراین تصمیم­های مرتبط با استراتژی­ها و عملیات خرید، نقش مهمی در سود سازمان ایفا می­کند و تصمیم­گیری برای انتخاب صحیح تأمین­کنندگان اهمیت بیشتری یافته و انتخاب تأمین­کننده­ی مناسب به ­عنوان مهمترین فعالیت بخش خرید مورد توجه قرار گرفته است.

از سوی دیگر، در یک زنجیره تأمین کارا هماهنگی بین تصمیم­های اجزای مختلف زنجیره نقش اساسی در پیشبرد اهداف زنجیره دارد. در واقع نمی­توان مدیریت زنجیره تأمین را مطرح کرد اما انتظار داشت هر یک از اجزا مانند گذشته تصمیم­گیری­های خود را صرفاً براساس منافع سازمان خود اتخاذ نمایند. تفکر برنده- برنده باید بر تمام تصمیم­های اجزا حاکم باشد. بنابراین مفهوم هماهنگی در زنجیره تأمین امروزه به یکی از موضوعات مهم و کلیدی در طراحی و مدیریت زنجیره تأمین تبدیل شده است.

شرکا در یک زنجیره تأمین که شامل تأمین­کنندگان، تولیدکنندگان و توزیع­کنندگان هستند، نمی­توانند بدون در نظر گرفتن منافع یکدیگر فقط در پی حداکثر کردن سود و منافع خود باشند. در این صورت دیگر زنجیره تأمین معنای واقعی خود را از دست خواهد داد. به همین دلیل است که موضوع هماهنگی فرایندهای کسب و کار بین اعضای یک شبکه برای بهبود عملکرد و کارایی شبکه به یکی از مباحث مهم زنجیره تأمین تبدیل شده است.

به­طور کلی هدف این تحقیق کمک به خریدار در انتخاب تأمین­کنندگان و تخصیص سفارش به ­آن­ها است به­شکلی که مناسب­ترین هزینه به سازمان تحمیل شود و در عین حال منافع تأمین­کننده مدنظر قرار گیرد و منافع کل زنجیره همزمان بهینه شود.

این تحقیق به­صورت مطالعه موردی بوده و شرکت مورد مطالعه یک شرکت تولیدکننده کلید فیوز تابلو برق است.

به­طور كلی در فرایند انتخاب تأمین‌کنند‌ه باید به سه سئوال اصلی پاسخ داده شود:

  • هدف سفارش دادن چه قطعه­ای است؟
  • به چند تأمین‌کنند‌ه‌ و به هر کدام چه مقدار سفارش داده شود؟
  • در کدام دوره سفارش دریافت شود؟

فرایند ارزیابی و انتخاب تأمین‌کنند‌ه از نظر محققان مختلف شامل مراحل متفاوتی است که عبارتند از:

  1. تعریف مسأله‌
  2. فرموله‌کردن معیار (ها)
  3. پیش­ارزیابی تأمین‌کنند‌گان مناسب
  4. انتخاب نهایی

در این تحقیق منظور ما از انتخاب، انتخاب نهایی خواهد بود.

مطالعات پیشین در زمینه انتخاب تأمین­کننده را به طور کلی در دسته های زیر می­توان طبقه­بندی کرد:

تک‌منبعی بودن یا چند منبعی بودن

تک هدفه یا چند هدفه بودن

تک محصولی یا چند محصولی بودن

تک دوره‌ای یا چند دوره‌ای بودن

وجود یا عدم وجود استراتژی تخفیف

قطعی یا غیرقطعی بودن

برای مدل سازی مسأله انتخاب تأمین کننده، از روش های مختلفی استفاه شده است که متداول ترین آن­ها استفاده از برنامه­ریزی ریاضی است. برنامه‌ریزی ریاضی به تصمیم­گیرنده کمک می­کند تا مسأله‌‌ی تصمیم را بر حسب تابع هدف ریاضی فرموله کرده و از طریق تغییر مقادیر متغیرها به اهداف مورد نظر برسد.

بسیاری از نویسندگان از مدل‌های تک هدفه همچون برنامه‌ریزی عدد صحیح و یا خطی استفاده کرده‌اند. در اکثر مدل‌ها هزینه را به عنوان تابع هدف در نظر گرفته‌اند و سایر معیارها (کیفیت، ظرفیت، زمان تحویل و غیره ) را به عنوان محدودیت در نظر گرفته‌اند. دو نقص عمده‌ی روش‌های برنامه‌ریزی ریاضی این است که معیارها با وزن مساوی در محدودیت‌ها قرار می‌گیرند و دیگر اینکه معمولاً معیارهای کمی را در نظر می‌گیرند. برخی از محققین از برنامه‌ریزی ریاضی خطی چند هدفه و یا آرمانی استفاده کرده‌اند. با توجه به اینکه محدودیت­های مختلف از اهمیت یکسانی برخوردار نیستند برای لحاظ کردن این اهمیت در مدل­سازی، استفاده از روش­های وزن­دهی مانند TOPSIS و AHP مورد توجه قرار گرفته است.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...