شناسایی آسیب های موجود در برنامه آموزش مهارت های زندگی نظام آموزش متوسطه |
امروزه بر خلاف ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی و تغییر در شیوههای زندگی، بسیاری از افراد در رویارویی با مسایل فاقد توانایی های لازم واساسی هستند و همین امر آنها را در مواجهه با مسایل و مشکلات زندگی روزمره آسیبپذیر کرده است (سازمان بهداشت جهانی، 1377، ص10).
آموزش مهارتهای زندگی فرد را برای غلبه بر تنشها و مشکلاتی که گریبانگیر فرد وجامعه است آماده میکند. منظور از مهارتهای زندگی آن نوع تواناییهای عملی است که برای موفقیت و احساس شادمانی در زندگی روزمره مورد نیاز میباشد و اهداف آموزشی این مهارتها از الزامات و نیازهای روزمره استخراج میشود. مهارتهای زندگی بسیار متعدد هستند و ماهیت و انواع آن با توجه به موقعیتها، فرهنگها و جوامع تغییر مییابد. نمونههایی از مهارتهای مورد تأکید در نظامهای آموزشی عبارتند از: مهارتهای حرفهای، مهارتهای زندگی روزمره، مهارتهای ارتباط میان فردی، مهارت همدلی، مهارت حل مسأله، مهارت تفکر انتقادی، مهارت حفظ بهداشت و سلامت، مهارت خود آگاهی، مهارت مقابله با استرس، مهارت شهروندی مسئول (فتحی واجارگاه،2003، ص 5-4).
در دورة متوسطة قسمت اعظم استعدادهای اختصاصی نوجوان و جوان بروز میکند، قدرت یادگیری آنان به حد اعلای خود میرسد، کنجکاوی آنان جهت معینی مییابد و مسائل جدید زندگی نظیر انتخاب رشته، انتخاب حرفه و شغل، اداره خانواده وگرایش به مرام و مسلک، ذهن آنان را به خود مشغول میدارد و به مرحلة ادراک ارزشهای اجتماعی، اقتصادی و معنوی میرسند.
این دوره از لحاظ مبانی فلسفی، زیستی، روانی و اجتماعی دوره بسیار مهمی است. دوره ای که آموزش عمومی را به آموزش عالی پیوند می دهد وگروه کثیری را برای ورود به جامعه و بازار کار مهیا میکند.از این رو هر نوع نارسایی و خلل در این دوره مستقیماً بر عملکرد و کیفیت هر دوحلقه آموزش عمومی و عالی، تأثیر بسزایی دارد. (صافی،1380، ص90).
آموزش مهارتهای زندگی برای دانشآموزان ایرانی در صحنة عمل چندان مورد تأکید قرار نگرفته است و تحقیقات انجام یافته بر روی برنامههای آموزشی و میزان دستیابی دانشآموزان به مهارتهای زندگی، فقدان یا کمبود آن را نشان میدهند (رمضانخانی و سیاری 1379، کیامنش 1379).
شاید به استناد چنین تحقیقاتی بوده است که در برنامة پنج سالة سوم توسعه در بخش آموزش، از عدم توجه به آموزش مهارتهای زندگی به دانشآموزان ابراز نگرانی شده است (برنامه سوم توسعه، 1378، ص201؛ به نقل از ادیب،1382).
لذا با توجه به شرایط جاری به منظور شناخت وضعیت موجود عناصر برنامه درسی مهارتهای زندگی دوره متوسطه نظری (از قبیل اهداف، مواد آموزشی، محتوا، فعالیت های یادگیری، راهبردهای تدریس، ارزشیابی، گروه بندی، زمان و فضا) و کمبودها وکاستی های آن در مقایسه با وضعیت مطلوب، این تحقیق به عمل آمده است. مسأله اساسی تحقیق از یک سو شناسایی عوامل آسیب زا در عناصر برنامه درسی مهارتهای زندگی دوره متوسطه نظری و از سوی دیگر اولویت بندی اهمیت عناصر این برنامه درسی از منظر متخصصان تعلیم و تربیت، معلمان و دانشآموزان شهر تهران و ارائه راهکارهایی برای بهبود وضعیت آن بوده است.
اهمیت و ضرورت پژوهش:
اهمیت و ضرورت برنامه درسی مهارتهای زندگی از این بابت است که ضمن ارتباط با چگونگی و کیفیت زندگی شهروندان موضوعات آموزشی را به نیازهای واقعی و علایق دانشآموزان پیوند میدهد، ضمن اینکه در برنامههای موضوع محور جاری ایجاد تعادل مینماید. به همین لحاظ امروزه در بسیاری از نظامهای آموزشی بخشی از برنامههای درسی رسمی به این امر اختصاص یافته است.
افراد نیازبه کارکردهایی دارند که آنانرا مجهز نماید تا در مقابل استرسها، مسائل غیر قابل پیش بینی و کشمکشهای زندگی قادر شوند، سازگارانه مقابله نمایند. این کارکردها بسیار زیر بنایی هستند و در فرایند تحول، شکل میگیرند کارکردهایی نظیر شناختها، عواطف و رفتارها در قالب ساختارهایی مانند عزت نفس، خود کارآمدی، توانایی حل مسئله، درک از خود، مهارتهای اجتماعی، سبکهای اسنادی و… تجلی مییابد.
آنچه دانشآموزان در حال حاضر در مدارس میآموزند پاسخگوی تمامی نیازهای اجتماعی، عاطفی و… آنان در صحنة واقعی زندگی نیست. علاوه بر این آموزشهای روان شناختی با هدف پیشگیری از آسیبهای اجتماعی زندگی حاضر و آینده فرد ارائه میگردد. پژوهشها نشان میدهند که آموزش مهارتهای زندگی به ارتقای بهداشت روانی کودکان و نوجوانان در ابعاد مختلف زندگی کمک میکند و از اساسی ترین برنامههای پیشگیرانه در سطح اولیه بشمار میرود. سلامتی بخش اصلی یک زندگی شاد است و مدارس نقش مهمی در آگاه ساختن نوجوانان پیرامون مسائل بهداشتی و سلامتی و آموزش علوم زندگی به آنان دارند (آقاجانی، 1381، ص10).
همچنین تحقیقات نشان میدهند که توسعه مهارتهای زندگی میتواند شروع مصرف مواد مخدر را به تأخیر بیندازد، از رفتارهای جنسی پرخطر جلوگیری کند، مدیریت خشم را تعلیم دهد، عملکرد تحصیلی را بهبود بخشد و سازگاریهای اجتماعی مثبت را ارتقاء بخشد (PAHO،2001، ص6).
با توجه به اهمیت سرمایهگذاری در آموزش نیروی انسانی و لزوم تربیت شهروندان شایسته و با در نظر گرفتن اینکه دانشآموزان دوره متوسطه نیروی فعال جامعه هستند، و به لحاظ شرایط خاص دورة جوانی دارای ویژگیهای منحصر به فرد و حساسی هستند، همچنین این
گروه سنی در رابطه با رفتارهای مربوط به مشکلات بهداشتی آسیبپذیر میباشند لذا آموزش مهارتهای زندگی با توجه به اهمیت و تأثیر آن بر رشد رفتارهای مطلوب و مثبت یادگیرندگان و نیز ویژگیهای دوره جوانی، برای دانشآموزان این دوره اهمیت بسزایی دارد. از این رهگذر شناسایی عوامل آسیبزا در برنامة آموزش مهارتهای زندگی دورة متوسطۀ نظری و اولویت بندی اهمیت عناصر تشکیل دهنده این برنامه، اطلاعات اساسی را برای بازنگری برنامههای آموزش مهارتهای زندگی فراهم میسازد و زمینه را برای ارائة آموزشهایی در جهت بهبود زندگی و توانمندسازی دانشآموزان این دوره مهیا میکند. همچنین تدوین برنامه آموزش مهارتهای زندگی مبتنی بر خواستهها و نیازهای دانشآموزان دورة متوسطه نظری به آنها کمک میکند تا بطور موفقیتآمیز زندگی کنند و در نقشهای چندگانه شان به عنوان عضو یک خانواده، شهروند و نیروی کار مفید و مؤثر عمل نمایند.
اهداف پژوهش:
اهداف کلی:
1- شناسایی آسیبهای موجود در برنامه آموزش مهارتهای زندگی نظام آموزش متوسطه نظری با توجه به عناصر نه گانه برنامه درسی از منظر متخصصان تعلیم و تربیت، معلمان، و دانشآموزان
2- اولویت بندی اهمیت عناصر برنامه درسی مهارتهای زندگی و زیر مؤلفه های آنها از منظر متخصصان تعلیم و تربیت، معلمان، و دانش آموزان
اهداف ویژه:
1- شناسایی آسیبهای موجود در برنامه آموزش مهارتهای زندگی دوره متوسطه نظری با توجه به عناصر نه گانه برنامه درسی از منظر متخصصان تعلیم و تربیت
2- شناسایی آسیبهای موجود در برنامه آموزش مهارتهای زندگی دوره متوسطه نظری با توجه به عناصر نه گانه برنامه درسی از منظر معلمان
3- شناسایی آسیبهای موجود در برنامه آموزش مهارتهای زندگی دوره متوسطه نظری با توجه به عناصر نه گانه برنامه درسی از منظر دانشآموزان
4- شناسایی میزان توافق متخصصان تعلیم و تربیت ،معلمان، و دانش آموزان در زمینه آسیبهای موجود در برنامه آموزش مهارتهای زندگی دوره متوسطه با توجه به عناصر نه گانه برنامه درسی
5- اولویت بندی اهمیت عناصر برنامه درسی مهارتهای زندگی و زیر مؤلفه های آنها ازدیدگاه متخصصان تعلیم وتربیت
6- اولویت بندی اهمیت عناصر برنامه درسی مهارتهای زندگی و زیر مؤلفه های آنها از دیدگاه معلمان
7- اولویت بندی اهمیت عناصر برنامه درسی مهارتهای زندگی و زیر مؤلفه های آنها از دیدگاه دانش آموزان
8- ارائه راهکارهایی به منظور کمک به تدوین بهتر برنامه آموزش مهارتهای زندگی متناسب با نیازها و شرایط دانش آموزان دوره متوسطه نظری.
سوالات پژوهش
سوالات کلی:
1- آسیبهای موجود در برنامه آموزش مهارتهای زندگی دوره متوسطه نظری با توجه به عناصر نه گانه برنامه درسی از منظر متخصصان تعلیم و تربیت، معلمان، و دانشآموزان کدام است؟
2- کدام دسته از عناصر برنامه درسی مهارت های زندگی و زیر مؤلفه های آنها از دیدگاه متخصصان تعلیم و تربیت، معلمان و دانش آموزان از اولویت و ارجحیت بیشتری برخوردار است؟
سوالات ویژه:
1- از دیدگاه متخصصان تعلیم و تربیت، آسیبهای موجود در برنامه آموزش مهارتهای زندگی دوره متوسطه نظری با توجه به عناصر نه گانه برنامه درسی کدام است؟
2- از دیدگاه معلمان، آسیب های موجود در برنامه آموزش مهارتهای زندگی دوره متوسطه نظری با توجه به عناصر نه گانه برنامه درسی کدام است؟
3- از دیدگاه دانشآموزان، آسیبهای موجود در برنامه آموزش مهارتهای زندگی دوره متوسطه نظری با توجه به عناصر نه گانه برنامه درسی کدام است؟
4- آیا بین دیدگاه متخصصان تعلیم و تربیت معلمان و دانشآموزان در زمینه شناسایی آسیبهای موجود در برنامه آموزش مهارتهای زندگی با توجه به عناصر نه گانه برنامه درسی تفاوت وجود دارد؟
5- از دیدگاه متخصصان تعلیم و تربیت، کدام دسته از عناصر برنامه درسی مهارتهای زندگی و زیر مؤلفه های آنها از اولویت بیشتری برخوردار است؟
6- از دیدگاه معلمان، کدام دسته از عناصر برنامه درسی مهارتهای زندگی و زیر مؤلفه های آنها از اولویت بیشتری برخوردار است؟
7- از دیدگاه دانش آموزان، کدام دسته از عناصر برنامه درسی مهارتهای زندگی و زیر مؤلفه های آنها از اولویت بیشتری برخوردار است؟
[1]. Stanton
[2]. Pittman
[3]. WHO
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1399-11-22] [ 03:23:00 ق.ظ ]
|