مطالعه اثرات استریوالکترونی موثر برخواص پیکربندی 1و2-دیفنیل دیآزن ، -دیفسفن ،-دیآرسن و -دیاستیبن با استفاده از روشهای مکانیک کوانتومی آغازین و تحلیلNBO |
انرژی كل یك مولكول با شكل آن رابطهای مستقیم دارد، این انرژی كل ازچند مولفه تشكیل میشود كه آنها را تا حدی میتوان به ویژگیهای ساختاری مشخصی نسبت داد. از جمله عواملی كه در انرژی كل یك مولكول سهم دارند و ارتباط قابل دركی با ساختارمولكول دارند، میتوان به برهمكنشهای غیرپیوندی ،كشش حلقه درسیستمهای حلقوی ، كششهای پیچشی ناشی از پوشیدگی پیوندها، ناپایدار شدن به دلیل انحراف طول پیوندی یا زاویه پیوندی از مقادیر بهینه اشاره كرد. برعكس عوامل پایداركنندهای هم وجود دارند كه دارای قیدهای هندسی هستند. اكثر این عوامل را میتوان در زمره اثرهای فضا الكترونی به شمار آورد یعنی برای بیشینه شدن برهمكنشهای پایداركننده به یك رابطه هندسی خاص نیاز دارند علاوه بر این، برهمكنشهای دیگری نیز وجود دارند مثل تشكیل پیوند هیدروژنی یا برهمكنشهای دوقطبی –دوقطبی كه برای آنها قدرت برهمكنش شدیداً ، به شكل هندسی مولكول بستگی دارد [1].
اصولی كه تحلیل تعادلهای صورت بندی برآنها استوار است، درچارچوبی بسط یافتهاند كه خود پایه در مكانیك كلاسیك دارد. یك مولكول، كم انرژیترین شكلی را به خود میگیرد كه ازچرخش حول پیوندهای ساده خود و تنظیم زاویهها و طول پیوندها حاصل می شود. از آنجا كه طول پیوندها وزوایای پیوندی از مولكولی به مولكول دیگر نسبتا به طورجزئی تغییر میكند، شكل مولكولی در وهله نخست به وسیله فرایندهای چرخشی آن تعیین می شود. بسیاری از مولكولها به دلیل انحراف از شكلهای هندسی ایدهآل، یک كشش از خود نشان میدهند. انرژی كشش، مقدار انرژی اضافی در مقایسه با یك مولكول مرجع و فاقد كشش است.
از دیدگاه اوربیتال مولكولی، انرژی مولكول برابر حاصل جمع انرژی اوربیتالهای اشغال شده است. محاسبه انرژی كل درآرایش فضایی متفاوت نشان میدهد كه انرژی تابعی از شكل هندسی است.
تفسیرفیزیكی این حكم برحسب موثر بودن همپوشانی اوربیتالها امكان پذیر است. همپوشانی میان اوربیتالهایی كه برهمكنش پیوندی دارند، انرژی مولكولی را كاهش میدهند. اصطلاح اثرفضا الكترونی برای آن دسته ازروابط میان ساختار چرخشی و انرژی واكنش پذیری به كار میرود كه میتوان آنها را به برهمكنشهای اوربیتالی به شكل هندسی ربط داد [2].
در ترکیبات آلی اثرات متعددی برای توجیه ارجحیت ترکیب، ارائه شدهاست. این اثرات شامل اثر آنومری، فوق مزدوج شدن، برهمکنش دوقطبی-دوقطبی، رزونانس، تداخلات فضایی و غیره است. در هندسه ارجح بسیاری از مولکولها مشخص شده است که بیشترین برهمکنش بین بهترین جفت دهنده تنها و بهترین پیوند گیرنده است [3].
اثر آنومری موثرترین فاکتورکنترل صورتبندی در ترکیبهای آلی است. اثر آنومری اثری استریوالکترونی است که طی آن در حلقههای سیکلوهگزانی، گروههای متصل شده به کربن شماره دو، قرارگیری در حالت محوری را به حالت استوایی ترجیح میدهند. این در حالیست که بر طبق دافعههای فضایی برای این گروهها قرارگیری در حالت استوایی مورد انتظار است. توضیح برای توجیه اثر آنومری این است که در حالت استوایی ممان دو قطبی هر دو هترواتم در یک جهت میباشند، در حالیکه در حالت محوری ممانها تقریبا مخالف یکدیگرند ، بنابراین برآیند آنها عددی کوچکتر است، پس در فرم محوری پایداری بیشتر و انرژی کمتر خواهد بود.
به اثر آنومری در ترکیبهای دارای پیوند دوگانه اثر آنومری تعمیم یافته گفته میشود. اثر آنومری تعمیم یافته نیز اثری استریوالکترونی است که طی آن در سیستمهای غیرحلقوی، گروههای متصل شده به اتمها، قرارگیری در حالت سیس را به حالت ترانس ترجیح میدهند. این در حالیست که بر طبق دافعههای فضایی برای این گروهها قرارگیری در حالت ترانس مورد انتظار است.
از طریق این مطالعه نظری، ما امیدواریم به موارد ذیل دست یابیم :
الف (به اثرات استریوالکترونی در پیکربندی مختلف از مولکولها
ب) به مشخص شدن عامل توجیه کننده انرژی آزادگیبس در تعیین پایداری پیکربندی مختلف از مولکولها
ج) به ارتباط منطقی بین نتایج محاسبات با فاکتورهای مورد بررسی
د) به پارامترهای ساختاری و تاثیر آن
ه) به نتایج قابل قبول و سازگار با نتایج تجربی مربوطه
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1399-11-22] [ 04:37:00 ق.ظ ]
|