موضوع مشاركت مردمی در سا ل های اخیر هم ا ز جنبه نظری و هم از بعد عملی بسیار مورد توجه بوده است. بسیاری از جوامع تلاش می كنند تا به منظور دستیابی به پایداری، اثربخشی سیاست ها و توسعه همه جانبه، حس مشاركت، مشورت و گفت وگو را میان شهروندان تقویت كنند. دیدگاه های متفاوتی در مورد امكانات و محدودیت های این طرز تفكر وجود دارد . نظریه های برنامه ریزی با پیش زمینه حمایت از دموكراسی مشاركتی همواره در تقابل با دیدگاه گروهی قرار دارد كه بر نیمه تاریك برنامه ریزی و تمركز قدرت تأكید می ورزند (Brownill & Carpenter;2007:401)                                                                                   دوتوكویل مشاركت را وجهی ضروری در جو امع شهری می داند و بر این باور است كه سنت مشاركت، جامعه شهری را زنده نگاه می دارد و پیوندهای اجتماعی را محكم تر می سازد. رابرت پاتنام از دیگر مدافعان سرسخت این ایده است كه مشاركت، منجر به مردم سالاری و در نتیجه جامعه ای بهتر می گردد. وی معتقد است كه مشار كت تأثیری غیرمستقیم بر مردم سالاری خواهد داشت، زیرا مردم از طریق مشاركت می آموزند كه چگونه شهروند باشند و به چه شكل با یكدیگر تعامل یا روابط متقابل برقرار كنند . با اینكه هنوز مشخص نیست چه چیز پایه گذار جامعه شهری است و آیا مشاركت به هر شكل و در هر سطحی به ارتقای مردم سالاری و جامعة شهری می انجامد و یا برخی از اشكال آن می تواند مهم تر باشد، ولی مسلم است كه مشاركت درزندگی عمومی یكی از مهم ترین عوامل پایه گذار جوامع شهری شناخته می شود.(Wallace & pichler;2008)
 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

مشارکت به عنوان اساسی ترین عنصر در دستیابی به اهداف توسعه، به ویژه توسعه شهری از اهمیت خاصی برخوردار است. هر چه توده ی مردم جامعه مشارکت بیشتری در امور خود داشته باشند، امکان کسب موفقیت فراهم می شود. اقشار پایین و محروم جامعه از نتایج مشارکت و فواید حاصل از توسعه بهره مند می شوند. مشارکت مردم در هر یک از مراحل و انواع طرح های عمرانی، سبب بهبود شرایط عمومی، توزیع قدرت و بالا رفتن سطح امید به زندگی می شود. همچنین سیستم تصمیم گیری، برنامه ریزی و مدیریت دولتی متمرکز را به سمت مدیریت محلی و از پایین به بالا(توسعه ی مشارکتی)با توجه به نیازها، امکانات، توانمندی ها و اولویت هایشان سوق می دهد.(قاسمی، 1381، 38) زندگی در شهر نظام پیچیده ای دارد و چنین نظام هایی ناگزیر به مدیریت منسجم و عقلایی نیاز دارد . چنانچه مدیریت شهری اصول و قانونمندی منسجم و کارآمدی نداشته باشد بنیان های زندگی شهری را بسرعت مختل می کند و شهر خصوصیت بالندگی خود را از دست می دهد . اگر شهرهای کشوری سامان یافته و منظری متناسب داشته باشند نشان دهندة آن است که دولت و حکومتی مسئول و مردمی بر سر کار است و بر عکس بروز ناهنجاری در سامانه های شهری نشان از ناکارآمدی دولت و حکومت حاکم بر آن کشور است(رهنمایی  و شاه حسینی، 1389،ص 29)نظام مدیریت شهری مانند دیگر نهادها در تبادل وتعامل با جامعه وشهروندان معنا پیدا می کند.یک بعد مساله تصمیمات؛قوانین وسیاستهای مدیریت شهروبعد دیگر انتظارات وخواسته ها ونهایتا حمایت ومشورت فعالانه شهروندان است. واژه مشارکت به معنای درگیری و تجمع برای منظور خاص می باشد. عده ای از صاحبنظران مدیریت مشارکت را درگیری ذهنی ، عاطفی اشخاص درموقعیت های گروهی تعریف کردند که آنان را برمی انگیزد تا برای دستیابی به هدف های گروهی یکدیگر را یاری دهند و درمسئولیت کار شریک شوند.( علوی تبار، 1379، ص15). مشارکت وسیله ای برای رسیدن به اهداف توسعه انسانی و یک ارزش مستقل در توسعه جوامع شهری به حساب می آید . هرگونه اقدامی برای برنامه ریزی و طراحی و مدیریت شهر باید در تناسب و رابطه تنگاتنگ با نیاز و خواسته های مردم شهر صورت گیرد در غیر این صورت تقابل بین طرح ها و خواسته های شهروندان سبب بروز مشکلات و مهمل ماندن طرح ها خواهد شد . (پور محمدی ، محمد رضا ، 1386 ص 27 ) به تجربه ثابت شده است که هرگاه مردم در اجرای فعالیتها و پروژه های برنامه توسعه ،مشارکت داشته باشند اهداف پروژها بیشتر مورد حمایت واقع شده و دسترسی به اهداف آن آسانتر می شود. مشارکت مردم نه تنها بکارگیری نهادها را در اجرای فعالیتها و پروژه ها سهل می نماید . بلکه هزینه ها و خسارت را کاهش داده ونگهداری  و قابل استفاده بودن هر فعالیت و پروژه ای را دردوران بحرانی تضمین می نماید(شهابیان،1389،2). در چند سال اخیر در بیشتر کشورهای توسعه یافته هرگاه در اجرای طرحی مردم در مراحلی از آن مشارکت فعالانه داشته باشند غالباً موفقیت حاصل می شود و اهداف این پروژه بیشتر حمایت شده و زودتر هم به موفقیت می رسد . به همین دلیل مشارکت مردم به عنوان عاملی تأثیر گذار در موفقیت طرح ها به شمار می رود . بنابراین کلید دیگر برای برنامه ریزی موثر و کارآمد شناخت این موضوع است که دخالت دادن مردم برای رسیدن به توافق عمومی لازم است . یعنی این که برنامه ریز باید کمک کند که همه گروه های علاقمند به توافق در مورد ماهیت مسئله و طرح مطلوب برسند . نیاز اول دربیشتر پروژه های برنامه ریزی این است که همه تصمیم گیرندگان ، افرادحرفه ای و غیرحرفه ای، به این نتیجه برسند که مسئله ای وجود دارد که نیازبه راه حل دارد ونیاز دوم این است که تصمیم گیرندگان درموردموضوعات و بهترین راه حل مسائل به توافق برسند.( سیف الدینی،1381،ص 138) هسته مرکزی مفهوم مشارکت، قدرت یافتن شهروندان و تأثیر گذاری بیشتر آنان بر طرح های شهری است. آن چه در حال حاضر در طرح هایی که با عنوان مشارکتی در کشور اجرا می گردد به هیچ وجه ناظر بر این مفهوم نبوده و عمدتاً عبارت است از تأمین اعتبار مالی طرح یا پیش فروش واحدهای احداثی. در این شرایط، لازم است با کاوشی دقیق در نظریه های مشارکت، ابعاد و سطوح مختلف، برنامه ریزی شهری مشارکتی را مشخص کرد و براساس آن جایگاه واقعی طرح های شهری که باعنوان مشارکتی مطرح می شوند را تعیین نمود (حبیبی و سعیدی رضوانی، 1384: 16).

بنابراین جلب مشارکت مردمی در اقدامات مربوط به مجموع مدیریت شهری باتوجه به گستردگی مسائل از جمله مهمترین موضوعاتی است

پروژه دانشگاهی

 که از سوی مسئولین و مدیران شهری باید مورد توجه قرار بگیرد. این پژوهش ضمن بررسی اسنادی پیشینه ای از مشارکت ومبانی نظری توسعه مشارکتی جهت بهبود مدیریت به پیمایش میدانی در شهر پل سفید که به عنوان مطالعه موردی تحقیق انتخاب شده می پردازد و سپس با استفاده از نتایج بررسی های میدانی واسنادی وتحلیل یافته های تحقیق، پیشنهاداتی جهت دستیابی و به کارگیری راهکارهایی جهت بهبود مدیریت شهری را فراهم می آورد.

1-3-سؤالات تحقیق:

 

1-3-1-سئوال اصلی تحقیق:

آیا مشارکت شهروندان در مدیریت مطلوب شهری پل سفید مؤثر است ؟

1-3-2-سوال فرعی تحقیق:

وضعیت مشارکت شهروندان در مدیریت مطلوب شهر پل سفید در چه سطحی قرار دارد؟

زمینه ها و راههکارهای افزایش مشارکت شهروندان پل سفید جهت بهبود مدیریت و عمران شهری چه عواملی می توانند باشند؟

1-4-اهداف تحقیق:

 

1-4-1-هدف کلی:

بررسی نقش مشارکت شهروندان در مدیریت مطلوب شهری

1-4-2- اهداف جزئی:

بررسی وضعیت مشارکت شهروندان در بهبودوضعیت مدیریت شهری پل سفید

شناسایی عوامل موثردرافزایش نقش مشارکت شهروندان درمدیریت شهری

ارائه ی سیاست ها و اقدامات اجرایی مؤثر جهت مشارکت شهروندان در زمینه ی رفع مسائل و مشکلات بافت فرسوده شهر.

1-5-فرضیات تحقیق :‌

متناسب با سوالات مطرح شده برای به نتیجه رسیدن در این رساله فرضیات ذیل ارائه می شوند.به نظر می رسد بین مشارکت شهروندان و مدیریت مطلوب شهری پل سفید رابطه معناداری وجود دارد .

به نظر میرسد میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری در شهر پل سفید ازوضعیت پایینی برخوردار است.

به نظر میرسد ارتقای پایگاه اجتماعی- اقتصادی شهروندان تا حد زیاد در میزان علاقه مندی شهروندان به مشارکت در مدیریت شهری موثر می باشد.
عکس مرتبط با اقتصاد

1-6-اهمیت وضرورت موضوع تحقیق:

ضرورت واهمیت مشارکت واقعی تمام افراد جامعه درگستره فعالیتهای مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی وفرهنگی به منظور دستیابی به توسعه پایدار وهمه جانبه برکسی پوشیده نیست. اهمیت و ضرورت روی آوردن به مشارکت وتوسعه مشارکتی دراندیشه ها ونظریه ها ونیز در تلاش های سازمان ها ونهادهای بین المللی وملی بویژه در جهان سوم بازتاب دارد. به طور که می توان آن را در حوزه مسائل شهری ومدیریت شهری مورد توجه قرار دارد. ضرورت مشارکت درتمام عرصه های زندگی مشهود است. اما مشارکت الزامات خاص خود را دارد.اولین شرط شناخت نگرش وتمایلات مردم است که باید در توانمنمدیهای آنها همراه باشد. پس ازآن ایجاد بستر وشرایط مناسب درعرصه های مختلف است تابا تجربه وآزمون آن بتوان به طور موثر در فعالیت های اجتماعی مشارکت کرد. این مسئله از یک سو نیازمند برنامه ریزی برای طراحی الگوها وایجاد انواع تشکل ها وازسوی دیگر نیازمند شناسایی ظرفیت های قابل واگذاری برای مشارکت در شهرداری است.

اکثر تسهیلگران اجتماعی، برنامه ریزان وکارشناسان توسعه با بکارگیری رویکردهای مشارکتی در تلاشند تا با توانمند کردن جوامع محلی واحیاء سازمانهای مدیریت بومی وسنتی این جوامع بر پایه ساختارهای اجتماعی و عرضی گاهی درجهت احیاء مدیریت درونزا توسط این جوامع بردارند. ضمن اینکه تمایل دولتها نیز برای لحاظ کردن نقش کلیدی جوامع محلی در برنامه ریزی های توسعه به طور روز افزون درحال افزایش است( فرج الله حسینی، 1383)

درطی سالهای اخیر از مهمترین موضوعات جامعه علمی، مشارکت شهروندان در قالب سازمانهای محلی با هدف تحقق حکمرانی خوب است. که این موارد در کانون بحث ها قرار دارد. این اندیشه طی قرن ها موضوع فکری اندیشمندان بوده و به گونه امروزی تکامل یافته وبنابر نتایج علمی حاصل شده با مشارکت شهروندان در طراحی و اجرا وارزیابی برنامه های شهری یک اصل اساسی درمدیریت شهر، قلمداد می شود و در جامعه مدرن شهروندان باید دارای حقوق و وظایف دوسویه باشند وبه گونه ای آزاد و برابر در تصمیم گیریهای سیاسی و روندهای جاری اجتماعی سیاسی شان مشارکت کنند.(غفاری، جمشیدزاده،1390)آنچه که مطرح شدضرورت پژوهش دراین حوزه را اشکارمیکند.بنابرین بدون انجام پژوهشهای متعدد نمی توان به شناخت رفتارهاونگرش والزامات مشارکت مردم درجامعه وبه ویژه امورشهری دست یافت.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...