در خصوص علل و انگیزه‌ی قیام امام حسین (علیه‌السلام) به فراخور فهم موضوع و نیز چارچوب تحلیل‌های صورت گرفته اعم، از مکان، زمان، طرفین درگیر،  شخصیت امام حسین (علیه‌السلام) و شرایط تاریخی، سیاسی  و اجتماعی آن دوران؛ دیدگاه‌ها، تلقیات و گفتمان‌های مختلفی وجود دارد.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

پایان نامه های دانشگاهی

 

بر این اساس؛ برخی انگیزه قیام امام حسین (علیه‌السلام) را امری کاملاً «ماورایی» پنداشته‌ و معتقدند:  این حادثه از قبل توسط خداوند تبارک و تعالی در عالم معنا رقم خورده و رمز و رازهای ناگشودنی در آن نهفته است که به صورت محسوس و عینی قابل فهم نیست. از این جهت شهادت امام حسین (علیه‌السلام) و یارانش در روز عاشورا از اسرار، مقدرات و تعینات الهی است.

 

برخی دیگر قیام امام حسین (علیه‌السلام) را امری «عرفانی»، ذکر کرده‌، و معتقدند این حادثه کاملاً معنوی و درونی و تجلی سیر و سلوک انسان دور مانده از اصل خویش است که وصل می‌طلبد و برای رسیدن به معبود لحظه شماری می‌کند. لذا امام حسین (علیه‌السلام)، سر مست از باده عشق الهی بود و مرگ از نگاهش طریق الی‌الله و محبوب‌ترین هدیه الهی تعبیر می‌شود.

 

برخی دیگر انگیزه‌ی قیام امام حسین (علیه‌السلام) را به «مسائل تاریخی-اجتماعی» نسبت داده‌ و برآنند که بروز پاره­ای رخدادهای در صدر اسلام که در آن بنی‌امیه در مقابل پیامبر اسلام (ص) و اصحاب و یاران ایشان قرار گرفتند و به کفر و مقابله خود با اسلام اصرار ورزیدند، منشاء کینه‌توزی‌‌ها علیه خاندان رسالت و امامت شد، به گونه‌ایکه پس از شهادت امام علی(علیه‌السلام) و سیطره بنی‌امیه بر مقدرات مسلمین، انتقام از فرزندان پیامبر در دستور کار آنان قرار گرفت. از این منظر، شهادت امام حسین (علیه السلام) نتیجه خشم و کینه‌‌ورزی امویان بود.

 

برخی دیگر انگیزه قیام امام حسین (علیه‌السلام) را از منظر «سیاسی-انقلابی» تحلیل نموده و امام حسین (علیه‌السلام) را به عنوان یک شخصیت انقلابی و مصلح سیاسی دانسته‌اند، که در مقابل ظلم و بیداد اموی قیام نمود و نظام حاکم نیز با خشونت تمام این قیام بی‌نظیر تاریخی را سرکوب کرد. نکته‌ حائز اهمیت در این تحلیل، نادیده گرفتن امامتِ امام حسین (علیه‌السلام) در تصمیم‌گیری‌ها و علم لدنی امام می‌باشد.

 

برخی دیگر بر این باورند که در شرایط زمانی خاصِ حضور امام حسین(علیه‌السلام)، جامعه نیازمند حماسه‌ای خونین و شهادتی هدفمند بود؛ تا حیات اسلام تامین شود. در این نگرش قیام امام حسین (علیه‌السلام)، یکپارچه «حماسی» مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد؛ و شهادت امام یک حرکت تاریخی-حماسی اصالت‌دار محسوب می­شود؛ که تضمین کننده عزت اسلام و مسلمین است.

 

برخی دیگر گفتمان «اصلاحی» امام را منشاء حادثه عاشورا تلقی می‌کنند؛ و در آن امام به عنوان یک مصلح بزرگ که هدفش اصلاح است. پس از رحلت پیامبر اسلام (ص) و شهادت امام علی (علیه‌السلام) مسیر حرکت الهی را واجد انحرافات جدی می‌دید و بدین‌وسیله برای اصلاح مسیر سنت پیامبر و سیره پدر تن به قیام داد.

 

در نهایت برخی دیگر معتقدند حرکت امام حسین (علیه السلام) ابعاد «فقهی- کلامی» داشته، که بر مبنای آن قیام امام وجهه شرعی و دینی پیدا کرده است. به این معنا امام حسین (علیه‌السلام) در آن زمان براساس تکلیف شرعی و الهی، متناسب با شرایط تاریخی عمل کرده است. از این جهت انگیزه قیام امام منطبق با آموزه‌های شرعی، فقهی و کلامی است و امام به وظیفه دینی خود پای بندی نشان داده‌است.

 

آنچه که تحت عنوان گفتمان‌های غالب سیاسی درباره‌ی علل و عوامل انگیزه قیام امام حسین (علیه‌السلام) بیان شده، ناظر بر تحلیل‌ها، توصیف‌ها و واکاوی‌هایی بوده است که هر کدام با نگاه و برداشت خاصی به آن نگریسته‌، و تبیین نموده‌اند.

 

این پژوهش، بر آن است که با شرح و بسط گفتمان­ها و رویکردهای غالب در مورد حادثه عاشورا و تاکید بر نقاط مشترک آن‌ها، این واقعه بی‌بدیل تاریخی را مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار دهد.

 

 

 

دوم) اهمیت و ضرورت تحقیق:

 

واقعه‌ی عاشورا که در تاریخ دهم محرم الحرام سال 61 هجری قمری واقع شد؛ یکی از تاثیرگذارترین حوادث در تاریخ اسلام می‌باشد. پس از رحلت پیامبر اسلام ( صل الله علیه و آله)، در میان مسلمانان شقاق و اختلاف افتاد. عده‌ای به حقانیت و جانشینی علی بن ابیطالب (علیه‌السلام)، بعد از پیامبر اعتقاد داشتند و به حدیث غدیر خم و گفته پیامبر استناد می‌کردند که «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» و بر این اعتقاد بودند که بایستی امام علی (علیه‌السلام) به عنوان جانشین پیامبر انتخاب شود؛ فارغ از نزدیکی حضرت علی (علیه‌السلام) به پیامبر و اولین کسی که به اسلام گرویده است؛ مطابق قاعده لطف، خداوند بدون هدف و مبنا فرامین خود را به بشریت عرضه نمی­کند، بلکه کسی می‌تواند این فرامین را به مرحله اجرا بگذارد که حقانیت و مشروعیت الهی داشته باشد. بر این مقیاس ساختار نظام فکری تشیع با مرکزیت امامت حضرت علی(علیه‌السلام) و فرزندانش شکل گرفت و کماکان ادامه دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...