، سوالات تحقیق، اهمیّت و ضرورت تحقیق، پیشینه و اهداف و… است.
فصل دوم: در این فصل موضوع تحقیق، یعنی مفهوم فال و استخاره از نظری لغوی و مفهومی مورد بررسی قرارگرفته است.
فصل سوم: در این فصل، برای پیشبرد اهداف تحقیق، زندگی نامه ها، سبک شعری و آثار شاعران شاخص گردآوری شده است.
فصل چهارم: مهم ترین فصل پژوهش است. و به بررسی مفهوم فال و استخاره در ادبیّات منظوم میپردازد..
فصل پنجم:ارائۀ نتیجه گیری پژوهش است.
«فال» از ریشه فأل عربی است؛ در فرهنگ هابه معنای شگون، طالع، بخت، پیش بینی وعاقبت گویی آمده است. همچنین درکتب مختلف بعنوان علم، ازآن یاد شده است. « علمیاست، که بوسیله آن برخیحوادث آینده دانسته میشود. واین کار باگشودن قرآن کریم یا کتب بزرگان، مانند: دیوان حافظ و مثنوی مولوی و نظایر آن انجام میپذیرد.»(معین،1357: ذیل واژۀ فال) استخاره هم به معنای طلوع کننده، جزییازمنطقه البروج و پیشگویی سرنوشت و برای انجام کاری با قرآن فال گرفتن است. و…(همان)
فال و فالگیری روشی برای شناخت آیندهاست وآگاهی پیداکردن از آنچه قراراست رخبدهد و یا رخندهد. قَداست این روش درفرهنگها بین اقوام و ملل گوناگون آن قدر بوده است که همیشه، طالبان زیادی رابه خود جلب نموده است.
بنا امیدی ازین در مرو بزن فالی بـــود کـــه قــرعۀدولــت بنام مــا افتد
شبی که ماه مُراد از افق شود طالع بــــود کــه پــرتـو نــوری ببام ما افتـد
(حافظ ،244:1379 )
در خصوص زادگاه اصلی فال اتفاق نظر خاصی نیست. از کهن ترین نمونه های فال بینی از شهر «سیپار» بود که شمش را به خاطر هنر غیب گویی و فال بینی می ستودند.( قدیانی، 1387 : 529)
در زندگی اجتماعی و سیاسی یونانیان، پیشگویی و تفأل نقش موثری داشته است. یونانیان در بارۀ هرچیزی می خواستند، ارادۀ خدایان را بدانند و می پنداشتند، ارادۀ خدا با علائم مختلفی که تفأل نامیده میشود؛ ظهورمیکند.(ناس،1354 :52) و در ایران باستان هم دوران مادها، هخامنشیان تا ساسانیان علوم ستاره شناسی بابلی وهندی رواج داشت. چنان که استفاده فراوان فردوسی و دیگر شاعران در بازتاب مفاهیمی، چون: مکان سیّارات، صورفلکی، بروج دوازدهگانه، سعدونحس اختران و تاثیر آنها در کامیابی یا عدم کامیابی شاهان و قهرمانان داستانها مورد استقبال فراوان قرارگرفته است.
چــــو کــرد اخــتر فـرخ ایـرج نـگاه کـشـف دید طــالــع خــداونـد مــــاه (فردوسی، 1375،ج1: 16)
بــختـور از طـالـع جــوزا بـــــــرآی جـوزشـکـن آنـگه و بـخــت آزمـــای
(نظامی،1387 :407)
هستم عطارد،این دو قصیده دوپیکراست لاف عطاردت ز دو پیکر نکوتـــــر است
(خاقانی،43:1373 )
همچنین، بعدازظهور اسلام هم استخاره (فال گرفتن با قرآن) آنقدرمقدّس شد،که مسلمانان برای انجام امورنیک از استخاره بهره میبردند. و از تَطَیُّر دوری میکردند. از رسول گرامی (ص) نقل است که فال راخوش میداشت وتطیّررا خوش نمیداشت. «ما خابَ مَن إِستَخارَولا نَدِمَ.» هرکه از خدا خیر جوید نومید نشود و هرکه مشورت کند نادم نگردد. (نهج الفصاحه،1356: 536)
وآنچه مسلّم است،گسترش آیندهنگری از طریق فال واستعمال آن توسط عام وخاص موجب ورود آن در دنیای ادبیّات منظوم شد.
مصحف به فـال بـاز گرفتم به بــامداد بــرفــور الســـلام علیکـم جــواب داد
(نَزاری قهستانی،1371 :319)
استعمال فال، استخاره و طالع، دربین برخی جوامع پررنگ است و به صورت تمثیل وِرد زبان شده است. «فال امام جعفر صادق (ع) است؛ بد ندارد.»یعنی همیشه با همه کس حتی دوضدموافق است. (دهخدا،1386:ذیل واژۀ فال) یا «فال نیکو بزن به هرکاری.» (همان)
اکنون در بیشترکشورها، فال گرفتن با کتب مقدس دینی و برای نمونه درکشورهایی مانند: ایتالیا، فال گرفتن با«اشعار ویرژیل»مورداستقبال است. درایران هم فال گرفتن باکتاب مقدس قرآنکریم و دیواناشعارحافظ متداولتر از سایر کتب است. وهمچنان میتوان بازتاب این باور اجتماعی را درشعر معاصر هم مشاهده کرد.
حالِ دلــم حـواله به دیـوان ِ خـواجه بـاد یـارآن زمـان که خواستـه فالِ مـراد از او
من با روانِ خواجه از او شکوه می کنـــم تــــادادِ مــــا بستــــد اوستــــاداز او
[چهارشنبه 1399-11-22] [ 02:39:00 ق.ظ ]
|