اهمیت آب در حیات موجودات زنده و بوجود آمدن تمدنها ی بشری بر کسی پوشیده نیست. آب به عنوان یکی از فراوانترین ودر عین حال یکی از گرانبهاترین عناصر آب و هوایی همیشه مطرح بوده است. بارندگی نیز از تغییرپذیرترین پارامترهای اقلیمی در هر منطقه آب و هوایی می باشد که کمبود درازمدت آن می تواند خشکسالی و ریزش شدید و یا طولانی مدت آن می تواند سیل را بوجود آورد. از طرف دیگر نه تنها خصوصیات بارندگی می تواند بر خصوصیات سیل و یا آبدهی یک رودخانه موثر باشد بلکه سایر عوامل اقلیمی نیز می توانند در خصوصیات سیل و آبدهی یک رودخانه موثر باشند. بنابراین بررسی تغییرات آبدهی یک رودخانه در طول زمان و یا بررسی تغییرات زمانی وقوع سیل می تواند اثرات وجود تغییر و یا عدم تغییر در شرایط اقلیمی یک منطقه و بخصوص بارندگی را مشخص نماید.
در طی تاریخ، دره های رودخانه ها مملو از جمعیت شده اند، ولی انسانها همچنان با بلایایی نظیر سیل و فرسایش رودخانه، روبرو هستند. انسانها از زمین های حاصل خیز جلگه ای سیلابی رودخانه ها که محلهایی مناسب برای کشاورزی هستند استفاده می کنند. رودخانه ها، آب آشامیدنی کافی و فراوانی برای مصرف انسان، جانوران اهلی وحتی وحشی، آبیاری زمین ها و دیگر استفاده های انسان درصنعت فراهم میکند. بیشتر سیل ها بلایی با منشا طبیعی محسوب می شوند، ولی تغییرهایی که انسان در کانال رودخانهها و شهر نشینی در کف دره ها ایجاد کرده، به نوسان وشدت بسیاری از سیل ها افزوده است، به عبارت دیگر این بلایا با عامل انسانی نیز مطرح اند. در کنار رود خانه های بزرگ، آب کافی برای مصارف شهری و روستایی، صنعتی و آبیاری مزارع وجود دارد. از این رو سهم زیادی از پیشرفت مراکز توسعه یافته شهری، صنعتی و کشاورزی واقع در امتداد رودخانه ها ناشی از جریان آب رودخانه ها می باشد. وقوع سیلابهای مهیب در رودخانه، تهدیدی برای تاسیسات احداث شده در مجاور آن محسوب می گردد. گرچه امروزه بخش مهمی از سیلاب رودخانه های مهم مهار شده اند اما هنوز، سیل خسارات جانبی و مالی فراوانی را به جوامع بشری و سرمایه های آنها وارد می سازد (خالدی، 1383، ص 195).
تغییر اقلیم یکی از معضلات کنونی جامعه بشری می باشد و تهدید و بلایی برای سیاره زمین به شمار میرود (براتیان و رحیم زاده، 1377). این پدیده دارای دامنه زمانی و مکانی وسیعی نیز می باشد. (عشقی، 1378). علاوه بر نقش عوامل طبیعی در تغییرات اقلیمی، بشر نیز در
شدت و وسعت تغییرات آب و هوایی نقش موثری دارد به گونه ای که امروزه وقتی مباحث تغییر اقلیم مطرح می شوند بیشتر نظرها به نقش انسان و انجام فعالیتهایی که سبب این تغییرات شده و یا دامنه زمانی و مکانی آنرا وسیعتر می نماید معطوف میشود. این امر به طور عمده به علت افزایش مصرف سوختهای فسیلی، شهرنشینی، جنگل زدایی، بیابانزایی و غیره می باشد.
رخداد سیلاب یکی از مهمترین عوامل تهدید کننده منابع آب و خاک کشور محسوب می شود. حفظ آب، خاک ومنابع طبیعی از استراتژی ها و اهداف مهم و عمده آب خیزداری است. حفاظت از خاک و جلوگیری از فرسایش لازمه حفظ و احیاء منابع طبیعی تجدید شونده و توسعه همه جانبه آب خیزهاست. خسارات و خطرات ناشی از فرسایش جابجایی توده های خاک در حوضه های آبخیزاز مهم ترین مسائل و مشکلاتی است که به طور همه جانبه احیاء آبخیزها را تحت تاثیر قرار داده است. شدت فرسایش و جابجایی تودههای خاک تابعی از عوامل محیطی، طبیعی و زمین شناسی است و به اشکال مختلف موجب جدایی ذرات و جابجایی آنها به سوی مناطق پست و کم ارتفاع می گردد (شریعت جعفری، 1376، ص124).
ویژگیهای وقوع این پدیده در ایران نیز شناخته شده است. به عبارتی طی نیم قرن اخیر از نظر تعداد، حجم و خسارت، روند رو به افزایش داشته است و در طی چهل سال گذشته بیش از 3700 واقعه مهم سیل در کشور ثبت شده است که 52 درصد آن مربوط به 10 سال اخیر می باشد. تعداد سیل در دهه 80-1370 حدود 5 برابر دهه 40-1330 بوده است (شریفی و نوروزی، 1381).
گیلان از جمله بخشهایی از کشور است که در سالیان اخیر، اثرات خشکسالیها و سیلابهای ناگهانی را تجربه کرده است پدیده های فوق به تخریب منابع طبیعی که مسبب اصلی آنها، فعالیتهای بشری و بهره برداریهای نادرست می باشد، نسبت داده می شود.
در نقاط مرطوب پوشش گیاهی از فرسایش و جابجایی های شدید ذرات بخصوص خاک جلوگیری می کند و همین امر اهمیت حفظ پوشش گیاهی را در سطح های شیب دار نشان می دهد.
بدیهی است قدرت مقاومت در مقابل فرسایش، شرایط طبیعی از جمله میزان بارندگی و مقدار نفوذ آن، شیب وپوشش گیاهی، نوع سنگها، آب وهوا و فصل و… . ونیز فعالیت انسان بستگی دارد و غالباً بیشترین مقدار رسوب از بارندگی اولیه بعد از فصل کم بارانی حاصل شده و بخصوص بارندگیهای شدید و تند و ناگهانی در افزایش و دبی جامد نقش عمده دارد. در هیدرولوژی تعیین حجم و زمان بزرگترین سیل اهمیت دارد و این موضوع از نظر ژئومورفولوژی نیز اهمیت دارد، زیرا با وقوع سیل، خصوصیات آبراهه دستخوش تغییر و تحولات می شود (معتمد، 1379، ص 184).
عوامل گوناگونی در جاری شدن سیل دخالت دارند که از جملۀ آن: شدت بارندگی، شیب حوضه، نفوذ پذیری زمین، شرایط توپوگرافی، ویژگی های پوشش گیاهی و درجه اشباع شدن خاک را می توان به عنوان عوامل مؤثر در جاری شدن سیلاب نام برد. البته امروزه به دلیل دخالت های انسانی، ضریب سیل خیزی حوضهها تغییر نموده و عمدتا موجب کاهش دوره بازگشت آن شده است. فعالیت بشر به شکل های گوناگونی احتمال وقوع سیل را افزایش داده که از جمله ساختمان سازی در بستر سیلابی رود و تجاوز به حریم رود خانه موجب کاهش ظرفیت طبیعی رود شده است. به این ترتیب محدوده ای از دشت سیلابی که در زمان طغیان زیر آب می رود، گسترد ه تر می گردد. (توماس 11968، ص 45)
شهر سازی و حذف گیاهان باعث کاهش نفوذ پذیری و افزایش رواناب سطحی می شود. حجم زیاد رواناب از یک طرف بر بزرگی طغیان می افزاید و از طرف دیگر موجب افزایش نقل و انتقال رسوباتی می شود که با برجای گذاشته شدن آنها ظرفیت بستر اصلی رودخانه کاهش می یابد.
بدیهی است می توان با آگاهی از زمان طغیان حوضه های آبریز و تعیین حجم رواناب ناشی از بارندگی و سطوح طغیان در محلهای مشخصی در مسیر آبراههای حوضه آبریز به پیش بینی سیلاب و مشخص بودن عوامل تاثیر گذار در رخداد سیلاب های محدوده مورد مطالعه به پیش بینی سیلاب کمک کرده و به کاهش اثرات مخرب سیلاب و استفاده بهینه از آن تا حد زیادی از این خسارتها کاست و از این ظاهر خشم آلود طبیعت به نفع بشر استفاده کرده و با هدایت سیلابها از رسوب آن استفاده و هم ذخائر آبی منطقه ای را تقویت کرد.
بهره گیری از اطلاعات کمی برآمده از شناخت و چگونگی پدیده ها و تحلیل آنها در برنامه ریزی های خرد و کلان جغرافیایی که به منظور توسعه شکل می گیرد در حال حاضر امری اجتناب ناپذیر و ضروری است. علوم جغرافیایی در دهه های اخیر با تحولی بنیادی، زمینه های مختلف کاربردی را که با نام جغرافیای کاربردی در مباحث توسعه، عمران و محیط زیست پایدار مطرح می شود فراهم آورده است. آگاهی و اطلاع کمی از پدیده ها، ساماندهی و تجزیه و تحلیل آنها می باشد که این مهم به وسیله علم آمار پردازش می شود و نتایج آن در مطالعات گسترده جغرافیایی و بالاخص در نظام برنامه ریزی حائز کمال اهمیت می باشد. با این اندیشه پیتر هاگت در اثر معروف خود در تحلیل مکانی در جغرافیای انسانی کاربر روش های کمی و مدل های ریاضی را که از زمان تونن، کریستالر و لوش در مطالعات جغرافیایی شروع شده بود مهر تایید میزند (شکوئی، 1384، ص28).