تاثیر ابعاد ساختاری سازمان مورد بررسی بر هوشمندی رقابتی |
یکی از ویژگیهای بارز عصر حاضر، تغییرات فزاینده در دانش بشری و عرصههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و تکنولوژیک است. در چنین شرایطی، یکی از الزامات اساسی رقابت، شناخت ماهیت تغییرات و پیش بینی روند آتی بازار، فنآوریها، نوآوریها، ترجیحات و الگوهای رفتار مشتریان است. جستجوی مداوم برای یافتن روشهای جدید مبارزه در بازارهای رقابتی همواره یکی از موضوعات اصلی در مباحث استراتژیک بوده است، که موجب خلق مفهوم مزیت رقابتی پایدار شده و عاملی برای حفظ بقای سازمان است. وبستر اعتقاد دارد هر تصمیم بازاریابی که براساس رفتار رقبا شکل نگرفته باشد، مانند حرکت کورکورانه در یک مسیر تاریک است. لذا در عصر دانشی و رقابتی امروز سازمانها به جای رفتار واکنشی، انفعالی و تدافعی باید رفتار کنشی و پیشتازانه داشته باشند، و قبل از وقوع حادثه به پیشبینی آن بپردازند. لذا هوشمندی رقابتی یکی از ابزارهای مدیریت استراتژیک و یکی از سریعترین زمینههای رشد کسب وکار در دنیا به شمار میرود که از غافلگیری شرکت ها جلوگیری میکند و یکی از تکنیکهای مهم برای ایجاد مزیت رقابتی است.
سازمانهای امروزی برای باقی ماندن در صحنهی رقابت شدید و تطبیق با شرایط محیطی، دست به تغییراتی در ساختار خود زدهاند. آنها به سمت کوچکتر شدن و عدم تمرکز گام برداشتهاند. سازمانهای کشور ما نیز باید به فکر تجدید ساختار خود بیفتند و مشتری مداری و توجه به خواستهای آنان را در دستور کارخود قرار دهند.
عدم مسئولیت پذیری سازمانها، عریض و طویل بودن آنها، کنترلهای بیش از حد، مدیریت ضعیف و به طور کلی وجود یک ساختار ضعیف باعث گردیده است جریان اطلاعات چه درون و چه در خارج از سازمان غیر اثربخش گردد.
این تحقیق در پی کسب شواهد تجربی در زمینهی تاثیر ابعاد ساختاری سازمان بر هوشمندی رقابتی و همچنین هوشمندی رقابتی بر عملکرد سازمان میباشد.
1-3-اهمیت و ضرورت پژوهش
عصر حاضر، عصر تغییرات و تحولات اساسی و بنیادی است و سازمانهایی میتوانند خود را با این شرایط تطبیق دهند و در صحنهی رقابت باقی بمانند که مدیران و رهبرانی، کارآمد، تغییرگرا و چشم اندازی بلند مدت داشته باشند. در سالهای اخیر هوشمندی رقابتی به یکی از مفاهیم مهم مدیریت تبدیل و با فرهنگ شرکتهای پیشرو عجین گشته است. در دنیای پیچیدهی کنونی، شرکتهای مختلف هر روز برای دستیابی به اهداف عالیتر به طرحهای نوینی روی میآورند. هوش رقابتی این امکان را برای مدیران فراهم میآورد که به صورت خلاقانهتری بیندیشند و با استفاده از اطلاعات محیط کسب وکار و اطلاعات حاصل از رقبا در تصمیمگیریهای سازمانی به بهترین شکل عمل کنند. بنابراین هوش رقابتی، یکی از الزامات غیر قابل انکار برای اغلب مدیران به شمار میرود. از طرفی اغلب مطالعات تجربی انجام شده در مورد هوشمندی رقابتی، توصیفی و فاقد ﺁزمون فرضیات جهت ایجاد استنباط هستند. بیشتر مطالعات، بر اجرای هوشمندی رقابتی در سازمانهای کشورهای مختلف پرداختهاند. این مطالعات، شواهدی تجربی در مورد ارتباط بین هوشمندی رقابتی و ویژگیهای سیستم مدیریت ارشد یا دیگر عوامل مفهومی بیان نمیکنند. همچنین با وجود اهمیت هوشمندی رقابتی در شرکتهای تجاری، تلاشهای نظاممند کمی جهت بررسی تجربی ارتباط بین هوشمندی رقابتی و عملکرد شرکت انجام شده است.
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1399-11-22] [ 06:28:00 ق.ظ ]
|