دیدگاه سنتی بازده سهام بر این اصل استوار بود که تغییرات قیمت سهام به تغییرات در بنیان­های اقتصادی و عملکردی شرکت وابسته است. اگر اطلاعاتی که برای استفاده در ارزشگذاری استفاده
می­شوند پیچیده و درک و بررسی آن به دشواری صورت گیرد، فرآیند ارزشگذاری دارایی­ها را برای سرمایه­گذاران دشوار می­کنند. از سویی دیگر اطلاعات پیچیده موجب می­شود آربیتراژگران و سفته­بازان که نقش مهمی در نزدیک ساختن قیمت بازار به ارزش ذاتی سهام بازی می­کنند، دچار خطا شده و همین امر باعث فاصله گرفتن ارزش ذاتی و قیمت بازار از هم شود. مطالعات انجام شده نشان دهنده این نکته است

پروژه دانشگاهی

 که با بالا رفتن سطح عدم شفافیت شرکت­ها، سرمایه­گذاران بازده بالاتری را طلب می­کنند. در واقع با بالاتر رفتن میزان عدم شفافیت اطلاعاتی، سرمایه گذاران هرچه بیشتر بر برداشت­های ذهنی خود از بازار و سهام تکیه می­کنند. در زمانی که بازار با رشد قیمت­ها مواجه است، این رشد را ماندگار برآورد کرده و براساس این فرض به خرید سهام اقدام می­کنند. این دیدگاه علاوه بر بازار، بر سهام هم به طور جداگانه تاثیر می­گذارد به نحوی که سهامی که در گذشته عملکرد خوبی داشته­اند و از طرفی به دلیل پیچیدگی اطلاعاتی جهت تحلیل تحلیلگران، دشواری­هایی را به همراه دارند اغلب انتظارات عملکرد خوب از آنان بالاتر می­باشد.  اگر تعداد اوراقی که چنین خصوصیاتی دارا هستند در بازار زیاد بوده و نتوان ریسک آنها را بوسیله متنوع­سازی کاهش داد، این انتظار را داریم که این اوراق نسبت به نگرش بازار واکنش­های شدیدتری نشان دهند. از طرفی اگر این دسته از ریسک­ها قابل تنوع­بخشی باشند انتظار می­رود صرف ریسک شرکت­های با شفافیت کمتر در مقابل شرکت­های با ساختار ریسک مشابه قابل شناسایی و قیاس باشند. مطالعات اخیر بیان کننده رابطه­ای قوی میان عدم شفافیت سهام و حساسیت به نگرش سرمایه­گذاران در سطح مدل­های دو و چند عاملی ریسک هستند.

تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...