یکی از ویژگیهای جهان جدید، پر اهمیت شدن نقش اطلاعات در جوامع انسانی است . چنین رخدادی با مجموعه ای جدید از مسائل وموضوعات در زندگی روزمره این جوامع پدیدار می سازد .
پیشرفت های شگرف فناوری اطلاعات و ارتباطات و مظاهر عینی آن در قالب ابزارها و شیوه های نوین ارتباطی، تحول عمیقی در سطوح مختلف زندگی اجتماعی و فعالیت های روزمره افراد جامعه ایجاد کرده است. هر چند که به کارگیری دستاوردهای حاصل از فناوری در جوامع امروز امری اجتناب ناپذیر است، آشنایی و علاقمندی آحاد و اقشار مختلف جامعه به این پدیده های نوین و به تبع آن، رواج استفاده از آن ها در میان گروه های جامعه به دلایل مختلف، یکسان نخواهد بود.(حریری ،زمانی راد،1390 )
در فرایند دیجیتالی شدن، اطلاعات حالتی غیر مادی پیدا می کند و میان اطلاعات و حامل آن جدایی ایجاد می شود. این تحول فن شناختی ، پیامدهای مهمی در حوزه روابط اجتماعی با خود به همراه می آورد .در این راستا به عواملی چون نابرابری اجتماعی و فرهنگی در جهان اشاره دارند . برخی این نا برابری را تحت عنوان شکاف دیجیتالی مورد اشاره قرار می دهند.
شکاف دیجیتالی اشاره دارد به نابرابری دسترسی به فناوری و منابع اطلاعاتی و ارتباطات. دیجیتالی کردن اقتصاد و جامعه ممکن است تفاوتهایی را تولید و شکافی را در میان افراد و خانواده ها ، کسب و کار و مناطق جغرافیای کشو رهای غنی و فقیررا به وجود بیاورد.
رای اغلب مفسران، شکاف دیجیتالی در وهله اول به دسترسی به اینترنت مربوط می شود. تحقیقات، همبستگی نزدیکی بین دسترسی به اینترنت و درآمد، اشتغال، نژاد، جنس و آموزش را نشان می دهد اینترنت در تکامل فناوری رسانهای تحولات کیفی بسیار ایجاد و رسانههای جمعی را در پروتکلهای تکنولوژی همسان خود جذب کرده است. یعنی همه آنها را از طریق کامپیوتر قابل دسترسی میکند. با در نظر گرفتن این ظرفیت، کامپیوتر میتواند در عین حال کتاب، روزنامه، گیرنده رادیو، دستگاه تلویزیون و تلفن تصویری باشد.
با حضور رایانه های شخصی و فناوری آنها در محیطهای علمی و پژوهشی و حتی منازل ، فضای کار و پژوهش دگرگون شده است . در همین حال دانش فنی رایانه با شتاب چشمگیری متحول می شود و رایانه ها در همه امور زندگی راه می یابد . اما علیرغم این تحول و دگرگونی دانشجویان ، معلمان و حتی متخصصانی وجود دارند که بنابر دلایلی رایانه و قابلیت های آن را طرد می کنند . بسیاری از آنها خود را همگام با سرعت پیش رونده فناوری روز نمی دانند و از کسب مهارتهای لازم به دلیل اضطراب و باورهای غیر منطقی سرباز می زنند . پژوهشگران این حوزه معتقدند عامل اصلی بازدارنده در کار با رایانه را باید در ” اضطراب رایانه ” جستجو کرد.
اضطراب رایانه را توماس ، هاوارد و مورفی[4] (1986) چنین تعریف کرده اند: “ترس از کار اجباری و یا محتمل با رایانه ، که ربطی به تهدید واقعی که از سوی رایانه متوجه کاربر باشد ندارد.( نادری و احدی ، 1384 :9 ) اضطراب رایانه به منزله یک سازه روان شناختی ، امروزه توجه زیادی را به خود جلب کرده است و به عنوان ترس از رایانه هنگام کاربرد رایانه تعریف می شود.(هاولکا[5]، 2002؛ سائده و کایرا [6]، 2006؛ رضایی و همکاران ،2007 ، به نقل از مشکانی ،قطب الدینی،محمدخانی ،1389 :57 ).
اضطراب رایانه و دلهره از رایانه ممکن است کاملا موجب امتناع افراد در استفاده از از رایانه شود. همین امتناع افراد و ترس آنها از کار با رایانه باعث می شود که از دیگر افراد که در استفاده از رایانه تبحر دارند عقب بمانند.
با این تعاریف شاید بین کسانی که از اضطراب رایانه رنج می برند و کسانی که این اضطراب را ندارند و مهارت کافی در استفاده از رایانه را داشته باشند شکافی بوجود بیاید . این تحقیق قصد دارد این رابطه را بیابد . بدین معنی که به این هدف برسد که آیا بین اضطراب رایانه و شکاف دیجیتالی دانشجویان رابطه ای وجود دارد؟
[چهارشنبه 1399-11-22] [ 04:13:00 ق.ظ ]
|