اثرعصاره الکلی درمنه کوهی بر تشنج ناشی ازپنتیلن تترازول در موش آزمایشگاهی نر |
:
گونه های مختلف جنس درمنه به عنوان دارو دردرمان برخی از بیماری هادربررسی های فیزیولوژیک وفارماکولوژیک به کار می رود .با توجه به این که گونه درمنه کوهی دارای مقادیر زیادی اسانس ازگروه ترپنوئیدخصوصا” لاکتون های سزکویی ترپن وکتون های مونوترپن با طیف وسیعی از فعالیت های بیولوژیک می باشد ، می تواندبرخی ازعملکرد های فیزیولوژیک بدن راتحت اثرقراردهد. دراین تحقیق اثر عصاره الکلی درمنه کوهی بر تشنج ناشی ازپنتیلن تترازول موردبررسی قرار گرفته است.
در این مطالعه از موش های سوری نرنژاد NMRI با وزن22-28گرم استفاده شد.حیوانات به سه گروه تقسیم شدند:1)گروه کنترل که مورد تزریق داخل صفاقی سالین قرار گرفتند.2)به گروه شم سالین وکمک حلال تویین20(1%)تزریق گردید.3)گروه آزمایش که شامل سه زیرگروه بود. دراین زیر گروهها موشها دوزهای mg/kg5/7، 25/6، 5 عصاره گیاه به همراه کمک حلال Tween20 (1%) و سالین دریافت کردند. روش القاء صرع به این ترتیب بودکه 20 دقیقه پس ازتزریق درون صفاقی مقادیرفوق، کلیه گروه ها به میزانmg/kg80 پنتیلن تترازول نیز به همین روش دریافت کردند. نشانههای تشنجی طی مدت 20 دقیقه مورد ارزیابی قرارگرفتند. داده های حاصل از بخش اول پژوهش توسط آزمون تست T ((T-test مورد تجزیه و تحلیل آماری قرارگرفتند. مقایسه آماری نشان دادکه کمک حلال تویین 20(5%)شروع مراحل 1و2رابه طور معنی داری به تاخیر انداخت(P<0.01) وهمچنین شروع مرحله 5را نیزبه طور معنی داری به تاخیر انداخت(P<0.05) وتعدادورودبه مرحله5 تشنج را به طور معنی داری کاهش داد(P<0.01)ولی باتوجه به این که امتیازتشنجی راکاهش داد، اثر معنی داری روی آن نداشت وازطرفی باعث افزایش معنی داردوام تشنج یاطول تشنج گردید(P<0.05) ودرصد مرگ ومیر کاهش پیدا کرد. بنابراین باکاهش میزان کمک حلال تا1% اثرمعنی داری بر تشنج مشاهده نشد. داده های حاصل از بخش دوم پژوهش توسط آنالیز واریانس یک طرفه (onewayANOVA) مورد تجزیه و تحلیل آماری قرارگرفتند ومقایسه آماری نشان داد که عصاره درمنه کوهی دردوز 5/7میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به طورمعنی داری زمان لازم برای شروع مرحله 2و 5 را با (P<0. 05) تسریع کرد و در همین دوز امتیاز تشنجی را به طور معنی داری در مقایسه با گروه شم با (P<0. 01) و با گروه دریافت کننده عصاره با دوز5 میلی گرم با (P<0. 05) افزایش داد. همچنین دوزهای25/6 با (P<0. 05) و 5/7 با (P<0. 01) به طور معنی داری ورود به مرحله5 را افزایش دادند. از طرفی میزان مرگ ومیر به طور وابسته به دوز افزایش پیدا کرد.
بررسی نتایج حاصل ازاین پژوهش نشان دادکه میزان غلظت کمک حلال تویین20می تواند برتشنج ناشی از PTZ اثرگذارباشدو این یافته ها می تواند انتخاب غلظت حامل ها vehicle))رابرای استفاده درترکیب باداروهای مورد آزمایش یافاکتورهای تستی آسان کند وهمچنین عصاره الکلی گیاه درمنه کوهی درفصل رویشی می تواند تشنج ناشی ازپنتیلن تترازول را به طور وابسته به دوز وزمان افزایش دهد.به نظر می رسد،وجود برخی موادمثل سانتونین که جزولاکتون های سزکویی ترپن می باشد ویا وجودبرخی مونوترپن های کتونی مثل کامفوروسینئول(باکاهش آزادی کاتکولامین ها ازطریق مهارغیررقابتی گیرنده های استیل کولینی)موجب این امر می شوند.
صرع، یکی ازشایع ترین اختلالات عصبی بعد از سکتهی مغزی است که به وسیله حملات تشنجی وتخلیه بیش از حدوموقت نورون ها یا فعالیت الکتریکی غیر طبیعی مغز تشخیص داده می شود. (Lucindo J. et al, 2010,Xian-Yu Sun et al ,2010) تشنج یکی از نشانه های بیماری صرع است ولی نخستین حمله نمی تواند بیانگر بیماری صرع باشد، بلکه این بیماری به وسیله حملات متناوب،ناگهانی،زودگذروعودکننده همراه است که معمولا”سطح هوشیاری رانیزدچاراختلال می کند ،باتوجه به مطالعات اپیدمیولوژیک بیش از50-60میلیون نفردرجهان دچار صرع هستند(كاتزونگ، ب. ،فتحاللهی، ع. ،1380 ، كاپلان، ه. ، رفیعی، ح. ، 1379، ارضی،ا. ،گله دار،ف.،1370، Lucindo J. et al, 2010,Xian-Yu Sun et al ,2010).حملات صرعی ممکن است درهمه ی سنین،همه ی نژادهاوهر دوجنس بروزکند(ارضی.ا و گله دار.ف،1370). میزان وقوع حملات صرعی در سالهای اولیه زندگی بیش از هر زمان دیگری است. تقریباً در 80 درصد از بیماران،شروع حملات قبل از سن 20 سالگی است(ارضی.ا و گله دار.ف،1370). اگر چه با درمان استاندارد در 80 درصد موارد میتوان حملات تشنج را کنترل کرد,میلیونها نفر (500 هزار نفر در ایالات متحده) صرع کنترل نشده دارند. (كاتزونگ، ب. ،فتحاللهی، ع. ،1380) علل زیادی برای بیماریهای صرعی وجود دارد که با توجه به گوناگونی انواع آن، ممكن است مكانیسم ایجاد كننده هر کدام متفاوت باشد، از جمله آن علل میتوان به بیماریهای عصبی گوناگون، عفونت، تومور، ضربه فیزیكی، بیماریهای مادرزادی، تب، عوامل سمی و عوامل متابولیك اشاره كرد.( Holtman L. et al, 2009) در مواردی كه علل مشخص برای حملات صرعی پیدا نكنیم، واژه صرع ایدیوپاتیك (Idiopatic) یا اولیه را به كار میبریم. (سلطان زاده ا.، 1383) سیكلواكسیژنازها (آنزیم سنتز کننده پروستاگلاندینها) به دلیل ایفای نقش مهم در اختلالات و بیماریهای عصبی، ممكن است نقش ویژهای در بیماریزایی صرع داشته باشند. نوروترانسمیترهای مختلفی، بویژه GABA و گلوتامات نقشی كلیدی در پاتولوژی صرع دارند. (Hille, B.,1992)
باوجودگسترش درزمینه داروهای ضدتشنج جدید هنوز بیماری صرع به طور کامل درمان نشده است(Lucindo J. et al, 2010)تقریبا95درصدازداروهای رایج وقابل دسترس جهت درمان صرع قبل از1985موردآزمایش قرارگرفت ودر60-70درصدازبیماران تشنج به طوررضایت بخشی کنترل شد(Xian-Yu Sun et al,2010)ولی درحال حاضرحدود3/1ازبیماران پاسخ خوبی به درمان های رایج فعلی نمی دهند،حتی اگرچندین دارو به طورمکمل استفاده شود.علاوه براین بیش از50درضد ازبیماران مبتلا به صرع عوارض جانبی نامطلوبی درحین درمان باداروهای ضدصرع ازخودنشان می دهندکه زندگی آن هاراتهدید می کند(Lucindo J. Quintans-Júnior et al, 2010)این عوارض عبارتند از خواب آلودگی، آتاکسی (ناهماهنگی حرکتی)، اختلال دستگاه معدی- رودهای، سمیت کبدی و مگالوبلاستیک(بزرگ شدن غیر طبیعی گلبولهای قرمز خون) و آنمی یا کم خونی.
به همین جهت هنوز برای دسترسی به داروهای ضد صرع موثرتر وباعوارض جانبی کمترتحقیقات دراین زمینه ادامه دارد.طب سنتی وگیاهان دارویی به عنوان منبع مناسبی جهت دستیابی به داروهای بهتر مورد توجه می باشند. (پور غلامی م. وهمکارانش، 1376 Schwabe K. et al,2004, ، Cilani A.H. et al 2000,). گیاهان دارویی نعمت طبیعی هستند که به بشر داده شده تا از بیماری رها شده وزندگی سالمی داشته باشد.آن ها نقش اساسی برای حفظ تندرستی ما بازی می کنندوبه نظر می رسدکه دردرمان بیماری های مختلف بسیارمطمئن تر باشند(Bora KS, Sharma A., 2011). البته باید دقت داشت که گیاهان دارویی این پتانسیل را دارد که تولید داروهای مضر کند استفاده از گیاهان دارویی به دلیل انتشار وسیعی که دارند و بهراحتی در دسترس میباشند پتانسیل عوارض جانبی را در جمعیت افراد مبتلا به صرع افزایش میدهد. پس گیاهان آرامبخش ممکن است که پتانسیل داروهای ضد تشنج را داشته باشند و موجب افزایش اثرات تسکین دهندگی و روانی شوند ولی آنها نباید به جای داروهای ضد تشنج استفاده شود چون اثر بخشی و سودمندی آنها ثابت نشده است .(Marcello Spinella, Ph.D.,2001)
همچنین با توجه به این که برخی ازعصاره های گیاهی داخل آب یا سالین به عنوان یک ترکیب بی ضرر حل نمی شوندوجهت بررسی اثر آن ها باید از کمک حلال ها ی بی اثر استفاده کردوازطرفی این کمک حلال ها در داروسازی وصنایع غذایی نیز کاربرد دارندوممکن است استفاده از آن هادر دوز های خاص سبب ایجاد اثرات جانبی گردد.بنابراین تحقیق درجهت شناخت اثرات این حامل ها بررفتار و یافتن غلظت بی ضرر این ترکیبات، انتخاب غلظت کمک حلال ها(vehicle)رابرای استفاده درترکیب باداروها یاعصاره های مورد آزمایش یافاکتورهای تستی دیگرمشخص می کند.( Carl A. Castro et al,1995)
لذااین پژوهش به منظور بررسی اثرعصاره الکلی درمنه کوهی برتشنج ناشی ازپنتیلن تترازول به انجام رسیده است.
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- تعریف واژه ها
Convulsion ( تشنج) :
تشنج به حملاتی اطلاق میگردد كه معمولاً با حركات بدنی شدید به صورت تونیك یا كلونیك یا هر دو همراه است و ممكن است در یك اندام (focal) یا همه اعضا (generalized) دیده شود كه بهترین نمونه آن صرع بزرگ (گرندمال) میباشد.
Seizure یا حمله :
Seizure یك واژه كلی است كه به وقوع حمله ناگهانی یك بیماری گفته میشود ولی در نورولوژی برای هر گونه حمله صرعی با تشنج یا بدون
تشنج بكار میرود، ممكن است هوشیاری بیمار طبیعی یا مختل باشد.
صرع epilepsy :
یعنی بروز دشارژهای الكتریكی غیرطبیعی و گاهگاهی (paroxysmal) از نورونها (یاختههای مغز) كه به یكی یا آمیزهای از حالات بالینی منجر میگردد.
از دست دادن هوشیاری، حركات تشنجی اندامها، مات شدن، اختلالات دستگاه خودكار، ادراك حسی غیرطبیعی، رفتار غیرعادی و نشانههای گوناگون دیگر.
پیدایش هر یك از علائم بالا به كانون آسیب در مغز و جای تخلیه امواج صرعی بستگی دارد.
در اصطلاح نورولوژی صرع به حملات تكرار شوندهای گفته میشود كه از دیدگاه بالینی نماهای گوناگونی پیدا میكنند. (سلطان زاده ا.، 1383)
تونیك tonic :
حالت تونیك یعنی اندامها در یك وضعیت كشیده وسخت قرار گیرند( extension rigidity) ومعمولاً كمتر از یكی دو دقیقه در آن موقعیت باقی بمانند. بروز صرع ممكن است تنها به شكل تونیك باشد. (سلطان زاده ا.، 1383 Fauci AS.,1998, )
كلونیك clonic :
در تشنج كلونیك یكی یا همه اندامها دچار حركات لرزشی پیدرپی و غیر ارادی میشود و بیمار مرتباً دست و پا میزند. ( مانند گوسفند سربریده) در موش این حمله میتواند همراه با حالتی مرسوم به «دویدن وحشیانه» باشد (Gower AJ, Noyer MV, Gobert J, Walfert E.,1995)
پرشهای میوكلونیك (myoclonic jerks ) :
پرشهای سریع ناگهانی و غیرطبیعی اندامها میباشند كه به دلیل انقباض سریع عضلات بویژه ماهیچههای خم كننده بروز مینمایند. علت آن دشارژهای صرعی است كه از قشر یا ساقه مغز صادر میشود.
پیش درآمد (Aura) :
Aura به نشانههای عصبی میگویند كه بیمار معمولاً چند ثانیه پیش از پیدایش حمله تشنج احساس می كند. Aura یك نوع صرع focal بهشمار میآید كه در حقیقت برای مشخص نمودن كانون صرعی در مغز اهمیت دارد. پیش درآمد (Aura) به اشكال گوناگونی مثل سرگیجه، احساس بوی بد در دهان یا بینی و احساس چشایی نامطبوع بیان میگردد.( سلطان زاده ا.، 1383)
نشانه های اخطار دهنده (premonitory symptoms) :
برخی بیماران مبتلا به صرع چند روز پیش از حمله، حالات ویژهای دارند كه هشدار دهنده بروز صرع در آنها میباشد. این نشانهها ممكن است به صورت عصبی شدن، احساس خوشی، خستگی و یا میل به خوردن غذایی خاص باشد. تفاوت این حالات با پیش درآمد ( Aura) در طولانی بودن آنهاست.
دوره پس از حمله postictal phase :
این دوره به دنبال پایان یافتن حمله صرعی آغاز میشود و طی آن بیمار ممكن است حالت سرگیجه و
منگی داشته باشد و نوار مغز او كندی (Slowing) نشان دهد. اگر بیمار حمله گرندمال كرده باشد، در این دوره از سردرد و كوفتگی اندامها شاكی خواهد بود.
مرحله بین حملات (interictal phase) :
فاصله زمانی بین دو حمله پی در پی را كه ممكن است از چند ساعت تا چندین روز باشد، مرحلهی interictal میگویند. هر چه این دوره كوتاهتر باشد، پیش آگاهی بدتر و نشانه كنترل نامناسب صرع است.
فلج پس از حمله todd’s paralysis :
اگر كانون صرعی در قشر حركتی مخ باشد، گاهی پس از پایان حمله اندامی كه حركات تشنجی داشته است به مدت كمتر از 24 ساعت فلج موقتی بنام « فلج تاد» پیدا میكند.( سلطان زاده ا.، 1383)
صرع كانونی (partial or focal epilepsy) :
چنانچه با شواهد بالینی یا نوار مغز، كانونی كه حمله صرع از آن منشأ میگیرد مشخص گردد، به آن صرع كانونی یا focal گفته میشود؛ مانند صرع لب گیجگاهی. در این حالت اگر حمله موضعی باقی بماند، واژه كانونی ساده ( Simple focal seizure) و چنانچه به دنبال آن اختلال هوشیاری نیز بروز كند اصطلاح كانونی مركب (Complex focal seizure) به كار میرود.
صرع فراگیر اولیه ((Primery Generalized Epilepsy :
در این گونه صرع بدون هیچ علامت قبلی و بدون شواهدی از كانونی بودن، بیمار به طور ناگهانی هوشیاری خود را از دست میدهد یا لحظهای مات میشود ( Petit mal) یا به صرع بزرگ (گرندمال) دچار میگردد و یا حركات پرشی سریع و قرینه در اندامهای او پدید میآید.( myoclonic jerks )
اتوماتیسم (Automatism) :
اتوماتیسم حركاتی كم و بیش هماهنگ است كه بیمار به صورت غیرارادی و خودكار آنها را انجام می دهد؛ مثلاً پیاپی لبهایش را زبان میزند و یا ملچ ملچ میكند. بیمار هنگام اتوماتیسم به آنچه انجام می دهد آگاه نیست. پس از آن نیز چیزی از كار انجام شده به یاد نمیآورد.( سلطان زاده ا.، 1383)
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1399-11-21] [ 11:23:00 ب.ظ ]
|