انتقال موقت مالکیت |
اگر فرایند تعامل میان سیستمهای حقوقی به گونهای صحیح، اصولی و حساب شده صورت گیرد، میتواند به رشد و بالندگی حقوق کشور کمک شایانی بنماید. در عصر کنونی که عصر ارتباطات نام گرفته است، تأثیر و تأثر سیستمهای حقوقی بر یکدیگر امری اجتنابناپذیر است، زیرا پیشرفت صنعت، تکنولوژی و علم و دانش بشری روز به روز پدیدههای نوینی را در عرصههای مختلف از جمله در پدیدهها و مقررات حقوقی میآفریند و ارتباط فراوان دولتها و ملتها با یکدیگر موجب انتقال تجربههای جدید از جایی به جای دیگر میشود. دانش حقوق که رسالت قانونمند کردن فعالیتهای فردی و گروهی را در جامعه به عهده دارد، نباید در مقابل پدیدههای نوپیدا، حالت انفعالی و تأثیرپذیری یک طرفه داشته باشد. بلکه راه حل صحیح و منطقی در برخورد با یک پدیده جدید یا تأسیس حقوقی ناشناخته که از سیستم دیگری به کشور ما وارد شده، این است که اولاً ماهیت آن در کشور شناخته شود و آثار و نتایج آن مورد بررسی قرار گیرد، ثانیاً با توجه به ماهیت و آثار و احکام آن به بررسی و کاوش در حقوق کشور پرداخته شود تا صحت یا بطلان آن روشن گردد (شریعتی، 1385: ص 40).
یکی از این پدیدههای جدید، مالکیت موقت یا مالکیت زمانی میباشد که به رغم آنکه در حقوق جوان است، بنا به ضرورتها و نیازها، بخش قابل توجهی از معاملات املاک در مناطق ییلاقی کشور را به خود اختصاص داده است و در صنعت گردشگری چنان فراگیر شده است که گوی سبقت را از برخی قراردادهای کهنسال چون مساقات و معاوضه ربوده است. این نهاد حدود پنجاه سال گذشته و اولین بار توسط موسسه سوئیسی هابیماگ مطرح شد. تعدادی از شرکتها و مجتمعهای گردشگری در ایران هم از حدود دهه 70 شروع به انجام فعالیت
در زمینه مالکیت موقت کردهاند (فدوی، 1388: ص 15). این تأسیس حقوقی از زمان پیدایش وبالندگیاش با نظرات مختلفی در میان حقوقدانان روبرو شده است. اختلاف دیدگاهها تا مرز رد و یا قبول ادامه یافته است. برخی به دلیل دو مانع اساسی، پذیرش آن را دشوار تلقی میكنند و معتقدند كه پذیرش بیع زمانی با «دوام» كه یكی از خصوصیتهای اساسی بیع است، منافات دارد. همچنین در صورت پذیرش مالكیت موقت، اگر مالك هفته اول با تكیه بر سلطهای كه بر اموالش دارد (الناس مسلطون علی اموالهم)، ملك را در زمان مالكیت خود تلف كند، مالكهای بعدی نیز ملك خود را از دست خواهند داد. در برابر گروه فوق، برخی دیگر بر این باورند كه صفت دوام، جزء ذات مالکیت نیست و از آنجا كه مالكیت امری اعتباری است، توقیت و تأیید آن به دست منشاء اعتبار است و از همین رو آن را پذیرفتهاند. از سوی دیگر درست است كه مالك مثلاً هفته اول بر ملك خود تسلط دارد، ولی چون از همان ابتدا، مالكیتش موقت بوده و مالكان بعدی نیز در همان زمان، مالكیت شانی بر ملك دارند و در واقع ملك متعلق حق شأنی مالكان دیگر نیز هست، مالك هفته اول حق اتلاف مال را ندارد و شاید اساساً از موارد تعارض قاعده تسلیط یا قاعده بیضرر باشد كه به یقین قاعده لاضرر حاكم خواهد بود.
در حقوق بسیاری از كشورها مالكیت موقت به دلیل مزایای آن مانند جلوگیری از حبس و ركود سرمایه، فراهم كردن امكان سرمایهگذاری برای سرمایههای اندك، تضمین زمان مطلوب برای استفاده خریدار و نیز استفاده از حداكثر ظرفیت در هتلها و آپارتمانها پذیرفته شده است (احمدزاده بزاز، 1379: ص 141).
با توجه به موارد ذکر شده، هدف از این مطالعه، پرداختن به این مسأله است که آیا این تأسیس نوبنیاد منطبق با اصول پذیرفته شده حقوق داخلی و قواعد مسلّم حقوقی میباشد و امکان استفاده از چنین تأسیسی در حقوق داخلی وجود دارد یا خیر؟ و چنانچه پاسخ مثبت باشد، جایگاه چنین قراردادی در فقه امامیه و حقوق ایران کجاست؟ تا از این رهگذر قانونگذار ایرانی بتواند جایگاه مشخصی برای این تأسیس در قوانین فعلی پیشبینی کند و مقررات ویژهای برای آن وضع نماید. این امر باعث میگردد تا از بروز مشکلات احتمالی آینده حتیالامکان جلوگیری شده و اشخاص با اطمینان خاطر بیشتری به سرمایهگذاری در این زمینه اقدام نمایند.
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1399-11-21] [ 02:59:00 ب.ظ ]
|