پیشرفت تکنولوژی در دهه‌های اخیر، باعث تحول عظیمی در همه جنبه‌های زندگی بشر و منجر به حرکت به سمت اقتصاد دانش‌محور شده‌ است. با گسترش شرکت‌ها و تئوری نمایندگی، موضوع حاکمیت شرکتی به یکی از جنبه‌های اساسی تجارت تبدیل شده که روز به روز توجه بیشتری را به خود جلب می‌کند. وجود یک سیستم حاکمیت شرکتی مناسب می‌تواند به شرکت‌ها کمک کند تا توجه سرمایه‌گذاران را جلب کنند و ‌آن‌ها را برای سرمایه‌گذاری تشویق کنند و به این ترتیب اجرای چنین سیاست‌هایی می‌تواند به دستیابی به عملکرد بهتر کمک کند. یکی از روش‌های حاکمیت شرکتی تعیین نوع ساختار مالکیت و ترکیب بهینه ‌آن است. تحقیقانی که توسط بونین و همکاران انجام شد، نشان‌دهنده این است که ساختار مالکیت و ترکیبات مختلف سهامدارن، تاثیرات مختلفی را بر عملکرد شرکت‌ها دارد. امروزه سهم سرمایه فکری به‌دلیل تولید ثروت در اقتصاد مبتنی بر دانش می‌تواند نقش مهمی در ایجاد ارزش افزوده داشته باشد. سطوح مختلف ساختار مالکیت نیز با توجه به تصمیم‌گیری‌ها و فرصت‌های سرمایه‌گذاری می‌توانند بر سرمایه فکری شرکت‌ها تاثیرگذار باشند. با توجه به اهمیت موضوع دانش در دهه اخیر و با توجه به تغییر در دنیای اقتصاد و حرکت ازسمت اقتصاد صنعتی‌ به اقتصاد دانش محور، شناسایی، ارزش گذاری و مدیریت سرمایه فکری به امری بسیار مهم و حیاتی برای شرکت‌ها تبدیل شده است. در این پژوهش به بررسی این پرسش می‌پردازیم که آیا بین ساختار مالکیت و سرمایه فکری رابطه معناداری وجود دارد؟

عکس مرتبط با اقتصاد

پایان نامه های دانشگاهی

 

۱-۳ ضرورت انجام تحقیق

 

از نظر تئوریکی، انتظار می‌رود که اجرای سیستم حاکمیت شرکتی بر عملکرد مالی شرکت‌ها موثر باشد؛ زیرا حاکمیت شرکتی موثر می‌تواند پیامدهای نامناسب تضاد منافع مثل سوء استفاده از قدرت بین مدیران و مالکان را کاهش دهد. یکی از موضوعات مهم حاکمیت شرکتی، شناخت نوع ساختار مالکیت و تعیین ترکیب بهینه ‌آن است و این‌که کاهش هزینه‌های نمایندگی باعث بهبود عملکرد می‌شود. در نظر گرفتن ترکیب سهامداران در تصمیمات سرمایه‌گذاری می‌تواند راهنمای مناسبی را برای سرمایه‌گذاران فراهم نماید و نادیده گرفتن آن منجر به بروز مشکلاتی در تصیمات سرمایه‌گذاری بلندمدت می‌شود. ایجاد و کارایی سرمایه فکری اهمیت بسیاری در اقتصاد دارد و شرکت‌ها به‌درستی متوجه شدند که این دارایی‌های نامشهود تنها مزیت رقابتی ‌آن‌ها به حساب می‌‌آیند. شرکت‌هایی که به آن توجه می‌کنند، نسبت به آنان که بی‌توجه هستند، از نظر ایجاد ثروت و ارزش برنده به حساب می‌آیند. بنابراین بررسی رابطه بین ساختار مالکیت و سرمایه فکری ضروری به نظر می‌رسد، زیرا به‌کارگیری اقدامات مناسب مدیریتی می‌تواند باعث بهبود عملکرد شرکت شود که به نوبه خود افزایش عملکرد سرمایه فکری شرکت را نیز به همراه دارد.

تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

۱- 4 چارچوب نظری تحقیق

 

در این پژوهش از مدل زیر برای آزمون فرضیه‌ها استفاده شده است:

 

که در آن  در برگیرنده متغیر وابسته (سرمایه فکری) می باشد که با استفاده از مدل ارزش افزوده پالیک اندازه‌گیری می‌شود.  شامل متغیرهای مستقل تحقیق (ساختار مالکیت) است که به سه جز مالکیت نهادی، شرکتی و انفرادی تقسیم شده است.  نیز متغیر کنترلی را تشکیل می‌دهد که اندازه شرکت می‌باشد و  جمله اخلال مدل است (بودانویکس و اورابانک، 2013).

 

١ Ownership Structure

 

٢ Intellectual capital

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...