«شناخت فرهنگ و تمدن ایران زمین از مهمترین مواردی است که جوانان این کهن بوم و بر باید بدان توجه بیش تری نمایند و تلاش کنند پیشینه ی فرهنگی این سرزمین را با مطالعه و بررسی آثار به جا مانده از فرهیختگان و اندیشمندان پیشین بهتر بشناسند. به زبان دیگر مطالعه ی زندگی ، اندیشه و آثار هنرمندان و اندیشه وران بزرگ این کشور که بر تارک جهان خوش نشسته اند و رخشان و درخشان اند امری است ضروری و اجتناب ناپذیر است».(علی پور،1383 :6)

 

اگر بخواهیم در ادب کهن فارسی به شاعران موفق و برتری که در زمینه ی داستان های اساطیری و عاشقانه قلم فرسایی نموده اند اشاره کنیم بی گمان نام حکیم نظامی گنجه ای به ذهن ها خطور می کند او شاعر قرن ششم هجری است ، که زندگی او مصادف با دوره ی دوم حکومت غزنویان است این دوره  اوج عزّت و ذلّت سلجوقیان و حکومت خونریز خوارزمشاهیان است. در آغاز جوانی به تحصیل ادب و تاریخ همت گماشت. وی با اصول عرفان آشنا بود و عملا نیز به زهد و تصوف می پرداخت و پادشاهان نیز رعایت مقــام او را می كردند و در حضور وی از می و مطرب پرهیز می كردند.

 

در بررسی اشعار نظامی مشاهده می شود که او  در انتخاب الفاظ و كلمات  مناسب و ایجاد تركیبات خاص و ابداع معانی و مضامین نو و توصیف طبیعت در شمار كسانی است كه بعد از خود نظیری نیافته است. او در خمسه ستاره‌ها، ماه، خورشید، چشمه، آب، باغ، درختان، گل‌ها، سبزه‌ها، نسیم، باد، هوا، خاك را به نظم کشیده است. وی از هیچ‌ یك از مظاهر طبیعت به اندازه شب و روز تصاویر بدیع و بكر نساخته است تصاویری كه در آن تكرار وجود ندارد.

 

نظامی قصاید متعددی دارد كه به پیروی از سنایی در وعظ و حكمت سروده است. نظامی چنان كه از اشعارش بر می آید، میراث دار شعرای

پروژه دانشگاهی

 بارز قصیده سرا و حماسه سرا است .

 

نظامی علاوه بر قصاید و دیوان غزلیات كه دولتشاه عدد ابیات آن را بیست هزار بیت نوشته و اكنون مقداری ازآن در دست است او پنج مثنوی مشهور به نام پنج گنــــــج دارد كه آن ها را خمسۀ ی نظامی می گویند.

 

مثنوی اول، مخزن الاسرار در سال(570-568) سروده شده است كه مشتمل بر حدود 2260 بیت است و شاعر آن را به نام فخرالدین بهرام شاه بن داوود، پادشاه ارزنگان نامیده است که این کتاب دارای چهل مقــاله است. در دو بخش کاملا جدا و متمــــایز از هم  که موضوع، مضمون، و محتوا  و حتّی نحوه بیان وترکیبات و هدف هر دو متفاوت است.

 

مثنوی دوم، منظومه خسرو و شیرین در سال (571) پس از مخـزن الاسرار سروده شده است كه مشتمل بر 6500 بیت می باشد.

 

مثنوی سوم، منظومه لیلی و مجنون در سال (584) مشتمل بر 4700 بیت  در مدت کمتر از چهـــار ماه

 

سروده شده است. و آن را به اختان شاه تقدیم کرده است .

 

مثنوی چهارم، بهــرام نامه یا هفت پیكر یا هفت گنبد در سال (593)، مشتمل بر5136 بیت ساخته شده است. و آن را به علاء الدین ارسلان، حاکم مراغه اهدا کرده است.

 

مثنوی پنجم، پنج گنج اسكندر نامه است. این كتاب مجموعا در10500 بیت سروده شده شامل دو قسمت است كه نظامی نخستین را، شرفنامه و دومین را اقبالنامه نامیده است.

 

هر چند که تفاوت سبک بیان نظامی و جهان بینی، دانشها و فلسفه ی زندگی او تصویری به نسبت متفاوت از موضوعات مشترک او و پیشینیان (سنایی و فردوسی) را ارائه می کند.اَمّا ساختار عرفانی و مواعظ مخزن الاسرار و ساختار عاشقــانه خسرو و شیرین و لیلی و مجنون، با بن مایه های تاریخی اسطوره ای درباره ی اسکندر و بهرام که در اسکندرنامه و هفت پیکر به آنها پرداخته شده است حاکی از آن است که نظامی به آثاری  همچون حدیقه سنایی و شاهنامه فردوسی نظر داشته و آثار خود را همسوی آنها قرار داده است.

 

طبیعت با جلوه‌های زیبا، دل‌انگیز و رنگارنگ خود، همیشه همه انسانها و به خصوص شاعران را تحت تاثیر قرار داده و پیوسته مورد ستایش و توصیف قرار گرفته، یكی از جلوه‌های خیال‌انگیز و جان پرور طبیعت، همانا منظره طلوع و غروب خورشید، شب، ماه و ستارگان و… می‌باشد وصف این مناظر با توجه به  نگرش و اعتقادات، محیط و حتی شغل و در همه زمانها و همه اقوام و ملل، یكسان نبوده است برای نمونه  در بررسی آثار منظوم ادب فارسی ارائه تصاویر زیبای هر شاعر از طلوع و غروب خورشید و وصف شب و روز و موضوع‌های وابسته بدان در بیان آنها با بیان شاعران پیشین باید تفاوت داشته باشد.

 

در مطاله اشعار شاعران دوران سامانی و سلجوقی، شب و روز و طلوع و غروب خورشید  بیشتر جنبه حسی و طبیعی دارد. آنان چون نقاشانی زبردست، شب، صبح و روز را آن چنان که دیده اند با زبان شاعرانه وصف كرده اند. از میان آنان، توصیف های فردوسی، بیشتر جنبه حماسی دارد. در قرن پنجم تنها شاعر مهمی كه به شب و روز جنبه مذهبی داده و در توصیف ها، تشبیه ها و استعاره های او در این مورد رنگ دینی و اعتقادی راه یافته ناصرخسرو قبادیانی است. در میان شاعران مورد بحث، حافظ شاعری است كه شب و روز را هم از دید حسی و طبیعی نگریسته و هم از دیدگاه عرفانی. وی به شیوه عارفان، شب را زمان راز و نیاز و تجلی حق بر دل و ارتباط قلبی با معبود و حالاتی دیگر ازاین دست دانسته است. از دید خاقانی شروانی طلوع آفتاب و شکل هلال و جلوه‏های شب و صبح و شفق، با شکوه و خیال انگیز بیان شده است اَمّا   از دیدگاه  نظامی تصاویر زمان، صبح و شب، طلوع و غروب خورشید، از جلوه های بدیع و آفرینش خود میدانی فراخ  می طلبد و همین تنوع و جلای جادویی بیان نظامی است که نمی گذارد خواننده از تکرار مضمـــــون احساس ملال کند و هر بار حس می کند سخنی تازه می شنود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...