امروزه سازمان ها رکن اصلی جامعه کنونی را تشکیل داده و دو عامل بسیار مهم و حیاتی آن عبارتند از : مدیریت که مهمترین عامل در حیات ، رشد، بالندگی، یا مرگ سازمان محسوب می شود و دیگری انسان ها که گردانندگان اصلی هر سازمان می باشند [3] . عامل مدیریت فرایندی است که مدیران در انجام وظایف خود آن را دنبال کرده و اجزاء برنامه ریزی، سازمان دهی، نظارت و کنترل، انگیزش، ارتباطات، هدایت و تصمیم گیری را در بر دارد[1] . در دنیای امروز سازمان ها در یافته اند که مهمترین سرمایه های آنان منابع انسانی است و مدیریت این منابع یکی از حساس ترین کار های آنان است [14] . در سازمان یکی از ارکان حیاتی رهبری می باشد. در سازمان رهبر کسی است که بتواند عواملی مانند : حقوق فرد، شرایط کار ، سیاست و خط مشی سازمان ، شناسایی ، پیشرفت و مسئولیت را کنترل نماید. در حقیقت چگونگی کنترل این عوامل و نحوه ایجاد انگیزه در کارکنان توسط رهبر، نشان دهنده این واقعیت است که او به عنوان یک رهبر ، تا چه حد توانسته موثر واقع شود . به همین دلیل است که از فردی که به عنوان رهبر یک سازمانی است ، انتظار می رود ، الزاماً تمام وظایف یک مدیر را انجام دهد. بدون وجود رهبری یا هدایت ، ممکن است حلقه اتصال موجود در میان اهداف فردی و سازمانی ، ضعیف یا گسیخته شود. این موضوع می تواند به موقعیت نامطلوبی منجر شود که در آن کل سازمان ، کارایی و کفایت خود را از دست داده و از دستیابی به اهداف خویش باز بماند [9] . یکی از تعاریفی را که می توان در مورد رهبری ارائه داد این است که: رهبری عبارت است از هنر یا علم نفوذ در اشخاص به طوری که با میل و خواسته خود در جهت حصول به هدفهای تعیین شده گام بردارند [9] . در بیان سبک مدیریت شاید بتوان این گونه گفت که سبک مدیریت عبارت است از ” تعبیر و تفسیر خاصی که مدیر، شیوه عملکرد مناسب خود را ایجاب می کند”. ادراک افراد و گروه ها از رفتار مدیر نقش تعیین کننده ای در برقراری روابط سالم و سازنده میان آنان دارد. مدیر موثر نه تنها می تواند افرادش را رشد دهد و برایشان استقلال به ارمغان آورد بلکه قادر است مراقب لغزش های آنان باشد و به موقع اقدام کند تا مانع انحرافشان گردد . در اواخر دهه 1940 ، لیکرت و سایر پژوهشگران دانشگاه میشیگان زنجیره ای از بررسی ها را به منظور متمایز ساختن رفتار های رهبری انجام دادند . از مصاحبه هایی که با گروه های دارای عملکرد عالی و ضعیف در سازمان های متفاوت انجام دادند دو نوع رفتار رهبری ” کارمند محور” و ” تولید محور” را از هم متمایز ساختند. سرپرستان کارمند محور کسانی بودند که بیشترین تاکید را بر رفاه کارکنان می کردند در عوض سرپرستان تولید محور تاکید بیشتری بر انجام کار داشتند و به طور کلی سرپرستان کارمند محور گروه های کاری مولد تری نسبت به سرپرستان تولید محور داشتند. این دو رفتار را می توان در دو انتهای یک محور در نظر گرفت . یافته های سبک های سه گانه و سبک های ” کارمند محور ” و ” تولید محور ” معضلی را برای مدیران ایجاد کرده بود؛ زیرا سبک رهبری مشارکتی (کارمند محور ) گاهی عملکرد بهتر را نسبت به سبک اقتدار مآب (تولید محور) ایجاد می کرد، ولی گاهی هم عملکرد ضعیفتر یا برابر آن را موجب می شد. بنا بر نظر دو تن از پژوهشگران دانشگاه میشیگان به نام های ” تاننبوم ” و “اشمیت” ، مدیران برای انتخاب سبک رهبری باید نیروهای درونی خود (مانند این که با سبک های گوناگون چقدر احساس راحتی می کند) ، درون کارکنانشان (مانند میزان آمادگی آنان برای قبول مسئولیت) و وضعیت موجود (مانند فشار زمان) را در نظر بگیرند. توصیه می شود که مدیران در بلند مدت باید بکوشند تا به سوی استفاده از سبک ” کارمند محور ” پیش بروند با این امید که چنین سبکی توان بالقوه زیادی برای افزایش انگیزش کارکنان ، بهبود کیفیت تصمیم گیری، کار گروهی، افزایش روحیه و پرورش کارکنان را در بر داشته باشد. [14]

 

از طرف دیگر یکی از عوامل موفقیت سازمان رضایت کارکنان از شغلشان می باشد. رضایت شغلی در رابطه با اثر بخشی و کارایی تعریف می شود.اثر بخشی میزان توافق رفتار سازمانی با انتظارات سازمانی است و کارایی تابعی از توافق رفتار سازمانی با نیاز ها و مقاصد شخصی می باشد. رضایت به رابطه میان انتظارات سازمانی و نیاز های فردی اشاره می کند . در واقع، رضایت موقعی در حد مطلوب خواهد بود که انتظارات سازمان با نیازها و تمایلات شخص توافق و همخوانی داشته باشد [22] . رضایت شغلی باعث می شود بهره وری فرد افزایش یابد ، فرد نسبت به سازمان متعهد شود ، سلامت فیزیکی و ذهنی فرد تضمین شود، روحیه فرد افزایش یابد، از زندگی راضی باشد و مهارت های جدید شغلی را به سرعت آموزش ببیند و با سوانح شغلی کمتری روبرو شود. به اختصار رضایت از شغل نتایج مثبت گوناگون از جهت فردی و سازمانی به همراه دارد و بر احساس فرد درباره سازمان و علایق وی به مشارکت در حفظ همبستگی کمک می کند. همچنین رضایت از شغل تاثیر قابل توجهی در شیوه برخورد افراد نسبت به مشاغلشان و تعهدات و مشارکت آنان در اثربخشی سازمان دارد. [27]

Efficiency بهره وری

باتوجه به موضوعات گفته شده ، در حیطه رشته تربیت بدنی همه گام ها باید در جهت رفع موانع پیشرفت و ارتقائ تربیت بدنی كشور باشد.

 

با توجه به اهمیت مسئله رضایت شغلی و ارتباط مثبتی که با کارایی سازمانی دارد و از آنجا که ادارات تربیت بدنی از ارکان اصلی ورزش کشور محسوب می شوند ، محقق بر آن شد تا ارتباط بین سبکهای رهبری مدیران و رضایت شغلی کارمندان را برای بهبود عملكرد هر چه بیشتر ادارات تربیت بدنی بررسی نماید.

Job Satisfaction - رضایت شغلی

پروژه دانشگاهی

 

به عبارتی دیگر این تحقیق در مورد رضایت شغلی کارمندان ادارات تربیت بدنی انجام ‌شد و رابطه آن با سبك رهبری مدیران ادارات براساس نظریه لیكرت مورد بررسی قرار می‌گیرد.

 

  • اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

امروزه مردم سه شرط اصلی برای پرداختن به ورزش و شركت در رقابت های ورزشی لازم دارند . حمایت مادی و امكاناتی ( فرصت ها و زیرساخت ها ) ، حمایت سازمانی ( طرح ریزی و برنامه ریزی ) و مدیریت حرفه ای ( اطلاعات سلیس و روان سازمانی و مدیریت شفاف ) . ورزشكاران نیاز هایی دارند ( مانند مكانی برای تمرین ، رویدادی برای رقابت ، مربی ای برای برای بهبود مهارت ها و قابلیتهایشان و بازی برای كسب موفقیت ) كه اكثر سازمان های ورزشی امروزی به طور واقعی نیاز های مذكور را برآورده نمی سازند [34] . در كشور ما ادارات تربیت بدنی از جمله سازمان هایی هستند كه نقش بسیار ارزنده ای در امر ورزش كشور دارا می باشند و بهبود عمل این ادارات باعث پیشرفت هر چه بیشتر ورزش كشور می شود. از مهمترین عوامل رشد و توسعه هر سازمانی ، نیروی انسانی ماهر و متخصص آن سازمان می‌باشد. از آنجا كه در ادارات تربیت بدنی، همانند هر سازمان ورزشی دیگری، منابع انسانی (كارمندان ) از جمله عوامل تاثیر گذار می باشند و هرچه این کارمندان با انگیزه و رغبت بیشتری به فعالیت بپردازند كارایی بهتری خواهند داشت . رهبری مطلوب عاملی است که  می ‌تواند باعث رضایت نسبی کارمندان شده و در نتیجه موجب افزایش كارایی و اثر بخشی آنان شود.

 

از طرف دیگر از آنجا كه تربیت بدنی و ورزش در پرورش نسل آینده نقش بسیار مهمی ایفا می‌كند حساسیت بحث رهبری در ادارات تربیت بدنی در سطوح مختلف و از جمله رهبری ادارات تربیت بدنی شهرستان ها بیشتر خود را نشان می‌دهد. اگر کارمندان كه خود نقش مهمی در تربیت بدنی و ورزش بر عهده دارند، درست هدایت شوند و با رضایت و میل و رغبت در سر کار حاضر شوند، بازدهی کاری آنها و در مجموع تربیت بدنی و ورزش دو چندان خواهد شد. با توجه به موضوعات گفته شده محقق لازم دید تا نحوه مدیریت مدیران و رضایت شغلی كارمندان را در ادارات تربیت بدنی بررسی نماید به امید آنكه این ادارات بتوانند هر چه بهتر به ورزش كشور خدمت نمایند. لذا این تحقیق به دنبال این است كه تاثیر سبك رهبری مدیریت را بر رضایت شغلی کارمندان سنجیده و در این بین شیوه‌های بهتر و موثرتری را پیش روی مدیران آینده قرار دهد. منظور و مقصود نهایی از انجام پژوهش در وهله اول ارایه بازخورد به مدیران ادارات مورد مطالعه می باشد تا ضمن بازنگری در نحوه مدیریت خود ، از برداشتهای ذهنی نیروهای تحت مدیریت خویش درمورد نحوه مدیریت خود آگاهی پیدا نمایند و موقعیت مدیریت خویش را برروی پیوستار سبک رهبری لیکرت تشخیص دهند و از طرف دیگر از موثرترین سبکهای رهبری که مورد نظر کارمندان ادارات بوده است مطلع شوند .

 

هدف دیگر بازخورد به نظام ورزش کل کشور می باشد تا ضمن آگاهی از نحوه مدیریت ادارات تربیت بدنی بتوانند بهترین و موثرترین سبکهای رهبری را به مدیران ادارات ارائه کرده و در تنظیم کلاسهای آموزش ضمن خدمت برای سایر مدیران مورد استفاده قرار دهند . و درنهایت ضمن بررسی تفاوت های شیوه رهبری و مدیریت هریک از مدیران ، عوامل مهم ایجاد رضایت شغلی را در جامعه آماری مورد نظر ارائه دهند.

 

با توجه به موضوعات گفته شده اگر بتوان شیوه‌های مناسب رهبری ادارات را شناخت و با آموزش های ضمن خدمت به مدیران  آموزش داد می توان تا حد زیادی به بهبود كیفیت تربیت بدنی و ورزش كمك كرد. صدها مقاله و ده‌ها كتاب كه در زمینه مدیریت و رهبری در رشته‌های مختلف علمی به رشته تحریر در آمده و شمار زیاد پایان‌ نامه‌های دانشگاهی كه به نوعی به موضوع رهبری پرداخته اند دلیل دیگری بر اهمیت و ارزش موضوع رهبری است كه در این تحقیق موضوع پژوهش قرار گرفته است.

 

 

 

  • اهداف تحقیق:

1-3-1) هدف کلی تحقیق:

 

بررسی رابطه سبک رهبری «مدیران » با میزان رضایت شغلی کارمندان.

 

1-3-2) اهداف ویژه تحقیق:

 

1 ـ بررسی رابطه سبک رهبری آمرانه – استعماری «مدیران » با میزان رضایت شغلی کارمندان .

 

2ـ بررسی رابطه سبک رهبری آمرانه –  خیر خواهانه «مدیران» با میزان رضایت شغلی کارمندان .

 

3ـ بررسی رابطه سبک رهبری مشورتی «مدیران» با میزان رضایت شغلی کارمندان  .

 

4ـ بررسی رابطه سبک رهبری مشارکتی «مدیران» با میزان رضایت شغلی کارمندان  .

 

 

 

1-4 ) فرضیه های تحقیق:

 

  1-4-1 ) فرضیه كلی : بین سبک رهبری مدیران از دیدگاه لیکرت با میزان رضایت شغلی کارمندان رابطه معنی داری وجود دارد.

 

  1-4-2) فرضهای تحقیق یا جانشین

 

بین سبک رهبری آمرانه – استعماری مدیران با میزان رضایت شغلی کارمندان رابطه معنی داری وجود دارد.

 

بین سبک رهبری آمرانه – خیرخواهانه مدیران با میزان رضایت شغلی کارمندان رابطه معنی داری وجود دارد.

 

بین سبک رهبری مشورتی مدیران با میزان رضایت شغلی کارمندان رابطه معنی داری وجود دارد.

 

بین سبک رهبری مشورتی مدیران با میزان رضایت شغلی كارمندان رابطه معنی داری وجود دارد.

 

 

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...