پژوهش

 

ازدواج مرحله گذار در یک زندگی است. زوج ازدواج کرده با اندیشه تشکیل یک خانواده وارد نهادی می شوند که انتظارات و مسئولیت های زیادی را برای آنها بدنبال خواهد آورد. ازدواج نه تنها منبعی برای کامیابی های مطلوب است، بلکه  نیازمند توجه دائمی از طرف زوجین است. زوجین در زندگی فراز و فرودهای بسیاری را تجربه می کنند. کمال مطلوب معمولاً در همه حوزه های زندگی قابل دستیابی نیست. تعارضات در زندگی غیرقابل اجتناب و گاهی اوقات  برای حفظ علاقه و عاطفه در زندگی ضروری است (دلدار[16]، 2013).

 

شواهد تجربی نشان می دهدکه تعارض هم در ازدواج هایی که زوجین رضامندی دارند و هم در ازدواج هایی که زوجین رضایت ندارد به وقوع می پیوندد، اما رفتارهایی که برای اداره این تعارضها بکار گرفته می شود در هر دو دسته بطور قابل توجهی متفاوت است. روش سازنده برای اداره کردن تعارض ها در رابطه ممکن است صمیمیت را تسهیل نماید، در حالیکه شیوه های غیر سازنده برای اداره کردن تعارض ممکن است بدکارکردی را افزایش دهد و باعث پریشانی بیشتر در ازدواج گردد(فاروق[17] و اف بات[18]، 2012؛ کوسار[19] و کاهلید[20]، 2001؛ لیم[21]، 2000؛ فالکنر[22]، 2002). کوردک[23] (1995)، نشان داده است که بین سبکهای حل تعارض و رضامندی از ازدواج رابطه وجود دارد( هاروک[24]، 2010.( هاکر[25] و ویلموت[26] (1995) “تعارض” را بعنوان تلاش انجام شده بین حداقل دو نفر وابسته به هم که طرفین، هدفهای ناسازگار، پاداش های اندک، و دخالت از طرف دیگری را برای دستیابی به هدفهایش دریافت می نماید، تعریف نموده است (هاکر و ویلموت، 2001).

 

هندریک[27] (1998) دریافت که رضامندی زناشویی به معنای ، ارزیابی ذهنی همسران از رابطه زناشویی است، و در رابطه با مفهوم کیفیت زناشویی یا سازگاری زناشویی بکار می رود. گاتمن و لیونسون[28] (1998) نشان دادند، شیوه ای که یک زوج احساسات منفی را در زمان بروز تعارض کنترل می نمایند، تعیین می کند که ازدواج موفق است یا ناموفق(به نقل از لیم[29]،2000). محققان مختلفی مانند گاتمن (1999)، جاکوبسن[30] و ادیس[31] (1993)، کوردک (1995)، نشان داده اند که الگوهای تعاملی تعارض زوجین با رضایت از رابطه مرتبط است. الگوی تعاملی کناره گیری – پرتوقعی با رضایت از رابطه همبستگی منفی دارد. در این الگوی تعاملی، یکی از زوجین توقع

پروژه دانشگاهی

 حل مسأله دارد در حالیکه دیگری سعی بر کناره گیری دارد. گاتمن و کروکوف (1989) نشان دادند که سبک تعاملی پرتوقع-کناره گیر برای زوجین سودمند نیست، زیرا اجتناب از تعارض باعث بدتر شدن رابطه می گردد(فالکنر[32]، 2002).

 

کنت توماس[33] و رالف کیلمن[34] (1970) 5 سبک عمده کنار آمدن زوجین با تعارض را که در میزان مشارکت و ابراز وجود متفاوت است معرفی نمودند. این سبک ها عبارتند از : رقابتی، اجتنابی، اجباری، مشارکتی و توافقی (لیم، 2000). در این پژوهش مدل توماس و کیلمن(1970) بعنوان چهارچوب سبک تعارض برگزیده شده است.

 

[1] – Brehm

 

[2] – Miller

 

[3] – Perlman

 

[4] – Campbell

 

[5] – Canary

 

[6] – Cupach

 

[7] – Fincham

 

[8] – Beach

 

[9] – Gottman

 

[10] -Holmes

 

[11] – Boon

 

[12] – Bradbury

 

[13]- Gottman

 

[14] – Coan

 

[15] – Hindman

 

[16] – Dildar

 

[17] – Farooq

 

[18] – Butt

 

[19] – Kausar

 

[20]- Kahlid

 

[21]- Lim

 

[22] – Faulkner

 

[23] – Kurdek

 

[24] –  Horrocks

 

[25] – Hocker

 

[26] – Wilmot

 

[27]- Hendrick,

 

[28] – Levenson

 

[29] – Lim

 

[30] – Jacobson

 

[31] – Addis

 

[32]  Faulkner

 

[33] – Kenneth Thomas

 

[34] – Ralph Kilmann

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...