رهبری یکی ازضرورتهای اصلی برای انجام فعالیتهای بسیاری ازسازمانهای امروزی است(خدمتی،1386). رهبری مستلزم فراگردنفوذاجتماعی است که درآن یک فردروی دیگران اثرمی گذاردتافعالیتهاوروابط دریک گروه یاسازمان ردساختاربندی کند(هوی ومیسکل[1]،1378).سازمانهای موفق مشخصه عمده ای دارندکه به وسیله آن ازسازمانهای ناموفق متمایزمی شوند؛این مشخصه رهبری پویاواثربخش است(هرسی وبلانشارد [2]، 2007 ). سبک رهبری عبارت است ازالگوهای رفتاری دایمی ومستمرکه افراددرهنگام کاربادیگران یاکاربه وسیله دیگران ازآن استفاده می کنندوتوسط دیگران درک می شوند(مقیمی،1386).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

پروژه دانشگاهی

 

تحت نفوذقراردادن رفتاردیگران ازطریق ایجادتصورقدرت صورت می گیرد.ایجادتصورقدرت مستلزم دسترسی به منابع قدرت است.دسته ای ازمنابع قدرت مبتنی برمنصب ومقام مدیرودسته ای دیگرمبتنی بر قدرتهایی است که برتوانایی های شخصی مانند:خبرگی،صلاحیت واطلاعات مدیردلالت دارد(رضاییان،1387).

 

لذارهبری درهمه حرفه هاخصوصادرحرفه مدیران آموزشی بسیارحائزاهمیت است.رهبرموفق نیازبه رفتارهایی دارد که پیروان رابرای دست یافتن به هدفهای معین درموقعیت های مشخص یگانه ساخته وبرانگیزد(دیوس و نیواستورم[3]،1385).

 

بهداشت روانی علمی است که برای بهترزیستن ورفاه اجتماعی که تمام زوایای زندگی ازاولین لحظات حیات جنینی تامرگ اعم اززندگی داخل رحمی،نوزادی،کودکی تانوجوانی،بزرگسالی وپیری رادربرمی گیرد. بهداشت روان،دانش وهنری است که به افرادکمک می کندتاباایجادروشهایی صحیح ازلحاظ روانی وعاطفی بتوانندبامحیط سازگاری نموده وراه حلهای مطلوب تری رابرای حل مشکلاتشان انتخاب نمایند.

 

توجه به بهداشت روانی درتمام عرصه های زندگی ازجمله زندگی فردی واجتماعی وشغلی اهمیت دارد. عدم توجه به سلامت روان یکی ازعوامل مهم درکاهش کارایی،ازدست رفتن نیروی انسانی وایجادعوارض جسمی و روانی به ویژه درخدمات حرفه ای است(کاویانی،1381).بهداشت روانی علاوه براینکه هدف هر جامعه ای به شمارمی آیدمعیاری برای سلامت فردنیزمحسوب می گردد.

 

مهمترین سرمایه سازمانها،نیروی انسانی آنهاست که به عنوان غنی ترین منبع سازمان گام برمی دارند.هدایت چنین راستای ارزشمندی درهمه سازمان هانیازمند اتخاذ سبک رهبری مؤثرازسوی مدیریت است.درواقع رهبران باایفای الگوونقشی که منعکس کننده ارزشهای سازمان است،می توانندبرایجادحس توانمندسازی پرسنل تأثیر بیشتری بگذارندوعملکردآنهارابهبودبخشند.زیرابا توانمندسازی پرسنل آنهااحساس می کنندکه سازمان برای کارآنهااهمیت وارزش قائل است(آصف زاده،1386).

 

بسیاری ازمدیران به سخت گیری تمایل دارندوتمایل دارندوقادربه برقراری رابطه خوب باکارکنان نیستندو نمی تواننددرمحیط کسب وکار،فرهنگ سازمانی،فرایندکاری وفن آوری تغییرایجادکنند؛این مدیران باوجوددانش فنی خوب،نمی توانندمدیران موفقی باشند.مدیران اثربخش مدیرانی هستندکه به خوبی ازقابلیت عاطفی خودبهره می گیرندورابطه اثربخش وسازنده برقرارمی کنند(بابایی،1387).رفع عوامل مخل بهداشت روانی معلمین یکی از توصیه هایی که برای ارتقای سطح بهداشت روانی مدارس عنوان می شود.

 

سوال اصلی این پژوهش این است که آیا بین سبک رهبری مدیران آموزشی باسلامت وبهداشت روانی دبیران دبیرستانهای دولتی شهرستان میناب رابطه وجوددارد؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...