تاثیریکپارچه سازی زنجیره تامین بر عملکرد تجاری شرکت ها از طریق افزایش رقابت پذیری(شرکت های تولیدی قطعات خودرو) |
امروزه اصل پذیرفته شده در تجارت این است که رقابت بین زنجیره های تأمین شرکت ها است ونه بین خود شرکت ها، وقتی که زنجیره تأمین کارآ باشد، در نهایت باعث ایجاد ارزش افزوده برای شرکت ها خواهد شد که منجر به بهبود وضعیت رقابتی شرکت ها می شود (& Aslan,2011 Özdemir). بنا به نظر كریستوفر امروزه راه حل توانمند رسیدن به مزیت هزینه ای لزوماً حجم محصولات و مقیاس اقتصادی نیست ، بلكه مدیریت زنجیره تأمین است. از نظر اوزنجیره تأمین شبكه ای از سازمان های بالادستی تا پائین دستی است كه در فرایندها وفعالیت های مختلفی كه در قالب محصولات و خدمات در دست مشتری نها یی ایجاد ارزش می كنند، درگیر هستند. مفهوم مدیریت زنجیره تأمین تا كنون از سوی بسیاری مورد تشریح و واكاوی قرار گرفته است و برخی نیز آن را با مفاهیمی چون لجستیك، مدیریت عملیات، تداركات و یا تركیبی از این سه هم معنی گرفته اند. .( Lambert et al., 2005) کیم (2006) استدلال می کند که برای مؤفّقیت زنجیره تأمین ورسیدن به اثربخشی عملکرد زنجیره تأمین نیاز به یکپارچگی با عرضه کننده خارجی وهمچنین مشتریان از یک سو و در کنار آن یکپارچگی بین واحدهای داخلی شرکت امری اجتناب ناپذیر است . (Kim, 2006) ادغام در زنجیره تأمین به یکپارچگی بین شرکت با شرکت های بالا دستی وهمچنین مشتریان پائین دستی اطلاق می شود. البته باید توجّه شود که یکپارچگی بین واحد های داخلی شرکت ها جدای از ادغام خارجی است. البته قابل ذکر است که ادغام داخلی گام نخست در مؤفّقیت در زنجیره تأمین و ایجاد فرصت های نو برای شرکت می
باشد و این امر از طریق یکپارچگی با عرضه کننده ها، کانال های توزیع و همچنین مشتریان و بهبود عملیات داخلی بدست می آید. (& Aslan,2011 Özdemir). یکپارچگی در زنجیره تأمین محدوه ای از شرکت های وابسته به هم را شامل می شود که مزیت رقابتی آنها در فعّالیت های کلیدی یکپارچه سازی زنجیره تأمین نهفته است (Peck and Juttner, 2000).بسیار مهم است که سبک های یکپارچه سازی این اطمینان را بوجود آورد که در نهایت منجر به ایجاد حد اکثر بهبود عملکرد زنجیره تأمین خواهد شد که این امر خود منجر به بهبود عملکرد شرکت می شود (& Aslan,2011 Özdemir). مطالعات زیادی به بررسی رابطه بین یکپارچه سازی زنجیره تأمین ، رقابت پذیری وعملکرد پرداخته است. یکی از آنها مربوط به مطالعه فرولیچ ووست بروک(2001) است. در این مطالعه به بررسی تأثیر یکپارچه سازی زنجیره تأمین بر عملکرد پرداخته شده است. یکپارچه سازی زنجیره تأمین در این تحقیق در پنج طبقه تقسیم شده است.1-داخلی 2- پیرامون 3- عرضه کننده 4- مشتری و5- به سمت بیرون.رزنسویگ (2003) به بررسی تأثیر یکپارچه سازی زنجیره تأمین بر عملکرد بازرگانی پرداخت و نتایج تحقیقش بیانگرتأثیر مستقیم یکپارچه سازی زنجیره تأمین بر عملکرد بازرگانی شرکت ها بود. لی و همکارانش (2007) نشان دادند که یکپارچه سازی زنجیره تأمین (درونی، عرضه کنندگان ومشتریان)تاثیر مستقیمی برعملکرد زنجیره تأمین دارد.در تحقیق حاضر عملکرد تجاری شرکت ها به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است.عملکرد تجاری، مفهومی است کلّی که برای انتشار نتایج نهائی فعالیت های عملیاتی سازمان مورد استفاده قرار می گیرد و همچنین شاخصی برای اندازه گیری دستیابی به اهداف است (wu&Lu, 2012, p278).متغیر رقابت پذیری در تحقیق حاضربه عنوان متغیر میانجی می باشد. قابلیت هایی مانند کیفیت، تحویل، انعطاف پذیری و هزینه سهم بسزایی در عملکرد تجاری شرکت دارند که شرکت ها بوسیله این مؤلفه ها می توانند به یک عملکرد مناسب بازار دست یابند. (& Aslan,2011 Özdemir).
با توجّه موارد ذکر شده سوال اصلی تحقیق به صورت زیر است:
آیایکپارچگی زنجیره تأمین بر عملکرد تجاری شرکت ها از طریق افزایش رقابت پذیری آنهاتأثیر دارد؟
[1] SCM(Supply Chain Management)
[2] Christopher
[3] Kim
[4] Frohlich and Westbrook
[5] inward
[6] periphery
[7] Supplier
[8] customer
[9] outward-facing
[10] Rosenzweig
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1399-11-21] [ 11:10:00 ب.ظ ]
|