وزن یکی از عناصر اصلی شعر و از مهمترین عوامل تأثیرگذاری آن است و به منزله‌ی قالبی است که شاعر خلاق بر آن روح می‌دمد و با سلیقه‌ی خود بر اندامش جامه لفظ می‌پوشاند؛ درواقع حقیقت وزن، همان چیزی است که ما از حضور آهنگین واژگان در تناسب با معنای آن‌ها در بافت شعر دریافت می‌کنیم.

 

هر شاعری برای سرودن شعر خود بیشتر از وزن‌هایی استفاده می‌کند که نزدیک‌تر به روحیات و اندیشه‌های او باشد. از این رو نخست به سراغ اوزانی می‌رود که بهتر بتواند آمال و خواسته‌ها و تفکرات خود را در قالب آن‌ها بیان کند. این قالب به گونه‌ای است که حتی می‌توان گفت اوزانی که هر شاعر برای سرودن انتخاب می‌کند تا حد زیادی نشان‌گر خلق و منش و شخصیت و ایده‌های او می‌باشد؛ به نوعی که اگر شاعری طبعی تند و سرکش داشته باشد، اشعارش کوتاه و منقطع است و مقصود را در کوتاه‌ترین جملات نقل می‌کند؛ اما اگر دارای طبعی خیال‌پردازانه باشد، اشعارش بلند و آهنگین و آکنده از استعارات و تشبیهات و مجازات می‌شود. شاعری که سرحال است به اوزانی

دانلود مقالات

 علاقه‌مند است که بتواند این روحیه‌ی او را بازگو کند و برعکس اگر شاعر غمگین و افسرده باشد، از اوزانی استفاده می‌کند که سنگین باشد و بار غم او را به دوش بکشد.

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

شاعر با رعایت تناسبی که میان موسیقی شعر با معنا و عاطفه و تخیل وجود دارد، تلاش می‌کند به هدف اصلی شعر که همان محتوای درونی شعر است، نزدیک گردد؛ از این رو پژوهشگران معتقدند وقتی شعر از دل برآمده و با صمیمیتی همراه است اوزان متناسب خود را یافته است و در مواردی که این تناسب رعایت نشده است شاعر چیره دست با استفاده از اختیارات شاعری و نغمه‌ی حروف تا حدی می‌تواندجبران این نقص را بکند.

 

هریک از اوزان شعر دارای موسیقی و حالت خاصی است و همین حالت‌ها موجب می‌شوند وزنی تند یا سنگین و شادی‌آور یا غم‌انگیز، حماسی، برهانی، گزارشی و … شود. بنابراین در مسیر ارزیابی و نقد شعر، یکی از گام‌های اصلی، بررسی کیفیت وزن آن است؛ علم وزن شعر، تنها به شناخت اوزان منحصر نمی‌شود و رویکرد‌های مختلفی چون سبک‌شناسی، انواع ادبی، روانشناسی و … را در بر می‌گیرد و هریک بعد از استخراج اوزان دیوان یک شاعر، می‌توانند در تحلیل موسیقیایی مفید واقع شوند.

 

ویژگی‌های روحی و اخلاقی شاعران و محیط‌ مادی، معنوی و فرهنگ‌ و سبک یک دوره می‌تواند در بسامد اوزان عروضی آن دوره تأثیر بسزائی داشته باشد؛ همانگونه که دوره‌ی بازگشت ادبی را دوره‌ی وزن‌های روان و آرام می‌دانند.

 

در میان دوره‌های مختلف، مکتب وقوع سبک شعری است که در سده‌ی دهم هجری به وسیله‌ی بابافغانی شیرازی در ادبیات فارسی آغاز شد و حدفاصل سبک عراقی و سبک هندی بود.  مکتب وقوع یا واقعه‌گویی، نوعی گرایش به رئالیسم و بیان حالات عشق و عاشقی از روی واقع است. به عبارت دیگر، شعر این دوره بیان احساس و تجربه‌ی عاطفی خود شاعر است! در مکتب وقوع، شاعر پس از اینکه از سوز و گدازهای عاشقانه‌ی خود نتیجه‌ای نمی‌گیرد، دچار حالت سرخوردگی می‌شود، و انزجار و نفرت خود را از معشوق بیان می‌کند و اشعاری می‌سراید که به واسوخت معروف است.

 

در این رساله نگارنده بر‌آن است با تحلیل اوزان عروضی اشعار چهار تن از بزرگان مکتب وقوع (فغانی شیرازی، محتشم کاشانی، هلالی جغتایی و وحشی بافقی)، به بررسی بسامد اوزان و ویژگی‌های عروضی این مقطع از ادبیات فارسی که تا کنون به آن پرداخته نشده است بپردازد.

 

اصلی‌ترین سؤالی که در این تحقیق مطرح می‌شود این است که اوزان عروضی رایج در مکتب وقوع چقدر با روحیات و افکار شاعران این دوره تناسب دارند؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...