شخصیت را می توان الگوهای اختصاصی و متمایز تفکر ، هیجان و رفتار دانست که اسلوب شخصی تعامل با محیط فیزیکی و اجتماعی هر شخص را رقم می زند. (اتکینسون و همکاران، 1385) یکی از ویژگی های مهم در خورتوجه در ابعاد روان شناختی افراد، ویژگی های شخصیتی می باشد .از دیرباز مفهوم شخصیت موردتوجه حکما ودانشمندان بوده است وبخصوص ارتباط آن باموضوعات اخلاقی ،رفتاری ،اجتماعی ازمباحث مهم واساسی به شمارمی رود. رایج ترین برداشت وتعریفی که محققان وروان شناسان داشته اندعبارت است ازمجموعه ویژگیهای جسمانی ،روانی ،رفتاری که هرکدام را ازافراد دیگرمتمایز و منحصربه فردمی کند. (کریمی،1374). یکی از ابتدایی ترین اموری که درجهت رشد وتوسعه هرعلمی انجام می پذیردطبقه بندی کردن آن است وشخصیت نیزازاین قاعده مستثنی نبوده است .روان شناسان طبقه بندی های مختلفی درمورد شخصیت داشته اند وبرای هرطبقه نیزویژگیها وخصوصیات خاصی درنظرگرفته اند وانواع مختلف شخصیت را ارائه داده اند. از طرفی رویکردهای مختلفی برای یادگیری از دیدگاه صاحبنظران مختلف وجود دارد.در رویکرد رفتارگرایی، موارد تشکیل دهنده ی رفتار انسان، تقویت فرد، انتخاب طبیعی، تکامل رسوم فرهنگی، شرطی سازی کلاسیک و کنشگر دانسته شده است، اما تحقیقات دیگر نشان می دهدکه حساسیت افراد مختلف نسبت به تأثیر شرطی سازی به صورت انفعالی و مشابه یکسان نیست، بلکه سرشت و شخصیت افراد بر نحوه ی پاسخ دادن آنها به شرطی سازی، تأثیر گذار است  در هر صورت این رویکردها برشخصیت افراد تأثیر متفاوتی دارد.مسأله قابل توجه دیگر توجه به تامین سلامت روانی افراد است افرادجامعه یکی ازمهمترین مسائل اساسی درهرکشوری محسوب می شودکه بایدآن راازدیدگاه سه بعدی جسمی ،روانی واجتماعی نگریست(شاملو،1372). بعدروانی بهداشت دربسیاری ازکشورهای درحال توسعه بنابه دلایل مختلف موردتوجه کافی قرارنگرفته است.سازمان بهداشت (1993)معتقداست درکشورهای درحال توسعه حجم مشکلات رفتاری و روانی رو به فزونی است وبی توجهی به آن درابعادفردی وخانوادگی واجتماعی اثرات سوء وغیرقابل جبرانی به جای می گذارد. (حسینی،1371).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

اگرنیازهای زیستی و روانی فردبه طورخود به خودارضاء می شدزندگی واقعاً آسان بود ولی چنان که می دانیم موانع زیادی،خواه محیطی وخواه درونی وجود داردکه مخل ارضای نیازهاهستند.این موانع موجب فشارروانی درفرد می گردند. (آزاد،1375).

 

از طرفی شادکامی یک متغیر شخصیتی است که می توان برای آن پایه ی زیست شناختی در نظر گرفت (میرزایی و حاتمی، 1389).از نظرچیوکیوتا و استایلز شادکامی را در صورتی می توان به عنوان صفت در نظر گرفت که سه ملاک پایداری زمانی، همسانی بین موقعیت و علیت درونی را دارا باشد. همچنین شادکامی را وابسته به فراوانی و درجه ی عواطف مثبت یا لذت، سطوح بالای رضایت در طول زندگی، و نبود احساسات منفی نظیر افسردگی و اضطراب دانسته اند (هادی نژاد و زارعی، 1388).در ارتباط با شخصیت و شادکامی، به نظر می رسد تفاوت های فردی در احساس شادکامی، تا حدود بسیاری با تفاوت های شخصیتی مرتبط است. تفاوت هایی که می تواند ناشی از عوامل ژنتیکی باشد. به عبارت دیگر، شادکامی یک متغیر شخصیتی است . یکی از مشکلات هر جامعه، غفلت از شادی و نشاط و در نتیجه، افزایش بیماری‌های روانی از قبیل اضطراب و افسردگی است.بنا بر اهمیت صفات شخصیت و رویکرد یادگیری در سلامت روانی و به دنبال آن شادکامی ،امروزه کارشناسان تعلیم و تربیت اتفاق نظر دارند که اهمیت رویکرد یادگیری و سلامت روانی نه‌تنها باید یکی از اهداف تعلیم و تربیت باشد، بلکه باید بخش لاینفک آموزش در هر مقطعی باشد. زیرا این رویکردهای یادگیری است که در نتیجه استفاده از تحلیل، ارزش‌یابی، گزینش و کاربرد، موجب می شودانسان به بهترین راه‌حل برسد، همان چیزی که نیاز دنیای امروز است (فورست، 1997). انیس (1985) معتقد است، تلاش به یادگیری است که سبب می شود فرد به دقت در تجزیه و تحلیل مباحث کوشش کندو به دنبال شواهد ارزشمند باشد و به قضاوت و نتایج سالم برسد. او هدف از رویکردیادگیری را تربیت انسان‌هایی می‏داند که از اغراض شخصی دور و مأمور به صراحت و دقت باشند. بیر (1985)

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

بنا بر این هر چقدر دانشجویان که ،عناصر کلیدی توسعه کشور در  ابعاد مختلف اقتصادی ،اجتماعی،فرهنگی و سیاسی هستنداز  صفات شخصیتی و توانایی یادگیری برخوردار باشند از نظر روانشناسی و سلامت روانی ، شادی و اشتیاق بیشتری به ادامه فعالیتهای خود دارند. شادکامی یکی از مهم‌ترین نیازهای روانی دانشجویان در امر یادگیری است و هم تأثیر عمده‌ای بر شکل‌گیری شخصیت و سلامت روان دارد

عکس مرتبط با اقتصاد

از این رو، سوال اصلی در پژوهش حاضر این خواهد بود که آیا بین صفات شخصیت و رویکرد یادگیری با سلامت روانی و شادکامی دانشجویان رابطه وجود دارد؟

 

 

 

 

 

اهمیت  و ضرورت مسأله

 

مسئله بهداشت روانی وتامین سلامت روانی انسانها،موضوعی مهم وحیاتی است،اماساده نیست .بزرگترین آفت این مسئله ساده انکارونگاه تک بعدی به آن است.تامین بهداشت روانی جامعه مانند هرموضوع فرهنگی،نیازبه نگرشی تعاملی واقداماتی چندجانبه ونظامندومنسجم دارد.

 

انسانهای به ظاهرسالم امروز ،به راحتی ممکن است وارد مرز ناسلامتی شوند.بسیاری ازانسانها باکمک های مختصرراهنمایی ومشاوره ویاحمایت های مالی – اجتماعی وبهبود شرایط زندگی وبهره مندی ازشادابی فرهنگی ،می توانندسالم بمانندوسالم زندگی کنند(اصلانی،1382). نشاط و شادمانی، به عنوان یکی از مهم‌ترین نیازهای روانی بشر، به دلیل تأثیرات عمده‌ای که بر شکل‌گیری شخصیت آدمی مجموعه زندگی انسان دارد، همواره ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. با مطرح‌شدن روزافزون اهمیت شادی در امر سلامتی روان وخوشبختی و همچنین تأثیر آن در تقویت قوای روانی انسان، برای مقابله با پیچیدگی‌ها و مشکلات دنیای امروز، توجه و نظر محققان، اندیشمندان وحتی عوام مردم نسبت به آن تغییر نموده است. تحقیقات نشان می‌دهد که شادی، صرف نظر از چگونگی به دست آوردن آن، می‌تواند سلامتی جسمانی را بهبود بخشد؛ افرادی که شاد هستند، احساس امنیت بیشتری می‌کنند، آسان‌تر تصمیم می‌گیرند، دارای روحیه مشارکتی بیشتری هستند و نسبت به کسانی که با آنان زندگی می‌کنند، بیشتر احساس رضایت می‌کنند.  در اواخر قرن بیستم، موضوع نشاط شادمانی بشر، به عنوان یکی از موضوعات مهم مورد بررسی قرار گرفت. با شادی و نشاط زندگی معنی پیدا می‌کند و در پرتو

پایان نامه های دانشگاهی

 آن، نوجوانان و جوانان می‌توانند خود را ساخته و قله‌های سلوک و پله‌های ترقی را بپیمایند. جامعه زنده و پویا، جامعه‌ای است که عناصر شادی آفرین در آن فراوان باشد. نشاط و شادابی در دانشگاه، موجب رشد و شکوفایی در همه ابعاد وجودی یک دانشجو می‌شود. در محیط شاد، ذهن انسان پویا، زبان او گویا و استعداد وی شکوفا می‌گردد. در واقع توجه به تمام عوامل موثر بر شادی، توجه به تمامی ارزش‌ها، ‌خوبی‌ها و شایستگی‌ها است. کسانی که چنین عواملی را بشناسند، خواهند توانست شادتر زندگی نمایند. دانشجویان دانشگاه نیز، که از مهم‌ترین اقشار جامعه محسوب می‌شوند، درصورت برخورداری از شادی، حقیقی در ذات و شخصیت خود، احتمال موفقیت خود را در تمامی شئون تحصیلی و معنوی در زمان دانشجویی وحتی پس از طی دوران تحصیلی دانشگاهی و در زمان اشتغال به کار افزایش خواهند داد.اهمیت انجام این تحقیق در ان است که به واسطه ان رابطه میان متغیر های صفات شخصیتی و رویکرد های یادگیری با سلامت روانی و شادکامی دانشجویان مشخص گشته و متناسب با یافته ها پیشنهاد های لازم به متولیان امر اموزش عالی ارائه خواهد شد .همچنین این تحقیق می تواند پیشینه ای برای محققان اینده در زمینه عناوین تحقیقی مشابه باشد.

 

 

 

اهداف تحقیق

 

الف)اهداف کلی :

 

1- تعیین رابطه بین صفات شخصیت و رویکرد یادگیری با سلامت روانی و شادکامی دانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات مازندران

 

ب)اهداف جزئی :

 

1-تعیین وضعیت سلامت روان دانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات

 

2- تعیین وضعیت شادکامی دانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات

 

3-تعیین رابطه متغیر های صفات شخصیت با سلامت روانی دانشجویان

 

4- تعیین رابطه متغیر های صفات شخصیت با شادکامی دانشجویان

 

5- تعیین رابطه رویکرد یادگیری با سلامت روانی دانشجویان

 

6- تعیین رابطه رویکرد یادگیری با شادکامی دانشجویان

 

7-تعیین سهم هر یک از متغیر های صفات شخصیتی در پیش بینی متغیرهای سلامت روانی و شاد کامی

 

فرضیه های تحقیق:

 

    • میزان سلامت روان دانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات بالاتر از حد متوسط است.

 

    • میزان شادکامی دانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات بالاتر از حد متوسط است.

 

    • بین متغیرهای صفات شخصیت با سلامت روانی دانشجویان رابطه وجود دارد.

 

  • بین متغیرهای صفات شخصیت با شادکامی دانشجویان رابطه وجود دارد.

5-بین رویکرد یادگیری با سلامت روانی دانشجویان رابطه وجود دارد.

 

6-بین رویکرد یادگیری با شادکامی دانشجویان رابطه وجود دارد.

 

7- هر یک از متغیر های صفات شخصیتی در پیش بینی متغیرهای سلامت روانی و شاد کامی سهم متفاوتی دارند.

 

تعاریف نظری و عملیاتی

 

الف)تعاریف نظری

 

صفات شخصیت : صفات شخصیت به آن دسته از گرایشهای رفتاری گفته می شود که افراد آدمی به صورت کنش و واکنش و شیوه های خاص در برخورد با دیگران از خود ابراز می دارند. بعضیها صفات معینی را در حد بالایی از خود نشان می دهند و بعضی دیگر در حدی بسیار پایین؛ اما اکثر افراد آدمی صفات شخصیت را در حد متوسط از خود بروز می دهند. در واقع بیان صفات از منحنی پخش فراوانی پیروی می کند.

 

رویکرد یادگیری :عبارتست از کسب واقعیت ها، مهارت ها و مفاهیم است که از طریق تشریح، نمایش دادن و تمرینات هدایت شده به وقوع میپیوندد(شکری و همکاران، 2007).

 

سلامت روان: عبارت است از سازش فرد با جهان اطرافش به حداکثر امکان به طوری که باعث شادی و برداشت مفید و موثر به طور کامل می شود (میلانی فر ، 1377).

 

شادکامی:یک صفت شخصیتی فرضی مشخص ، با نشاط و سرزندگی ، مردم آمیزی ، قابلیت اعتماد و نظایر آن تعریف شده است .(علی محمدی و آذربایجانی، 1388)

 

ب)تعاریف عملیاتی

 

صفات شخصیت:عبارتست از نمره ای که آزمودنی ها در جواب به پرسشنامه شخصیتی استاندارد NEO (1985)کسب می کنند.

 

رویکرد یادگیری:عبارتست از نمره ای که آزمودنی ها در جواب به پرسشنامه استاندارد رویکرد یادگیری  میلر و همکاران (1999)کسب می کنند.

 

سلامت روانی:عبارتست از نمره ای که آزمودنی ها در جواب به پرسشنامه استاندارد سلامت روانی گلدبرگ(1989) scl90  میگیرند.

 

شادکامی: عبارتست از نمره ای که آزمودنی ها در جواب به پرسشنامه استانداردآرچل وهمکاران(1998) با 29 سوال کسب کرده اند.

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...