با ورود به هزاره سوم و عصر دانش، سازمانهای پژوهشی و دانش محوری شکل گرفته اند که بقا و حفظ مزیت رقابتیشان در بلندمدت وابسته به نوآوری در طراحی و توسعه محصولات جدید است.(اعرابی و موسوی، 1388) با کوتاه شدن چرخه عمر محصولات در اینگونه سازمان ها، نوآوری و توسعه محصولات جدید و نوآورانه نقش خون را برای ادامه حیات این سازمانها ایفا می نماید.(Kim & Kim, 2009)
برای سازمان هایی که در محیط متغیر و بدون قطعیت به رقابت می پردازند، نوآوری (ایجاد، انتقال، واکنش و تغییر ایدههای خلاقانه به عمل) برای رشد، موفقیت و بقای سازمان عامل حیاتی به شمار می رود.(ملاحسینی و برخوردار، 1386) نوآوری فردی کارکنان در محیط
کار، پایه اصلی ارتقای عملکرد هر سازمانی است.(ضرغامی و جعفری، 1392) با توجه به پنهان و ضمنی بودن توانمندی خلاقیت و نوآوری افراد، استفاده کارکنان از توان خلاقیت و نوآوریشان در فرایندهای شغلی نیاز به وجود رغبت و تمایل درونی آنها دارد. بر این اساس همزمان با اهمیت برخورداری توانمندی خلاقیت در افراد، مطالعه بر روی مقوله انگیزه آنها نیز برای به کارگیری نوآوری در مراکز تحقیقاتی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.(Scott & Bruce, 2004) رفتار آینه ای است که افراد در آن تصاویر و برداشت های ذهنی خود را می بینند. اینکه افراد چگونه باورها و احساسات خود را به رفتارها ترجمه می کنند موضوع بسیار پیچیده ای در علم رفتار سازمانی است.( Icek Ajzen, 2005) ادراک از عدالت سازمانی یکی از عوامل مهم در شکل گیری تصویرها و دریافتهای ذهنی کارکنان از سازمان و در نتیجه تعیین کننده رفتارها و بازخوردهای آنان است. بی دلیل نیست که سازمان فضایی آمریکا(ناسا) با تمام ویژگی های منحصر به فرد خود از نظر پیشتازی در حوزه علوم و فناوری های نوین، وسعت و پیچیدگی سازمانی، در ساختار خود دفتر تنوع و برابری فرصت ها[1] را به منظور برطرف کردن موانع برقراری برابری در ناسا و با اهداف ایجاد فرصت اشتغال و توسعه شغلی برابر، و برابری در برخورداری از حمایت های مالی ناسا در تحقیقات گوناگون تشکیل داده است. در بیانیه مأموریت این دفتر، ناسا محیطی معرفی شده است که با افتخار از صدافت، تعالی، کار تیمی و انصاف و برابری پشتیبانی می کند. (Nasa Office of Diversity and Equal Opportunity(ODEO), 2014)
پژوهش حاضر با عنایت به اهمیت ادراک کارکنان از عدالت سازمانی به بررسی تأثیر این مولفه بر رفتارهای نوآورانه فردی کارکنان با توجه به نقش این کارکنان در ایجاد نوآوری سازمانی می پردازد. به این منظور پس از بررسی پیشینه تحقیقات و تعریف مدل مفهومی پژوهش، با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری رابطه این مولفه ها در قالب روش حداقل مربعات جزئی و بر پایه داده های جمع آوری شده از یکی از زیرمجموعه های سازمان فضایی ایران مورد بررسی قرار می گیرد. اثبات فرضیه های این پژوهش می تواند نیاز به وجود ساختار وظیفه مندی در قبال عدالت سازمانی به خصوص در ساختار سازمان های پژوهش محور را تبیین نماید.
[1] Diversity and Equal Opportunity
[چهارشنبه 1399-11-22] [ 02:23:00 ق.ظ ]
|