کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو
 



«گلی ترقی در سال 1318 در تهران در خانواده­ای مرفّه زاده شد. تحصیلات متوسطه­ی خود را در تهران و تحصیلات عالی­اش را در رشته­ی فلسفه در آمریکا گذراند. مدتی به عنوان استاد اسطوره­شناسی در دانشکده­ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران تدریس کرد. اولین مجموعه داستان­هایش را با عنوان «من هم چه گوارا هستم» در سال 1348 و رمان کوتاهش، «خواب زمستانی»، را در سال1352 منتشر کرد. بعد از انقلاب، مجموعه داستان­های «خاطره­های پراکنده»(1371) و «جایی دیگر»(1379) را انتشار داد» (میرصادقی،1381: 285).

 

آثار وی عبارت­اند از: «من چه گوارا هستم»(1348)، «خواب زمستانی»(1351)، «خاطره­های پراکنده»(1371)، «جایی دیگر»(1379) و «دو دنیا»(1381). هم­چنین کتاب «بزرگ­بانوی هستی» را درباره­ی فروغ و اسطوره، نماد و صورت­های ازلی نوشته است. ترقی در 1358 به فرانسه مهاجرت کرد. در آن­جا داستان­هایی نوشت که یا ریشه در خاطرات غربت­ناک دوره­ی کودکی دارند و یا تصویری از دشواری­های زندگی در غربت و سرگردانی­های روحی مهاجران هستند. «خاطره­های پراکنده» و «دو دنیا» از این دسته آثارند. او با آثاری چون خاطرات پراکنده، دو دنیا و جایی دیگر، توانست خود را به عنوان نویسنده­ای صاحب سبک و زبان معرفی کند. در داستان‌هاى این نویسنده نشانه‌هایى از گذشته و یادآوری خاطرات همراه با حسرت و اندوه دوره‌ی کودکی به چشم می‌خورد و در واقع نوستالژی‌ها در آثارش به وضوح دیده می‌شوند. ترقی به گذشته احساسی دارد که عموماً به دوران کودکی او باز می­گردد. ترقی بیشترداستان­هایش را به شیوه­ی خاطره­نویسی، با روش برگشت به گذشته و مرور خاطره­ها، در طرحی منسجم و از پیش تعیین شده می­نویسد.

پروژه دانشگاهی

 

 

درباره­ی تعریف داستان این­گونه گفته­اند: «داستان روایتی است منثور از بازآفرینی وقایعی درباره اشخاص به گونه­ای که موجد انتظار و صمیمیت باشد» (مستور،1379 :7). «داستان تصویری است عینی از چشم­انداز و برداشت نویسنده از زندگی» (میرصادقی،1376: 17).

 

«بنیادی­ترین عنصر داستان روایت است. روایت به مفهوم بازگویی پی­در­پی واقعه، کاشف توالی، تسلسل و زنجیره­وار بودن گفتاری است که راوی آن را بازگو می­کند»(مستور،1379 :7). روایت در اندیشه آدمی کاوش می­کند و چگونگی تعاملات و کنش واکنش­های او را شرح می­دهد. تفّکرات و بینش هر نویسنده یا شاعر، از خلال روایت یا شعر او، مشخص می­شود. به تعبیر ریمون­کنان «روایت داستانی زنجیره­ای از رخدادهای داستانی است و عمل روایت/روایت­گری به دو مقوله اشاره دارد: 1- فرایند ارتباط که در آن فرستنده، روایت را در قالب پیام برای گیرنده می­فرستد؛ 2- ماهیت کلامی رسانه که پیام را انتقال می­دهد و همین ماهیت کلامی است که روایت داستانی را از روایت در دیگر رسانه­ها مثل فیلم، رقص یا پانتومیم متمایز می­سازد» (ریمون­کنان، 1387: 11).

 

«خاطره، یعنی اتفاقی که در گذشته روی داده و در یاد شخص باقی مانده است»(فرهنگ سخن،ذیل واژه). خاطرات از آن رو که احساسات و عواطف نویسنده را بیان می­کند و ممکن است باعث تحریک عواطف خواننده شود در ذیل آثار غنایی جای می­گیرند. زبان ادبی و دیگر ویژگی­های ادبی موجود در متن خاطره­نگاشته ها آن­ها را به سمت یک اثر ادبی سوق می­دهد و در شمار آثار ادبی قرار می­دهد.

 

درباره خاطره تعریف­های زیادی ارائه شده است: «شرح­حال یا شرح قسمتی از زندگی فرد» (فراگنر،1377: 27). «تصویری ماندنی در ذهن که آیینه­ی واقعیت است، ولی تمام­نما نیست و رنگ و خیال عاطفه پذیرفته است»(حسینی­نژاد، 1388: 18).

 

اتوبیوگرافی، تذکره­ها، یادنامه­ها، حبسیه­ها، شکواییه­ها، منشآت و … که حاوی زندگی و خاطرات نویسندگان آن­ها می­باشند، از دیگر اقسام ادبیات خاطره­نویسی به شمار می­آیند. غلام­حسین یوسفی اتوبیوگرافی را نوعی از خاطرات می­داند و می­نویسد: «خاطره عبارت از هر چیزی که از روی قصد و آگاهی نوشته شده و مقصود از آن، معرفی عمل و اندیشه­ی صاحب اثر بوده است» (یوسفی،1380: 361). «هیچ­یک از گونه­های سرگذشت­نویسی، هم­چون حدیث­نفس (زندگی­نامه­ی خود­نوشت) به درونی­ترین لایه­های وجود انسان نمی­پردازد؛ زیرا هیچ­کس مانند خودزندگی­نامه نویس به همه­ی واقعیت­های زندگی او، احساسات درونی، تردید­ها، نهان کرده­های او آگاهی ندارد؛ از همین روست که تاریخ حدیث­نفس را تاریخ خودآگاهی انسان دانسته­اند»(رضوانیان،1388: 88).

 

در ایران، شرح زندگی­نویسی به ویژه از نوع اتوبیوگرافی به دلایل مختلف چندان مرسوم نبوده است. اما در سال­های اخیر، اقبالی به این گونه­ی نوشتاری صورت گرفته است که گاه داستانی و گاه گزارشی است. در این عرصه زنان نیز فعالیت چشم­گیری را آغاز کرده­اند. یکی از این نویسندگان گلی ترقی است.

 

در این پژوهش، سعی بر آن است که شیوه­ی روایت گلی­ترقی در داستان­هایش از منظر خاطره­گویی و داستان­نویسی مورد بررسی قرار گیرد. بر مبنای این مباحث مطرح شده، داستان­های گلی ترقی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته و موارد و شواهد استخراج شده و معرفی می­شوند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1399-11-21] [ 11:41:00 ب.ظ ]




­

گرشاسب­نامه­ی اسدی طوسی اثری است اسطوره­ای- حماسی که درآن از سرگذشت جهان پهلوان ایران زمین گرشاسب از زمان تولد تا هنگام مرگ سخن به میان آمده است. در این پژوهش به بررسی محتوایی و بلاغی گرشاسب­نامه می­پردازیم. محتوا به هر چه درون چیزی قرار گرفته باشد گفته می­شود. در این جا مراد از محتوا مضمون سخن در گرشاسب­نامه است. بلاغت آوردن کلام مطابق حال و مقام مخاطب است به گونه­ای که دارای شیوایی و زیبایی دلپسندی برای مخاطب باشد. محتوای داستان علاوه بر بیان سرگذشت و چگونگی جنگ­های گرشاسب و تعلیم تکنیک­ها و تاکتیک­های  نظامی  درخلال داستان­ها در برگیرنده­ی مسائل: فلسفی، مذهبی، تاریخی، و جغرافیایی است. اسدی طوسی با بیان موضوعاتی همچون: در شناخت یزدان، در شناخت خرد، در شناخت آفرینش، ستایش دین، شناخت جان و روان، چگونگی سفر، بی اعتباری دنیا، اهمیت نام نیک و همچنین آوردن پند و اندرزهای به­جا در جای­جای کتاب خود موضوعات و مطالب متنوع و گسترده­ای در اختیار خواننده قرار می­دهد. قهرمانان داستان مردانی هستندکه به جز خود گرشاسب خیلی به آنها پرداخته نمی­شود. زنان جایگاه چندانی

پروژه دانشگاهی

 در داستان ندارند و فقط دختر شاه زابل است که در زاده شدن شیدسب از جمشید و شروع  تسلسل خاندان گرشاسب نقش دارد. بیان شگفتی­های هندوستان گرشاسب­نامه را وارد  فضای افسانه­ای می­کند.

 

عناصر و شخصیت­هایی از قوم­ها، فرهنگ­ها و ادیان مختلف به گرشاسب­نامه راه پیدا کرده­اند به­طوری که از عناصر سامی حضور حضرت هود در ازدواج جمشید با دختر شاه زابل را می­بینیم. یا داستان طوفان حضرت نوح یا فرود آدم از بهشت بر کوهی در هند؛ از عناصر زرتشتی نیز می­توان از پل چینود یا فرشته­ای به اسم سروش را نام برد .

 

بلاغت در گرشاسب­نامه در حد مطلوبی است. اسدی طوسی مانند سایر معاصران خود توجهی خاص به تشبیه دارد. تشبیه  محسوس به محسوس حجم عظیم و قابل ملاحظه­ای را به خود اختصاص داده است. تشبیه ساده از نظر ساختمان در مقام اول قرار دارد. کنایه از نوع  فعل یا مصدر بیشتر از سایر کنایات است و استعاره­ها تقریباً به یک اندازه کاربرد دارند. انواع مجاز نیز به خوبی و با ظرافت تمام در جای جای گرشاسب­نامه خودنمایی می­کند. صنعت­های بدیعی هم هر کدام به کثرت و به وضوح  جلوه­گری می­نمایند به طوری که کمتر بیتی از این اثر را می­توان دید که درآن صنعت­های بدیعی نباشد. قابل ذکر است که در گرشاسب­نامه گرایش به صنایع لفظی بیش از صنایع معنوی است.و جناس جایگاه ویژه­ای در بین صنایع لفظی در این اثر دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:41:00 ب.ظ ]




انتقال مجموعه میراث­های بشری، از ملتی به ملت دیگر و از زبانی به زبان دیگر، یکی از مهم­ترین ابزارهای توسعه­ی تمدن جدید بشری به شمار می­آید و ترجمه اساسی­ترین نقش را در این انتقال بر عهده دارد (حسن، 1376: 7). ترجمه از طرفی موجب کامل شدن معارف ملت­ها گردیده و نمی‏­گذارد دانش آن­ها در یک مرز خاص توقف کرده راکد باقی بماند و به آنچه از علوم و دانستنی­ها که نزدشان است، بسنده کنند، و از طرفی دیگر با دستیابی به آثار دیگران از راه ترجمه، شخصیت علمی و معنوی خود را رشد داده و آن را بارور می­سازند (همان: 11 و 12).

 

شناخت ره­آورد­های فکری و هنری ملت­ها و فهم میراث ادبی که در قالب نظم و نثر به یادگار مانده- که در واقع حاصل تجربیات و یافته­های فکری آن­هاست و سازه­های اصلی فرهنگ و تمدن آنان را تشکیل می­دهد- تا حد زیادی در گرو ترجمه­ی متونشان میسر می­گردد. ترجمه متون عربی از آن جهت مهم
می­نماید که زبان این متون، زبان اسلام و تمدن اسلامی است و پیوند دیرینه با زبان فارسی دارد، و این که گذشتگان ما برخی از آثار

پروژه دانشگاهی

 ارزنده­ی خود را به این زبان ارائه داده­اند بر صحت این ادعا گواهی می­دهد و مؤید آن است که این دو زبان رابطه­ی تنگاتنگ با هم دارند و پویایی هریک از این دو در گرو شناخت دیگری است (اقبالی، 1388: 13).

 

ضرورت تفاهم بین­المللی نیاز به ترجمه­ی شعر را پیش آورده است؛ زیرا شعر آیینه­ی فرهنگ
ملت­ها­ست، به ویژه شعر عرب که دفتر دانش اعراب به شمار می­رود و یکی از ذخایر گران‏سنگ معارف بشری است و با ترجمه نکردن آن، میراث ادبی را از گنجینه­هایی عظیم محروم می­کنیم. اگر رباعیات خیام از فارسی به انگلیسی ترجمه نمی­شد، اگر منظومه ایلیاد هومر، آثار شکسپیر و سروده­های گوته یا مثنوی مولوی ترجمه نمی­شد، جهان معرفت از ره­آورد فکری و ذوقی پدیدآورندگان آثار ادبی و هنری شگفت محروم
می­ماند (همان: 15).

 

به تعداد روش­های ترجمه شعر، نظریه­پردازانی وجود دارند که ترجمه شعر را غیرممکن می­دانند. رابرت فراست [1]شاعر آمریکایی می­گوید: «آنچه در ترجمه شعر، ترجمه نشده باقی می­ماند، خود شعر است»  (همان: 58).

 

جاحظ می­گوید: «شعر قابلیت ترجمه شدن را ندارد و درست نیست که از زبانی به زبان دیگر ترجمه شود و اگر چنین شود، نظمش بریده، وزنش باطل و زیبایی­اش از میان رفته و از مقام بداعت ساقط می­شود، به دیگر بیان با ترجمه شعر اعجاز وزن شعر از بین می­رود» (جاحظ، 1969: 75)؛ زیرا وزن یکی از ارکان چهارگانه (لفظ، معنی، وزن و قافیه) بنیان شعر به شمار می­آید، به همین جهت نیز اگر شعر ترجمه شود دیگر شعر نخواهد بود. علاوه بر­آن، هنگام ترجمه­ی شعر صنایع و آرایه­های لفظی از قبیل توریه، ایهام، مقابله، جناس، تضاد، مراعات نظیر، تجرید و …، که زاییده­ی لفظ زبان مبدأ هستند، محو می­شوند
(اقبالی، 1388: 16).

 

اما به رغم نظریات مخالف، دوستداران ادبیات،  شعر را همیشه ترجمه کرده­اند. علی عبداللهی یکی از شاعران و مترجمان ایرانی در باره­ی ترجمه­ی شعر می­گوید: «من به ترجمه­‎ناپذیری شعر اعتقادی ندارم. به دلیل آن که ترجمه شعر شاعران دنیا در هر زبانی به هر حال تأثیرگذار بوده است. مثلاً ترجمه نه چندان خوب آلمانی­ها در دوران قبل از گوته از شعر­های حافظ، باعث شده که گوته با حافظ آشنا شود و با آن که ترجمه خوبی از حافظ نداشته اما دیوان خود را تحت تأثیر حافظ بسراید. این آرمان­گرایی است که بگوییم شعر غیر قابل ترجمه است. شعر ترجمه می­شود اما نسبت به نثر، افت آن بیشتر است. نباید انتظار داشت که وقتی یک شعری را ترجمه می­کنیم، بتوانیم مثل یک رمان، دقیقاً تمام مشخصه­های آن را تا حد زیادی منتقل کنیم. چون در عرصه­ی ترجمه شعر، پیوسته در نوسان هستی» (www.tebyan.net).

 

بنابراین با وجود تفاوت­های وزن و اختلاف هجا و ناهمگون بودن موسیقی و اختلاف آهنگ در زبان‏های مختلف، نیاز شدیدی به ترجمه شعر از زبانی به زبان دیگر احساس می­شود (حسن، 1376: 110).

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:40:00 ب.ظ ]




حیا در لغت به معنی شرم است و در اصطلاح انقباض نفس است از چیزی و ترک آن به علت ملامت و سرزنشی که در آن است. آن بر دو نوع است: اول نفسانی و آن شرم است که خدای تعالی در نفوس آفریده است مثل حیا از کشف عورت و جماع بین مردم. دوم ایمانی، و آن شرمی است که مؤمن را از ارتکاب معاصی باز می‌دارد.

 

مفهوم شرم و حیا در آثار منثور صوفیه تا قرن ششم، بسامد بالایی دارد و از آن پس رفته رفته در اشعار عارفان نیز وارد شده است.

 

مفهوم شرم و حیا در اشعار مولانا هم جنبه‌های اخلاقی و دینی را در بر می‌گیرد و هم جنبه‌ها و گرایش‏های عرفانی و شهودی را. آنچه مسلم است مولوی در رویکرد معرفتی خود در خصوص مفهوم شرم و حیا، از طرفی از برکات قرآن و سنت بهره جسته و از طرفی دیگر بر

دانلود مقالات

 نظرگاه‌های عارفان پیش از خود عنایت داشته است.

 

به‏طور کلی، مولوی در بیان مفهوم شرم، اتّصاف آن را هم بر خداوند و هم بر بنده جایز می‌داند. در این خصوص وی گاه شرم و حیای انسان را در مقام سالک و بنده حق‏جویی که مواجهه با عقبه‌های سهمناک سلوک است، معرفی می‌کند. و گاه به عنوان عاشق مفتون و سوخته زبون و مجنون غرق در خون. از این‏رو جلوه‌های گوناگونی از شرم و حیای عاشقانه و عارفانه را به تصویر می‌کشد. حیایی که متصّف بدان، در نسبت و ارتباطی که با معشوق دارد متجلی گردیده است و بدان سبب دچار آزرم می‌گردد. گاه نیز از جنبه‏های دیگر به ترک شرم و آزرم عاشق در مواجهه با ساحت عشق و جهت نیل به وصال معشوق نظر می‌کند. با این اوصاف از نظرگاه مولوی ارتباط عمیقی و مستحکمی بین شرم و ترک آن با مفهوم عشق وجود دارد.

 

بنابراین با بررسی نسبت بین شرم و عشق و همچنین گرایش‌های دوگانه حیا و ترک حیا در اشعار مولوی به لحاظ پژوهش بسیار حائز اهمیت بوده و گویای مبانی بکر و ناب عرفانی و مبیّن مدل معرفتی مولوی در این خصوص است.

 

همچنین بررسی جامع این اصطلاح در اشعار مولوی و تحلیل تفاوت‌های معنایی و تناقص‌های آن، می‌تواند نقاب ابهام را از رخسار معانی این لطیفه سترگ عرفانی برگشاید و فهم جامع و درست‌تر مفهوم شرم و حیا را معروض گردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:40:00 ب.ظ ]




(تعریف دقیق مسأله، بیان حدود مسأله، تشریح جنبه های مختلف و ابعاد موضوع و ابهامات موردنظر تحقیق).

 

هرشاعرسبک مختص به خود را داراست ویکی ازعوامل تمایزسبکی، موسیقی شعرو کاربرد عناصرموسیقی ساز است.

 

خواجوی کرمانی که به نخلبندشعرای فارسی زبان شهرت دارد ازجمله شاعرانی است که با به کارگیری ردیف ها وقوافی دشوار واوزان متفاوت که دردیوان دیگرشاعران به ندرت مشهود است، توانسته است که موسیقی ویژه ای درغزلیاتش خلق نماید، همچنین به کارگیری ترکیبات ومضامین وآواهای منحصر به فرد که نمونه هایی از آن را شاعرانی همچون مولوی  وحافظ اقتباس کرده اند سبب شده که ازحیث موسیقی تفاوت آشکاری درغزلیات او مشاهده شود. لذا برآنیم که با استفاده از روش سیستماتیک تعداد 100 غزل از مجموعه غزلیات اورا انتخاب نماییم واز حیث انواع موسیقی وعناصرموسیقی ساز همچون وزن، ردیف، قافیه، آرایه های لفظی ومعنوی همانند تکرار، تضاد ومراعات النظیر تحلیل نماییم.

 

تعریف مفاهیم تحقیق

 

«موسیقی شعر، شامل 1- موسیقی بیرونی شعر: منظور از موسیقی بیرونی شعر، جانب عروضی وزن شعر است که بر همه ی شعر هایی که در یک وزن سروده شده اند، قابل تطبیق است. 2- موسیقی کناری شعر: عواملی که در نظام موسیقایی شعر دارای تاثیر است ولی ظهور آن در سراسر بیت و مصراع قابل مشاهده نیست. مانند قافیه و ردیف. 3- موسیقی درونی شعر : هر کدام از جلوه های تنوع و تکرار در نظام آواها، که از مقوله ی موسیقی بیرونی(وزن) و کناری (قافیه) نباشد در حوزه ی مفهومی این نوع موسیقی قرار دارد. 4- موسیقی معنوی شعر: همانگونه که تقارن ها و تضادها و تشابهات ، در حوزه ی آواهای زبان ، موسیقی اصوات را پدید می آورد همین تقارن ها و تشابهات و تضادها ، در حوزه ی امور معنایی و ذهنی، موسیقی معنوی را سامان می بخشد». (صفحات393-391 موسیقی شعر، محمد رضا شفیعی کدکنی).

 

سؤال های تحقیق

 

سؤال اصلی: عوامل موسیقی ساز شعر در غزلیات خواجوی کرمانی کدام اند؟

پایان نامه های دانشگاهی

 

 

سؤال فرعی:

 

فرضیه های تحقیق

 

فرضیه های اصلی: به نظر می رسد که خواجو با به کارگیری اوزان متنوع و ردیف و قافیه های اسمی و فعلی ،  ایهام ، مراعات نظیر و تکرار و تضاد موسیقی دل نواز و زیبایی در غزلیات خود ایجاد کرده استدراشعار او صنایع لفظی نظیر سجع وجناس بیشمار است.

 

فرضیه های فرعی:

 

سوابق مربوط یا پیشینه تحقیق

 

درباره ی زندگی و احوال و آثار خواجو مقالات و پایان نامه هایی تدوین شده است که البته هیچ کدام از آنها به طور ویژه به بررسی موسیقی شعر در غزلیات وی نپرداخته اند.

 

به عنوان مثال پایان نامه هایی با عناوین زیر مشاهده شد.

 

1ـ تحلیل سبکی 50 غزل خواجوی کرمانی- لیلا کمال خانی، دانشگاه علامه طباطبایی.

 

2ـ تشبیه در غزلیات خواجوی کرمانی- شایسته اق اتابای ، دانشگاه پیام نور تبریز.

 

3ـ شرح لغات و ترکیبات و اصطلاحات دیوان خواجوی کرمانی- محمد مهدی بیرامی ، دانشگاه فردوسی مشهد.

 

4ـ فرهنگ آداب و رسوم و اشارات در دیوان خواجوی کرمانی – احمد رضا گلابی ، دانشگاه کاشان.

 

ضرورت ها و اهداف تحقیق

 

ـکمک به شناخت ویژگی های موسیقی غزلیات خواجوی کرمانی

 

ـکمک به شناخت زیبایی های ادبی وظرفیت های آفرینش هنری شاعر.

 

شیوه ی کار

 

نوع روش تحقیق : روش گرد آوری اطللاعات این پژوهش ، کتاب خانه ای و شیوه ی تحقیق تجزیه و تحلیل ادبی محتوا است. ابتدا با مراجعه به دیوان شاعر و سپس با استفاده از کتب انتشار  یافته در زمینه های موسیقی شعر و اوزان عروضی و کتب بدیع ، معانی و بیان 100 غزل خواجو تحلیل و بررسی خواهد شد.

 

ابزار گرد آوری اطلاعات ، فیش برداری از منابع و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است.

 

الف) بخش بدیعی وعروضی

 

1ـ وزن: ذکر نام وزن و بحرسروده شده

 

2ـ قافیه و ردیف: ذکر واژه های قافیه وردیف درهرغزل

 

3ـ بدیع لفظی

 

1ـ3ـ سجع: استخراج انواع سجع متوازی ومطرف ونیز اسجاع متوازنی که شامل یک یا چند واج مشترک بوده اند.

 

2ـ3ـ جناس: انواع مختلف جناس با ذکر نوع آن استخراج شده است.

 

3ـ3ـ تکرار

 

1ـ3ـ3ـ تکرار واژه:اگر دربیتی کلماتی تکراری بوده اند، ذکر شده است.

 

2ـ3ـ3ـ هم حروفی:تکرار یک واج با بسامد بالا وقابل احساس هربیت ذکر شده است.

 

3ـ3ـ3ـ هم صدایی:تکرار یک مصوت با بسامد بالا ویا قابل احساس درهر بیت ذکر شده است.

 

4ـ بدیع معنوی

 

1ـ 4ـ تناسب:در این بخش به ذکرکلماتی که به گونه ای با هم تناسب دارند پرداخته شده است.

 

2ـ4ـ تضاد: کلمات مخالف دریک بیت، مدنظر این بخش است.

 

3ـ4ـ ایهام: در این قسمت کلماتی که ایهام دارند ونیز انواع مختلف آن مورد نظر قرارگرفته است.

 

ب) بخش تحلیلی(ذکر مهم ترین نکات وظرافت های موسیقایی غزل ها)

 

در این بخش مهم ترین نکاتی که گوش نوازی می کنند وبا استماع شعرقابل احساس اند ذکر شده است. ونیز در کنار هم قرارگرفتن دو واج یکسان و یا قریب المخرج میان دوکلمه،که هنگام قرائت، بیت را با اندکی دشواری روبرو می سازد، با عنوان شبه تنافرکلمه، ذکر شده است.

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:40:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم