توسعه بی­رویه و شتابان در نیمه دوم قرن بیستم به ویژه در کشورهای در حال توسعه، یکی از عوامل اصلی در هدف­گذاری ابعاد کمی نیازهای ساکنین بوده، به طوری که این امر عاملی بر تشدید بی­توجهی برنامه­ریزان و سیاست گذاران به مقوله و ابعاد کیفی محیط­های شهری بوده است. از طرف دیگر به دلیل توجه زیاد به ابعاد پایداری محیطی و کیفیت زندگی و اجتماعات سالم در سال­های اخیر محفل بحث و بررسی ابعاد کیفی محیط­های سکونتی شهری به شدت داغ شده(رفیعیان و عسگری، 1386: 1) و كیفیت محیط شهری، به یكی از دغدغه­های نوین نهادهای مدیریت و برنامه­ریزی شهری در سال­های اخیر تبدیل شده است. در چنین بستر و زمینه­ای رویکرد «سنجش کیفیت محیط سکونت» به عنوان رهیافتی جویای دستیابی به هدف «حیات مطلوب شهری» از سوی جمع کثیری از اندیشمندان حوزه­های مختلف علمی نظیر شهرسازی، جامعه­شناسی و علوم سیاسی مورد تأکید قرار گرفته است(امین صالحی، 1387: 1). امروزه كیفیت زندگی به عنوان عنصری كلیدی در سیاستگذاری و بررسی سیاستهای حوزه عمومی مورد بحث قرار می گیرد و روابط میان عوامل عینی و ذهنی، سطوح عملكرد، نیاز های اجتماعی و میزان دستاوردهای آن برای افراد در زمینه های بهداشت، آموزش، رفاه اقتصادی، شادكامی، توانایی انجام كارها و كنترل

پروژه دانشگاهی

 داشتن بر موقعیت ها و فرصت های زندگی، توسط محققان با روش­های مختلف مورد پژوهش قرار گرفته است((Massam, 2002: 141. اهمیت محیط­های مسکونی شهری به عنوان سکونتگاه اصلی مردم، روز به روز در حال افزایش است. به طوری که این محیط­ها در وهله­ی اول ابزار مهمی برای توسعه انواع شاخص­های زندگی (سلامت، خانواده، کار و یا فراغت) را فراهم می­آورند. دوم این که، جمعیت زیادی در نواحی به شدت شهرنشین زندگی می­کنند و یا در آینده­ای نزدیک زندگی خواهند کرد. سرانجام، محیط­های شهری، نواحی هستند که در آن مردم با انواع مخاطرات محیطی، همچون سروصدا، بو، آلودگی هوا، مخاطرات ایمنی خارجی، شلوغی و ازدحام، زباله، و یا فقدان تسهیلات و خدمات مواجه می­شوند. اثرات مضر سلامتی این شرایط بر انسان معمولاً آزردگی نامیده می­شود. آزردگی به دلیل تحت تأثیر قرار دادن جمعیت زیادی، همواره مورد بحث و نگرانی است. به همین دلیل، مدیریت کیفیت محیط­های مسکونی شهری از اهمیت حیاتی برخوردار است. اولین گام به سوی این امر، سنجش و ارزیابی کیفیت محیط شهری است(رفیعیان و مولودی، 1390: 15). یک محیط مسکونی با کیفیت القاکننده حس رفاه و رضایت مندی به ساکنین از طریق خصوصیات کالبدی، اجتماعی یا نمادین است. چنین محیطی متضمن زندگی با کیفیت و پشتیبان اصلی فعالیت های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. به طوری که امروزه ارتقای کیفیت محیط سکونت به یکی از اهداف اساسی سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری بدل شده است(امین صالحی، 1387: 15). رضایت مندی از محیط مسکونی به میزان رضایت در دو معیار واحدهای مسکونی و واحدهای همسایگی به صورت مستقیم و ویژگی های شخصی، فرهنگی، اجتماعی و.. مخاطب به طور غیر مستقیم بستگی دارد. در مدل های تجربی تحقیقات مربوط به سنجش کیفیت و رضایت مندی سکونتی، میزان رضایت از واحدهای سکونتی به عنوان یکی از معیارهای اصلی مطرح شده که به عنوان عامل سازنده خود نظیر تسهیلات، ویژگی های کالبدی، امکان توقف وسیله نقلیه، شرایط داخلی، تسهیلات بیرونی، واحد، هزینه ها  تقسیم شده است(Ha & Weber, 1994: 55).

عکس مرتبط با اقتصاد

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...