«گلی ترقی در سال 1318 در تهران در خانواده­ای مرفّه زاده شد. تحصیلات متوسطه­ی خود را در تهران و تحصیلات عالی­اش را در رشته­ی فلسفه در آمریکا گذراند. مدتی به عنوان استاد اسطوره­شناسی در دانشکده­ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران تدریس کرد. اولین مجموعه داستان­هایش را با عنوان «من هم چه گوارا هستم» در سال 1348 و رمان کوتاهش، «خواب زمستانی»، را در سال1352 منتشر کرد. بعد از انقلاب، مجموعه داستان­های «خاطره­های پراکنده»(1371) و «جایی دیگر»(1379) را انتشار داد» (میرصادقی،1381: 285).

 

آثار وی عبارت­اند از: «من چه گوارا هستم»(1348)، «خواب زمستانی»(1351)، «خاطره­های پراکنده»(1371)، «جایی دیگر»(1379) و «دو دنیا»(1381). هم­چنین کتاب «بزرگ­بانوی هستی» را درباره­ی فروغ و اسطوره، نماد و صورت­های ازلی نوشته است. ترقی در 1358 به فرانسه مهاجرت کرد. در آن­جا داستان­هایی نوشت که یا ریشه در خاطرات غربت­ناک دوره­ی کودکی دارند و یا تصویری از دشواری­های زندگی در غربت و سرگردانی­های روحی مهاجران هستند. «خاطره­های پراکنده» و «دو دنیا» از این دسته آثارند. او با آثاری چون خاطرات پراکنده، دو دنیا و جایی دیگر، توانست خود را به عنوان نویسنده­ای صاحب سبک و زبان معرفی کند. در داستان‌هاى این نویسنده نشانه‌هایى از گذشته و یادآوری خاطرات همراه با حسرت و اندوه دوره‌ی کودکی به چشم می‌خورد و در واقع نوستالژی‌ها در آثارش به وضوح دیده می‌شوند. ترقی به گذشته احساسی دارد که عموماً به دوران کودکی او باز می­گردد. ترقی بیشترداستان­هایش را به شیوه­ی خاطره­نویسی، با روش برگشت به گذشته و مرور خاطره­ها، در طرحی منسجم و از پیش تعیین شده می­نویسد.

پروژه دانشگاهی

 

 

درباره­ی تعریف داستان این­گونه گفته­اند: «داستان روایتی است منثور از بازآفرینی وقایعی درباره اشخاص به گونه­ای که موجد انتظار و صمیمیت باشد» (مستور،1379 :7). «داستان تصویری است عینی از چشم­انداز و برداشت نویسنده از زندگی» (میرصادقی،1376: 17).

 

«بنیادی­ترین عنصر داستان روایت است. روایت به مفهوم بازگویی پی­در­پی واقعه، کاشف توالی، تسلسل و زنجیره­وار بودن گفتاری است که راوی آن را بازگو می­کند»(مستور،1379 :7). روایت در اندیشه آدمی کاوش می­کند و چگونگی تعاملات و کنش واکنش­های او را شرح می­دهد. تفّکرات و بینش هر نویسنده یا شاعر، از خلال روایت یا شعر او، مشخص می­شود. به تعبیر ریمون­کنان «روایت داستانی زنجیره­ای از رخدادهای داستانی است و عمل روایت/روایت­گری به دو مقوله اشاره دارد: 1- فرایند ارتباط که در آن فرستنده، روایت را در قالب پیام برای گیرنده می­فرستد؛ 2- ماهیت کلامی رسانه که پیام را انتقال می­دهد و همین ماهیت کلامی است که روایت داستانی را از روایت در دیگر رسانه­ها مثل فیلم، رقص یا پانتومیم متمایز می­سازد» (ریمون­کنان، 1387: 11).

 

«خاطره، یعنی اتفاقی که در گذشته روی داده و در یاد شخص باقی مانده است»(فرهنگ سخن،ذیل واژه). خاطرات از آن رو که احساسات و عواطف نویسنده را بیان می­کند و ممکن است باعث تحریک عواطف خواننده شود در ذیل آثار غنایی جای می­گیرند. زبان ادبی و دیگر ویژگی­های ادبی موجود در متن خاطره­نگاشته ها آن­ها را به سمت یک اثر ادبی سوق می­دهد و در شمار آثار ادبی قرار می­دهد.

 

درباره خاطره تعریف­های زیادی ارائه شده است: «شرح­حال یا شرح قسمتی از زندگی فرد» (فراگنر،1377: 27). «تصویری ماندنی در ذهن که آیینه­ی واقعیت است، ولی تمام­نما نیست و رنگ و خیال عاطفه پذیرفته است»(حسینی­نژاد، 1388: 18).

 

اتوبیوگرافی، تذکره­ها، یادنامه­ها، حبسیه­ها، شکواییه­ها، منشآت و … که حاوی زندگی و خاطرات نویسندگان آن­ها می­باشند، از دیگر اقسام ادبیات خاطره­نویسی به شمار می­آیند. غلام­حسین یوسفی اتوبیوگرافی را نوعی از خاطرات می­داند و می­نویسد: «خاطره عبارت از هر چیزی که از روی قصد و آگاهی نوشته شده و مقصود از آن، معرفی عمل و اندیشه­ی صاحب اثر بوده است» (یوسفی،1380: 361). «هیچ­یک از گونه­های سرگذشت­نویسی، هم­چون حدیث­نفس (زندگی­نامه­ی خود­نوشت) به درونی­ترین لایه­های وجود انسان نمی­پردازد؛ زیرا هیچ­کس مانند خودزندگی­نامه نویس به همه­ی واقعیت­های زندگی او، احساسات درونی، تردید­ها، نهان کرده­های او آگاهی ندارد؛ از همین روست که تاریخ حدیث­نفس را تاریخ خودآگاهی انسان دانسته­اند»(رضوانیان،1388: 88).

 

در ایران، شرح زندگی­نویسی به ویژه از نوع اتوبیوگرافی به دلایل مختلف چندان مرسوم نبوده است. اما در سال­های اخیر، اقبالی به این گونه­ی نوشتاری صورت گرفته است که گاه داستانی و گاه گزارشی است. در این عرصه زنان نیز فعالیت چشم­گیری را آغاز کرده­اند. یکی از این نویسندگان گلی ترقی است.

 

در این پژوهش، سعی بر آن است که شیوه­ی روایت گلی­ترقی در داستان­هایش از منظر خاطره­گویی و داستان­نویسی مورد بررسی قرار گیرد. بر مبنای این مباحث مطرح شده، داستان­های گلی ترقی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته و موارد و شواهد استخراج شده و معرفی می­شوند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...