سرمایه اجتماعی به نسبت مفهومی است كه وارد ادبیات علوم سرمایه اجتماعی شده و توانسته است در مدت زمان كوتاهی جایگاه مناسبی مباحث توسعه پیدا نماید. از كاركردهای اقتصادی سرمایه اجتماعی می توان به كاهش هزینه مبادله ، تسهیل برخی از مناسبات رسمی بهبود كارائی ، سرعت تبادل اطلاعات ، تقویت ، ابتكارات و كاهش فساد اشاره كرد، یكی از تعاریف مطرح این است كه سرمایه اجتماعی مجموعه هنجارهای موجود در سیستم های اجتماعی است كه موجب ارتقای سطح همكاری اعضای آن جامعه گردیده و موجب پایین آمدن سطح هزینه های تبادلات و ارتباطات می گردد(فوكویاما 1999) بر اساس این تعریف ، مفاهیمی نظیر جامعه مدنی و نهادهای اجتماعی نیز دارای ارتباط مفهومی نزدیكی با سرمایه اجتماعی می گردند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

پروژه دانشگاهی

 

از دیدگاه كوشینا وشرایدر 1999 سرمایه اجتماعی در سطح خرد (سرمایه شناختی) نام داشته و شامل مولفه هایی نظیر ارزش ها ، نگرش ها ، تعهدات ، مشاركت ، اعتماد موجود در سیستم اجتماعی سازمان است و در سطح كلان ( سرمایه ساختاری) نامیده میشود كه در رابطه با ساختاری  و فرآیندهای مدیریتی نظیر پاسخگویی مدیران و رهبران در قبال عملكردشان ، شفافیت در تصمیم گیری ، میزان تصمیم گیری و همكاری گروهی است .( علوی 1380) (منبع ص 97 سرمایه اجتماعی – نیكو مرام.)

 

برای سرمایه اجتماعی مصادیق سازمان و كسب و كار نیز وجود دارد . شواهد محكمی را بیان می كند سرمایه اجتماعی باعث تقویت فعالیت های سازمانی می شود كه افراد كه سرمایه اجتماعی را ایجاد كرده و از آن استفاده می كنند ، مشاغل بهتری بیابند و حقوق بیشتری دریافت می كنند و ترفیع میگیرند و در مقایسه با همتایان  منزوی خود تمایلی برای استفاده از قدرت سرمایه اجتماعی نداشته و یاتوان آنرا ندارند از تأثیر نفود بیتشری برخودار هستند . سازمانهایی كه از سرمایه اجتماعی قدرتمند بهره میبرند می توانند به سرمایه های لازم برای كار آفرینی و فعالیتهای شجاعانه دست یابد و یادگیری سازمانی را بهبود بخشند و سرمایه اجتماعی یك دیواره دفاعی برای دموكراسی است.

 

رابینسون معتقد است در آنچه قابل اندازه گیری است قابل انجام میباشد ( اگر نتوانید اندازه گیری كنید. نمی توانید مدیریت كنید) علی رغم تلاشهای وافری كه محققین پیرامون سنجش و اندازه گیری سرمایه اجتماعی در اقصی نقاط دنیا بعمل آورده اند ، متاسفانه یكی از بزرگترین نقاط ضعف موجود فقدان اجتماع آنها پیرامون روش اندازه گیری این پدیده است(دكتر مهناز هاشمی بهمن89)

 

ساختار سازمانی باید با اندازه به محیط و فناوری و استراتژی سازگار باشد بصیرت و بینش ها كه از تجربه و مطالعه اشكال سازمانی جدید نشات گرفته است نشان میدهد كه ما باید ایده (( تناسب)) را كنار گذاشته یا به حداقل تغییر دهیم. مدیران و كاركنان در سازمانها از عدم اعتماد متقابل بهم رنج میبریم و همین عدم اعتماد موجب كاهش تشریك مساعی كاركنان و همچنین انصراف مدیران از مشاركت با كاركنان گردیده است و نتیجه آن بی تفاوتی و كاهش میزان انگیزش در میان كاركنان خواهد شد. یكی از مشكلات سازمانهای دولتی و غیر دولتی عدم وجود همكاری ارادی داوطلبانه و آگاهانه است و نبود آن به معنای پائین بودن سطح سرمایه اجتماعی سازمانی است و مشكل دیگر كه سازمانها با آن درگیر می باشند بالا بودن هزینه تبادلات و معادلات فیما بین است و این مسئله ناشی از عدم اعتماد متقابل است . اتحاد متقابل نقش زیادی در تسهیل فرآیندها و كاهش هزینه های مربوط به اینگونه تبادلات دارد. (همان ماخذ)

 

سرمایه اجتماعی را می توان حاصل پدیده های ذیل در یك سیستم اجتماعی دانست( فلورا، 1999): اعتماد متقابل، تعامل اجتماعی متقابل، گروه های اجتماعی، احساس هویت جمعی و گروهی، احساس وجود تصویری مشترك از آینده و كارگروهی.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...