از نظر كانت[11] «اخلاق این است كه انسان راست بگوید، نه برای اینكه راست گفتن را وسیله رسیدن به هدف دیگری می­داند، خدمت به مردم بكند نه برای اینكه این كار برای او سعادت می­آورد بلكه برای اینكه باید راست گفت، باید خدمت به خلق كرد و… یعنی باید هیچ غایتی را در نطر نگیرید. به محض این كه غایتی را در نظر گرفتید وگفتید ما این فعل را انجام می­دهیم برای اینكه به آن غایت برسیم دیگر شما اخلاقی زندگی نمی­كنید، بلكه مصلحت اندیشی می­كنید… انسان وقتی اخلاقی زندگی می­كند كه احكام اخلاقی را به صورت مطلق، نه وسیله، در نظر بگیرد و انجام بدهد… به عبارت دیگر اخلاق را نباید وسیله دانست، اخلاق خود هدف است». (ملكیان، 156: 1379)

 

در مقابل دیدگاه كانت دیدگاه فایده­گرایان[12] قرار دارد كه از جمله معروفترین آنها جان استوارت میل[13] است كه معتقد است «اخلاق، یا عمل بایسته، عبارت است از افزودن لذت و شادكامی‌و ربطشان در این است كه جست وجوی لذت خود (كه همان خوشبختی است)، وقتی به شكلی پیچیده و دوراندیشانه جست و جو شود، به افزایش خوشبختی عمومی‌(كه همان اخلاق است) منجر می­شود» (میل، 34: 1388)

 

دیدگاه­های مرتبط با مشرب­های مختلف در فلسفه اخلاق در نهایت باید بروزات عملی خود را نشان می­داد، بر چنین بنیانی«در دهه­های اخیر كوشش به عمل آمده است تا معانی دو واژه اخلاق و اصول اخلاقی از هم تفكیك شوند و با یكدیگر مشتبه نگردند. به این منظور، واژه «اخلاق» [14]برای مشخص كردن معیارهای «رفتار نیك»[15] و واژه «اصول اخلاقی»[16] برای معرفی یك رویكرد فردگرا و حتی علمی‌و توجیهی در مورد «قواعد رفتاری»[17] به كار گرفته شده­اند.» (معتمدنژاد، معتمدنژاد، 361: 1386)

 

این تحولات و گسترش روز افزون و شعبه، شعبه شدن علوم انسانی سبب شد تا رویكردی تخصصی­تر در حوزه «اخلاق‌شناسی»[18] شكل بگیرد. رویكردی كه به اعتقاد دكتر معتمدنژاد از آن به عنوان اخلاق‌شناسی حرفه‌ای می­توان یاد كرد «اخلاق‌شناسی حرفه‌ای، به نوعی، در حد فاصل بین «اخلاق» كه به آن تكیه می‌كند و «حقوق» كه ظواهر آن را حائز است، قرار می‌گیرد و چنین وضعیتی سبب می‌شود كه گاهی مقررات اخلاق‌شناسی با مقررات حقوقی، همگرایی داشته باشند و در بعضی زمینه‌ها هم با آنها در تعارض باشند… در حالی كه «اصول اخلاقی» به منزله قدرت زیر سوال بردن مجموع فرآیند اطلاعات، طرف توجه قرار می‌گیرد، اخلاق‌شناسی زمینه كاربرد محدود یك اخلاق ویژه فعالیت روزنامه‌نگارانه را معرفی می­كند. به عبارت دیگر اخلاق‌شناسی، قواعد حرفه‌ای را كه معرف شرایط معمولا قابل قبول یك اطلاع

دانلود مقالات

 یا خبر صحیح عمل‌گرایانه آن هستند، در بر دارد به نحوی كه بر یك اخلاق حاكم بر فعالیت روزانه روزنامه‌نگاری استوار است.» (معتمدنژاد، معتمدنژاد، 367:1386)

 

از آن پس در شاخه­های مختلف و پیشه­های گوناگون آیین­نامه­ها و نظام­نامه­های بسیاری نوشته شد، چرا كه تهیه‌كنندگان این گونه مرامنامه­ها معتقد بودند«هر نوع اخلاق به كاری ربط می­یابد، حرفه و شغلی كه ما سرگرم آن هستیم. از آنجا كه هر حرفه و شغل مناسب و خوب می­تواند موجب رضایت خاطر صاحب آن باشد، اخلاق مربوط به آن حرفه و شغل اهمیت می­یابد. خوب عمل­كردن در هر حرفه به این معناست كه به قوانین آن حرفه كه برای آن هدف­گذاری شده است، دست یابیم. در مورد پزشكی، آرمان حرفه‌ای سلامت است یا در مورد وكلا وضع آرمانی دستیابی به عدالت… آرمان حرفه‌ای در روزنامه‌نگاری همان الگویی است كه كار مطبوعاتی را می­سازد…. اگر كسب درآمد، روش مسلط و آرمانی یك روزنامه‌نگار باشد، به او می­توان كاسبكار یا اطلاعات فروش نام داد، نه یك روزنامه‌نگار خوب.» (ساندرز[19]، 36: 1386) »

 

بر چنین بنیانی است كه «این نوع اخلاق‌شناسی بر رویكردی تجربی درباره تكالیف مختلف مربوط به یك وضعیت اجتماعی یا یك حرفه مشخص اتكاء‌دارد. بر این مبنا، خصوصیت‌های ابزاری و در نتیجه آن، محدودیت‌های اخلاق‌شناسی، آنچنان كه اغلب نیز به خوبی درك می‌شوند، آشكار می‌گردند. این گونه، اخلاق‌شناسی روزنامه‌نگاران هم مانند اخلاق‌شناسی پزشكان یا اخلاق‌شناسی وكلای دادگستری، ویژگی‌های مربوط به خود را داراست.» (معتمدنژاد، معتمدنژاد،366: 1386)

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

«در این كه رعایت اخلاق در روزنامه‌نگاری الزامی‌است، تردیدی وجود ندارد. جعل مطالب، تجاوز به حریم خصوصی اشخاص، زیرفشار و زجرگذاشتن، پول­دادن به مجرمان یا تشریح رفتارهای جنسی، همه عرصه­هایی است كه در طی بیست سال اخیر، چالش­هایی جدی پدید آورده است.» (ساندرز، 70، 1386)

 

بر اساس چنین موارد ملموس و عینی است كه در جوامعی كه مطبوعات در تمامی زمینه­ها توسعه یافتند، بر این نكته انگشت تاكید نهاده شد كه«اخلاق روزنامه‌نگاری مبتنی بر یك تصمیم شخصی یا ذهنی توسط یك فرد برای اطاعت از برخی قواعد نیست. اخلاق روزنامه‌نگاری[20] باید بازتاب شماری از تعهدات اجتماعی باشد كه نمی­توان از زیر آنها شانه خالی كرد و یا خودسرانه آنها را نفی كرد.» (ای وارد، 121، 1385)

 

ضرورت چاره‌جویی برای مسائل مذكور سبب شد تا كه در میان روزنامه‌نگاران و مدیران مطبوعات، به تدریج گرایش‌های تازه‌ای برای تدوین و تصویب مجموعه‌های اصول و مقررات اخلاقی حرفه روزنامه‌نگاری و تاسیس نهادهای غیردولتی مستقل و نوینی، موسوم به«شورای مطبوعات»، به منظور حراست از آزادی مطبوعات و نظارت بر اجرای اصول و مقررات مذكور پدید آیند.» (معتمدنژاد، معتمدنژاد،357: 1386)

 

این رویكرد در حیطه كلان ماجرا سبب شد تا «قوانین حرفه‌ای كه وظایف روزنامه‌نگاران را مشخص می­كند، در بیست سال اخیر بسیار پرتعداد شود. روزنامه‌نگاران وظیفه­شناس مبانی اخلاقی خود را به این قوانین وابسته می­دانند. این قوانین در جای خود بی­تردید بسیار مفید است. زیرا روش­های كلی برای حل اختلاف در برخی از فعالیت­های مطبوعاتی تعریف می­كند.» (ساندرز، 41: 1386)

 

بر چنین بنیادی و با توجه به تجربه­های جهانی در زمینه اصول اخلاق­حرفه‌ای روزنامه‌نگاری[21] باید «یكی از دلایل توسعه‌نیافتگی مطبوعات و روزنامه­گاری در ایران این است كه مطبوعات روزانه ایران غالبا به اسلوب كار توجه چندانی نشان نداده­اند. از نظر نویسندگان آنها (روزنامه‌نگاران) چیزی به نام «حقیقت»[22] وجود دارد كه باید هر چه سریعتر از آن پرده برداشت. اما نتیجه­ای كه در عمل عاید می­شود این است كه به سبب نارسایی شیوه كار، اطلاعات ناكافی یا نادرست، و شتاب بیش از حد روزنامه‌نگار در ابلاغ حقیقت مورد نظر، بسیاری از خوانندگان گرفتار این بدگمانی می­شوند كه سرو صدای ممتد و بی‌امان مطبوعات در واقع پرده دودی است برای پوشاندن پاره­ای نكات و مسائل.» (واكر[23]،10: 1382)

 

گوئل كهن در مقاله خود با عنوان«شناخت جایگاه مطبوعات كنونی ایران در بستر نظریه‌پردازی­های مطبوعاتی و فرآیند رشد و توسعه ملی» كه در مجموعه مقالات «نخستین سمینار بررسی مسائل مطبوعات ایران» منتشر شد با اشاره به عوامل بازدارنده در توسعه‌یافتگی مطبوعات كنونی ایران، محتوای كنونی مطبوعات ایران را از دو بعد مورد ارزیابی قرار می­دهد و می­نویسد«نخست از بعد نوع مطلب و دوم از بعد شكل ارائه آنها، متاسفانه در هر دو زمینه ناپختگی و ضعف شدیدی به چشم می­خورد.»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...