میراث فرهنگی بهعنوان یك پدیده اجتماعی، جنبه جبری و تحمیلی بر محیط اجتماعی و زندگی انسانها دارد. بهطوری كه عدهای نتیجه این رفتار تعاملی را در یك نگاه، «میراث فرهنگی» میگویند. میراث فرهنگی نشانه هویت جامعه و نگاه مردم یك جامعه به یك پدیده است. طرز زندگی، كیفیت زندگی، آداب و رسوم، عقاید، ارزشها، هنجارها و بالاخره فرهنگ هر جامعه در میراث فرهنگی آن نهفته است. این میراث كه نشانه هویت جامعه است در فرایند جهانی شدن دستخوش تحولات میشود و در این راستا مهمترین مسئله، حفظ و حراست از میراث فرهنگی و معرفی آن به دیگر جوامع است و در این رابطه، «گردشگری» دارای نقش بارزی است.
گردشگری فرهنگی خود بهنوعی آشكار و پنهان در حراست از میراث فرهنگی یك ملت و معرفی آن به جهانیان اهمیت ویژهای دارد. ما در گونهشناسی جاذبههای گردشگری فرهنگی، هشت مورد عمده را طبقهبندی میكنیم كه عبارتند از: سایتهای باستانشناسی، تاریخی و فرهنگی، الگوهای خاص فرهنگی، هنرها و صنایع دستی، فعالیتهای جذاب اقتصادی، اماكن شهری جذاب، موزهها، جشنوارهها و رویدادهای فرهنگی و آخر هم آداب و رسوم مهمانپذیری ساكنان.
هریك از این جاذبهها، ویژگیها و خصوصیات خاص خود را دارد. خوشبختانه ایران از نظر جاذبههای فرهنگی بسیار غنی است. موزهها معمولاً در مكانهای شهری و با موضوعهای مختلفی همچون باستانشناسی، تاریخی، قومنگاری، تاریخ طبیعی، هنری، صنایع دستی، علم و تكنولوژی، صنعت و… برپا شدهاند. امروزه درصد بالایی از موفقیت موزهها در جاذبههای معماری، تسهیلات، شیوه مدیریت و بهطور كلی كیفیت آن بستگی دارد. در ایران بهاندازه كافی به موزهها توجه نمیشود و بسیاری از آنها به انبار تبدیل شدهاند.
ایران در میان 200 كشور جذب كننده گردشگر در جهان رتبه 56 و از نظر درآمد ارزی رتبه 69 را دارد. در مورد معرفی جاذبههای گردشگری ایران، مسئولین مربوطه ضمن اینكه باید معرفی همهجانبهای از آثار موزهها داشته باشند، بهصورت تعریفشدهای بایبد مخاطبان خود را طبقهبندی كنند تا بنا بر سلیقه و علاقه هر طیف، نوع ابزار اطلاعرسانی را انتخاب كنند. معرفی توانمندیهای گردشگری در ایران، ابزارهای مختلف و بیانهای متفاوتی را برای انتقالاطلاعات و پیام میخواهد كه در این زمینه حضور اساتید ارتباطات و وسائل ارتباط جمعی بههمراه پژوهشگرانی كه دادههای بهروز را در اختیار مسئولین قرار دهند امری ضروری است و این همه بستگی به برنامهریزی متولیان امر برای استفاده مطلوب از نظر كارشناسان دارد، اما در این میان نمیتوان و نباید حضور بخش خصوصی را نادیده انگاشت. در این ارتباط، دستورهای رسمی راهگشا نخواهد بود. اینكه سازمان گردشگری بخش خصوصی را موظف كند كه بهازای خروج گردشگران ایرانی باید گردشگران خارجی را به داخل جذب كند، چندان كارساز و مقدور نیست. تنها راه، اطلاعرسانی درست و فراهم نمودن امكانات لازم و تعامل بین بخشی است تا علاوه بر افزایش حضور گردشگران، به كیفیت كار و ارائه خدمات بهینه نیز توجه لازم مبذول شود.
در كشور ما فرصتهای گردشگری فراوانی وجود دارد كه تاكنون كمتر به آنها پرداخته شده است. مدیریت كلان در صنعت گردشگری باید فرصتها را شناسایی كرده و آنها را در طرح جامع گردشگری كشور بگنجاند و زمینه سرمایهگذاری را در آنها مهیا كند. گردشگری مذهبی و جاذبههای فرهنگی میتواند بهعنوان یكی از فرصتهای مناسب برای ایران باشد. مجموعه فرهنگی سعدآباد چهار دوره تاریخی قاجاریه، پهلوی اول و پهلوی دوم و دوره بعد از انقلاب اسلامی را شامل میشود. این مجموعه در دوره قاجاریه، محل استقرار و سكونت تابستانی شاهان این سلسله بوده است. كاخ گلستان نیز مجموعهای از بناهای تاریخی است كه در زمانهای مختلف ساخته شدهاند و در میدان ارگ تهران واقع شده است.
مروری گذرا بر تاریخچه ورود جهانگردان و گردشگران به ایران نشان میدهد كه عمده آنها گردشگران فرهنگی هستند و برای آشنایی با فرهنگ ایران و آثار باستانی و تاریخی به ایران میآیند. كارشناسان گردشگری معتقدند كه یكی از مهمترین عوامل جذب گردشگران، امنیت، میهماننوازی و وجود آثار و ابنیه تاریخی قابل توجه، سهولت دریافت روادید، استفاده از دانشآموختگان رشتههای مختلف مرتبط با صنعت گردشگری است و از همه مهمتر ارائه خدمات مناسب برای آنهاست. با مدیریت صحیح میتوان از صنعت گردشگری و بهویژه مجموعههای فرهنگی و تاریخی برای افزایش درآمد ملی بهجای اتكا بر صادرات نفت حداكثر بهرهبرداری را نمود. هدف این تحقیق بررسی نقش اماكن فرهنگی در جذب گردشگر و ارائه راهحلهای نوین جهت جذب گردشگر در مجموعههای فرهنگی سعدآباد، نیاوران و گلستان میباشد.
1-2- ضرورت انجام تحقیق:
صنعت گردشگرى در جهان در دهههاى اخیر از رشد بسیار خوبى برخوردار بوده است، به طورى که در سال 1950 تعداد گردشگران بینالمللى 25 میلیون نفر و درآمد حاصل از آن (1/2) میلیارد دلار بوده است. در سال 1999 تعداد گردشگران به 9/656 میلیون نفر و میزان درآمد حاصل از آن به 455 میلیارد دلار رسیده است و پیشبینى مىشود در سال 2005 تعداد گردشگران بینالمللى به رقم 937 میلیون نفر و تولید ناخالص این صنعت در جهان به 2/7 تریلیون دلار برسد. کشورهاى مختلف جهان سعى دارند که سهم بیشترى از این صنعت را به خود اختصاص دهند تا بر مشکلات اقتصادى خود از قبیل بیکارى، کمبود منابع ارزى و… فائق آیند. ضرورت ایجاب مىکند که با شناخت استعددها و توانمندىهاى این صنعت در هر منطقه، گامى در جهت تقویت این صنعت برداشته شود. (فرزانه، 1389 :1)
تهران، به لحاظ دارا بودن جاذبههاى مذهبى (زیارتى)، علمى، تاریخى و فرهنگى، یکى از مراکز غنى کشور محسوب مىشود. وجود سه مجموعه فرهنگی، تاریخی: نیاوران، سعدآباد و گلستان از جمله آثار تاریخى و فرهنگى تهران است که مىتواند هزاران گردشگر داخلى و خارجى را جذب نماید. بنابراین انجام یک تحقیق در مورد موقعیت مجموعههای گردشگرى این شهر بهعنوان پایتخت جمهوری اسلامی ایران و شناخت امکانات بالفعل و بالقوه و تأثیر آنها در رونق گردشگری ضرورى مینماید. (سینایی، 1378ص 27)
از سوی دیگر، یافتههای این تحقیق میتواند از سوی مسئولین و متولیان صنعت گردشگری در برنامهریزیها و تصمیمگیریها مورد بهرهبرداری قرار گیرد.
1-3- اهداف تحقیق:
- مشخص نمودن نقش مجموعههای فرهنگی بر جذب گردشگر
- مشخص نمودن تأثیر مجموعههای فرهنگی سعدآباد، گلستان و نیاوران بر جذب گردشگر و توسعه گردشگری در شهر تهران
1-4- سؤالات تحقیق:
- مشكلات و موانع موجود در توسعه گردشگری مجموعههای فرهنگی چیست؟
- نقش مجموعههای فرهنگی بر جذب گردشگر چیست؟
- تأثیر مجموعههای فرهنگی بر توسعه صنعت گردشگری چیست؟
1-5- فرضیات تحقیق:
1- مدیریت مجموعههای فرهنگی، تاریخی تهران در حال حاضر، هم به لحاظ میزان دانش و تخصص مدیران و كارشناسان و هم به لحاظ اخلاق و شیوه برخورد با گردشگران در وضعیت مطلوبی قرار ندارد و این موضوع با كاهش گردشگران رابطه مستقیم دارد.
2- تقویت و اصلاح مدیریت مجموعهها و افزایش سطح دانش تخصصی كارشناسان ذیربط و اصلاح اخلاق و رفتار آنها با گردشگران با افزایش انگیزه گردشگران و رونق گردشگری در این سه مجموعه رابطه مستقیم دارد.
1-6- پیشینه تحقیق:
با بررسیهای بهعمل آمده تاكنون در ارتباط با موضوع آنطور كه این رساله مدنظر دارد تحقیقی صورت نگرفته است. اما به لحاظ ارتباط غیرمستقیم با موضوع مقالات و پژوهشهای معدودی انجام شده است كه بهنوعی برخی از ابعاد موضوع این رساله را پوشش میدهد كه در زیر به برخی از آنها اشاره میشود:
- فرامرز، مرتضی. و سرپرست، عباسه. (1389)، «نقش گردشگری در فرآیند همگرایی فرهنگی کشورهای اسلامی»، در «مجموعه مقالات چهارمین کنگره بینالمللی جغرافیدانان جهان اسلام»، زاهدان، 27-25 فروردین 1389.
نویسندگان این مقاله تحقیقی، بیشتر به تأثیر اقتصادی گردشگری توجه نموده و معتقدند كه: تقویت روحیه گردشگری در مردم یکی از عوامل مهم توسعه اقتصادی است که نقش به سزایی در اصلاح توزیع درآمد بین شهر و روستا و بین شهرهای مختلف کشور دارد. توسعه صنعت حمل و نقل، هتلداری، توسعه صنایع بومی در مناطق مختلف کشور، توسعه شبکه بانکی برای تسهیل معاملات و نقل و انتقال وجوه و تأمین امنیت ملی از طریق همگرایی فرهنگها همگی از ثمرات افزایش جابهجایی کوتاه مدت جمعیتی در قالب گردشگری است. اما نباید فراموش کرد كه محور دیگری که ما در آن بسیار قوی هستیم و بسیاری از کشورهای پیشرفته صنعتی و ثروتمند بهشدت ضعیفاند، میراث فرهنگی و سوابق تاریخی است. در این تحقیق تأكید شده است كه فرهنگ ما نقطه قوت ماست و تاریخ ما، زیباییهای طبیعت، وسعت کشور و تنوع آب و هوای آن و بهویژه هنر ایرانی سرمایهای عظیم برای صنعت گردشگری ایران است. البته در این تحقیق به مجموعههای سهگانه موضوع رساله حاضر نپرداخته است اما به نكات كلی و كلیدی مفیدی در راستای گسترش صنعت گردشگری ایران اشاره كرده است.
- ICOMOS,(1999), INTERNATIONAL CULTURAL TOURISM CHARTER. 8TH Draft, for Adoption by ICOMOS at the 12th General Assembly, Mexico, October 1999.
منبع مهم دیگر در ارتباط با گردشگری، منشور گردشگری فرهنگی است كه توسط ایكوموس، شورای بینالمللی آثار و سایتهای تاریخی[1] در اكتبر 1999 در دوازدهمین مجمع عمومی این شورا در مكزیك ارائه شده است. این منشور اشاره دارد كه: میراث طبیعی و فرهنگی یک ذخیره مادی و معنوی است که داستان توسعه تاریخی (جامعه) را بازگو میکند. این میراث نقشی مهم در زندگی مدرن دارد و باید برای عموم به لحاظ عینی، فکری و یا احساسی قابل دسترس باشد.
این منشور به حفاظت از بناهای تاریخی و رابطه بین میراث فرهنگی و گردشگری و شش اصل حمایتی از این میراث و نیز از گردشگران را مطرح كرده است.
3- برخی دیگر از پژوهشهای انجام شده در زمینه صنعت گردشگری
«توماس رادری»[2] (106-100: 2006 Rhodri et al,)، مهرانی (مهرانی، ۱۳۷۴) و راه چمنی (راه چمنی، ۱۳۸۳) در پژوهشی به این نتایج دست یافتند که با برنامهریزی و اجرای دقیق مدیریت بازاریابی میتوان تا حدود زیادی درآمد ارزی توریسم را افزایش ، درآمدهای خارجی را متنوع و کشور را از آسیبپذیری ناشی از نوسانات قیمت نفت حفظ کرد . همچنین توجه به نگرش بازاریابی میتواند راهحلی برای افزایش جذب گردشگران باشد. «زهرر»[3] (339-332: 2009 Zehrer,)، ناصری (ناصری ،۱۳۷۵) و ملک اخلاق (ملک اخلاق، ۱۳۸۲) در پژوهشهای خود نتیجهگیری کردند که رابطه معناداری بین ابعاد سیاستگذاری و ابعاد بازاریابی وجود دارد و همچنین عمدهترین مشکلات و موانع صنعت جهانگردی کشور موانع تشکیلاتی و سازمانی، وجود سازمانهای موازی، عدم هماهنگی بین سازمانهای دستاندرکار گردشگری در کشور است. زاهدی(زاهدی ، ۱۳۷۷، ص5۳-4۳) در تحقیقات خود عنوان کرده است که میتوان با اتخاذ سیاستهای توزیع امکانات گردشگریی در سطح کشور بهنحوی که با ایجاد جاذبههای متنوع برای جهانگردان از تراکم بیرویه و هجوم به نقاط مشخص گردشگری جلوگیری بهعمل آورد. همچنین برنامهریزیهای متمرکز در سطح ملی در خصوص گردشگری نمیتواند بهطور کارا و مؤثری عمل کند و بهتر است از نظام غیر متمرکز استفاده شود . «ویلیامز»[4] (491-482ص 2006 Williams,) و صردی ماهکان (صردی ماهکان، ۱۳۸۰) در پژوهشی به این نتیجه دست یافتند که وضعیت اماکن تاریخی آثار باستانی، تسهیلات اقامتی و ایجاد دفاتر بازاریابی و اطلاعرسانی از عوامل مؤثر در توسعه صنعت گردشگری است . مدهوشی و ناصرپور (مدهوشی و ناصرپور، ۱۳۸۲، 58-22) با ارائه مقالهای نتیجهگیری کردهاند که بین تعداد مراکز تصمیمگیری و توسعه نیافتگی صنعت گردشگری، ضعف بازاریابی و توسعه نیافتگی، ضعف امکانات زیربنایی و خدمات گردشگری و توسعه نیافتگی و بالاخره فقدان فرهنگ پذیرش گردشگر و توسعه نیافتگی صنعت گردشگری رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. «گیل مور»[5] (87-22: 2002 Gilmore,) در پژوهشی به این نتایج دست یافت که حفظ، نگهداری، مرمت، توجه بیشتر به جاذبههای گردشگری، تأکید بر استفاده از معماری سنتی در ساخت اماکن گردشگری و ایجاد زیر ساختهای مناسب میتواند به افزایش ورود گردشگران و توسعه صنعت گردشگری منجر شود. «یوزاما»[6] (2008Uzama,) شجاعی و نورالدین (شجاعی و نورالدین،۱۳۸۶، ۸0-۸8) با ارائه مقالهای نشان دادند که توسعه گردشگری در بر گیرنده توجه به ابعاد توسعه در تمامی سطوح فردی، هدایت سرمایهها، جهتگیری پیشرفت فناوری و تغییر ساختاری و نهادی است که با نیازهای حال و آینده گردشگران سازگار باشد.
1-7- نوع تحقیق:
این تحقیق بهلحاظ هدف، كاربردی است. چون انتظار میرود متولیان و مسئولین صنعت گردشگری از نتایج یافتههای آن در برنامهریزیها و تصمیمگیریهای مرتبط با گردشگری استفاده كنند. از سوی دیگر، بهلحاظ روش توصیفی، اكتشافی است. چون به كشف ویژگیها و توصیف موقعیت مجموعههای سهگانه فرهنگی، تاریخی تهران میپردازد.
1-8- روش تحقیق:
این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی و تحلیلی و از نوع كیفی است كه به دو شكل مطالعات اسنادی-كتابخانهای و بررسیهای میدانی انجام شده است.. بدینترتیب كه ابتدا جهت روشن شدن ادبیات موضوع تحقیق و تدوین مبانی نظری و سوابق پژوهش از مطالعات نظری بهره گرفته شد كه با رجوع به كتابخانهها و استفاده از كتب، پایاننامهها و مقالات نگاشته شده، مرحله اول پژوهش به انجام رسید. در ادامه در پی یافتن پاسخ به سؤالات تحقیق و دستیابی به اهداف مورد نظر اقدام به تدوین پرسشنامه در راستای موضوع مورد بحث گردید. همچنین برای عمقبخشی و افزایش اعتبار پرسشنامه، برای تكمیل اطلاعات پرسشنامهها از مصاحبه استفاده گردید.
1-9- محیط پژوهش: این تحقیق در قلمرو محیطی مجموعههای فرهنگی، تاریخی شهر تهران انجام شده است.
1-10- متغیرها:
در این تحقیق، مدیریت مجموعههای فرهنگی، تاریخی شهر تهران بهعنوان متغیر مستقل و توسعه و رونق گردشگری شهر تهران بهعنوان متغیر وابسته است. سایر متغیرها مانند گردشگران، صنعت گردشگری و میراث فرهنگی بهعنوان متغیرهای میانجی و تأثیرگذار هستند.
1-11- چارچوب تحقیق:
تحقیق و برنامهریزی در ارتباط با صنعت گردشگری میتواند معطوف به گرایشهای مختلف باشد. در اینجا به چند گرایش عمده اشاره میشود:
– گردشگری زیارتی و مذهبی
– گردشگری طبیعت(طبیعتگردی)
– گردشگری بازرگانی و كسب و كار
– گردشگری علمی
– گردشگری معطوف به اوقات فراغت
متناسب با هر یك از اهداف و مقاصد گردشگری، چارچوب نظری تحقیق متفاوت است. چنانچه تحقیق صرفاً در خصوص گردشگری زیارتی و مذهبی باشد، مبانی نظری مربوط به انگیزهها، اعتقادات و كنشهای مذهبی مورد مطالعه قرار میگیرد. در این رساله، موضوع تحقیق ابعاد چندگانهای از اهداف و مقاصد گردشگری از جمله ابعاد زیارتی، علمی، بازرگانی، تفریحی بهطور توأمان مورد مطالعه قرار میگیرد. بنابراین تحقیق و مطالعه معطوف به این مسئله در شهر تهران و مجموعههای سهگانه فرهنگی، تاریخی میباشد. لذا مبانی نظری آن پیرامون دو رویكرد اصلی شكل میگیرد:
الف: رویکرد عرضه و تقاضا
ب: رویکرد امکان سنجی و اصلاح
– رویکرد عرضه و تقاضا
در این رویکرد صنعت گردشگری به مثابه یک ساز و کار توسعه اقتصادی و اجتماعی در نظر گرفته میشود که ناشی از اثرگذاری و رابطه متقابل تقاضای گردشگری و عرضه آن است.
گردشگرانی که معمولا به مکانی خاص به دلایل شغلی، زیارت اماکن مقدس و یا تفریحات و گذراندن اوقات فراغت مسافرت میکنند در واقع تقاضاکنندگان اصلی امر گردشگری هستند. عوامل جذبکننده منطقهای، جاذبه و اثرگذاری یک مکان مذهبی خاص، شرایط اقلیمی و محیط زیست و زیباییهای طبیعی و تسهیلات و امکانات تفریحی و شهری، سطح قیمتها، همگی عرضه گردشگری را شکل میدهند. مطالعات نشان میدهد که مشخصاً گردشگری هم از طرف تقاضا و هم از سوی عرضه هدایت میگردد.(دالس ویل، 1387: 43)
عرضه گردشگری در واقع کالائی تولید میکند که آن را «محصول گردشگری» مینامیم. برای رسیدن به محصول گردشگری نیاز به تأسیسات زیربنایی و روبنایی جهانگردی است.
– رویکرد امکان سنجی و اصلاح
فرایند برنامهریزی و تصمیمگیری در صنعت گردشگری با هدف اصلاح فرایندها و رونق و توسعه این صنعت منوط به شناخت امكانات و قابلیتها است. در این راستا، موقعیت، کیفیت، ویژگی عملکردی و سایر عوامل موثر نقاط جذب گردشگر، مطالعه و پس از آن نقاط ویژه و مهم مورد ارزیابی و بررسی کیفی قرار میگیرد. همچنین ارزیابی، طبقهبندی و ترکیب افراد و گروههای اجتماعی گردشگری و نحوه استفاده از آنها از مجموعه فضاهای جاذب گردشگری، اقامتی و پذیرایی و تأسیسات زیربنایی جزو اهداف این بخش میباشد. ارزیابی اهداف طرح توسعه و رونق گردشگری شهر نیز از طریق شناخت قابلیتهای توسعه و رفع موانع و کمبودها در این بخش حاصل میگردد.
1-12- جامعه آماری:
[1] ICOMOS: International Council on Monuments and Sites
[2] Rhodri, Thomas
[3] Zehrer, Anita.
[4] Williams, Alistair.
[5] Gilmore, J. H.
[6] Uzama, Austin.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)