در دهه ی اخیر افزایشی ناگهانی در استفاده از مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی، که مهارتهای ذهن آگاهی را برای ارتقای سلامت و بهزیستی روان شناختی آموزش می دهد، دیده شده است و روز به روز این رویکرد در حال گسترش است. مفهوم ذهن آگاهی از سنت های معنوی شرق سرچشمه گرفته است و به شکلی از کنترل توجه اشاره دارد که از طریق تمرین های فکری رشد کرده است (بائر، 2003). تمرین های فکری از سنت های بودا نشات گرفته و در بین متخصصان غربی با نام برنامه های بالینی مبتنی بر ذهن آگاهی استفاده می شوند (لینهان، 1993؛ به نقل از مور، 2008).
ذهن آگاهی روش خاصی از توجه است که بوسیله ی کابات-زین (2003) به عنوان “آگاهی ای که از توجه به خواست و هدف و توجه غیر قضاوتی در گشودگی به تجربه در لحظه ی حال، نشات می گیرد” توصیف می شود. سه عنصر اولیه ای که به عنوان مولفه ی فرایند آگاهی و ذهن آگاهی پیشنهاد شده اند عبارتند از: نگرش، توجه و قصد (شاپیرو ، کارلسون، آستین و فریدمن[9]، 2006). شیوه ی آگاهی ذهن آگاهی بر بنیان های نگرشی خاصی استوار است که غیر قضاوتی بودن، پذیرش، اعتماد، صبر، کنجکاوی و مهربانی را شامل می شود (بیشاپ، لاو، شاپیرو، کارلسون ، اندرسون و کارمودی [10] ، 2004؛ شاپیرو و همکاران، 2006).
دوم توجه، توجه متمرکز، وسیع و پایدار و مهارتهای تعویض توجه از یک محرک به محرک دیگر را شامل می شود. سومین عنصر قصد هشیار است که توجه عمدی ای است که می تواند به عنوان خود تنظیمی توجه مورد ملاحظه قرار گیرد (بیشاپ و همکاران[11]، 2004). شاپیرو و همکاران (2006) پیشنهاد دادند که عناصر نگرش ها، توجه و قصد همزمان هستند، جنبه های متصلی از فرآیندی که آگاهی و ذهن آگاهی است. این فرآیند به شخص اجازه می دهد که دیدگاهی در تجربیات را رشد دهد که از حالت قضاوتی، عینی و غیر مشروح افکار، احساسات و هیجانات به عنوان پدیده های گذرا، تمرکز زدایی شود. این بالقوه به تغییری در روابط شخص با این پدیده ها منتهی می شود، جایی که شخص روشن می تواند الگوهای عادتی یا حالت های ذهنی را مشاهده، شناسایی و قطع کند و پاسخ هایی را شروع کند که بیشتر منعکس کننده باشد تا واکنشی (بائر[12]، 2003؛ سگال، ویلیامز و تیسدال[13]، 2002؛ شاپیرو و همکاران، 2006).
مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی صلاحیت خود را در درمان مشکلات روان شناختی مختلف نشان داده اند (بائر، 2003). شامل پیشگیری از عود افسردگی (سگال و همکاران، 2002) و سوء مصرف مواد و کاهش پاسخ های روان شناختی و فیزیکی منفی در برابر استرس (کابات-زین، 1992؛ به نقل از کابات-زین،2003) و اختلال نقص توجه بیش فعالی[14] (زیلوسکا، آکرمن، یانگ، فوترل ، هورتون،[15] 2007) است. شواهدی در رشد کاربرد رویکردهای مبتنی بر ذهن آگاهی با کودکان و نوجوانان در هر دو حیطه ی عمومی و حرفه ای وجود دارد. مثلا مداخلات ذهن آگاهی در مدیریت درد میان نوجوانان (تامپسون و گانتلت-گیلبرت، 2008؛ به نقل از بورک، 2010)، درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در پیشگیری از بازگشت افسردگی در نوجوانان (آلن، 2006؛ به نقل از بورک، 2010) و انتشار راهنمای عملی متمرکز بر درمان نوجوانان و کودکان (گرکو و هایز، 2008؛ به نقل از همان منبع)، انواع اختلالات روانپزشکی (بییج ، بروان، شاپیر و و شوبرت ، 2009). در این مداخلات تمرکز بر فرایندهای درون شخصی است و به افراد کمک می کند تا روابط شان با حالت های درونی، ابتدا تفکرات و احساساتشان، را تغییر دهند. همچنین مطالعات نشان داده اند که فنون مبتنی بر ذهن آگاهی با فرآیندهای بین شخصی از قبیل پاسخ همدلانه (بلاک-لرنر ، 2007؛ به نقل از دانکان کات ورث، و گرین برگ ، 2009)، ارتباط و نزدیکی بین شخصی (براون و رایان، 2004؛ به نقل از همان منبع) و شناسایی هیجان، ارتباط هیجان و مدیریت خشم (واشس و کوردولا، 2007؛به نقل از همان منبع) ارتباط دارند. ذهن آگاهی همیشه با رشد بین فردی همراه است، هم در بوداییسم سنتی (والیس، 2001) و هم در درمانهای غربی.
علاقه به بررسی تاثیر آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی بین شخصی در جمعیت بزرگسال غیر بالینی در حال افزایش است. بررسی مقدماتی آموزش ذهن آگاهی بین شخصی ، رویکرد انطباقی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با تاکید بر آگاهی رابطه ای (ساویر و میلر، 2009؛ به نقل از ساویر کوهن و سمپل، 2010) پیشنهاد می کند که آموزش ذهن آگاهی به بزرگسالان سالم با افزایش هوش هیجانی و افزایش تماس اجتماعی، کاهش استرس ادراک شده و اضطراب، همراه است. مداخلاتی که تماس اجتماعی را افزایش می دهند، شاید بطور مثبتی بر رفتارهای بین شخصی تاثیر گذاشته و استرس روان شناختی را کاهش دهد (لی، 2001؛به نقل از همان منبع). درمان فعال سازی رفتاری در افسردگی نیز بر این اصل استوار است که مشکلات در زندگی افراد آسیب پذیر و پاسخ های رفتاری به این مشکلات، توانایی افراد افسرده در تجربه ی پاداش مثبت از محیط شان را کاهش می دهد. هدف این درمان افزایش منظم فعال سازی از طریق راههایی است که به مراجع کمک می کند که تماس بیشتری با منابع پاداش در زندگی شان را تجربه کنند تا مشکلات زندگی شان را حل کنند (دیمیدجیان، مارتل، آدیس و دان ، 2008)، محققان توجه به نقش در معرض بودن و فعالیت استرسی و تفاوتهای جنسیتی در پریشانی های هیجانی را شروع کرده اند. یکی از قوی ترین یافته ها در تحقیقات آسیب شناسی روانی، افزایش آسیب پذیری به افسردگی و اضطراب در دختران در مقایسه با پسران است، این آسیب پذیری در طول نوجوانی برجسته تر است و در بزرگسالی نیز ادامه پیدا می کند (رودولف، 2000؛ به نقل
از رودولف، 2002). وقتی نوجوانان در بافت های خانواده و دوستان با استرس های بین فردی مواجهه می شوند، دختران گرایش دارند که پاسخ های هیجانی منفی بیشتری در شکل های اضطراب و افسردگی نشان دهند (رودولف؛ همان منبع). « کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی» نیز می تواند با افزایش مهارتهای مقابله ای هم بر نشانه های افسردگی و هم بر نشانه های استرس و اضطراب و نگرانی روان شناختی در دختران آسیب پذیر تاثیر داشته باشد (دانکان و همکاران، 2009).
این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این سوال است که آیا آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی به عنوان رویکردی انطباقی برای کاهش استرس می تواند در نشانه های اضطراب، افسردگی و استرس نوجوانان دختر تاثیر داشته باشد؟
[1]. Mindfulness
[2] . Meditative practices
[3] . Baer et al
[4]. Moore
[5]. Kabat-Zinn
[6]. Non-judgmentally
[7]. Mindfulness
[8]. Intention
[9] – Shapiro, Carlson, Astin, Freedman
[10] – Bishop,Lau, Shapiro, Carlson, Anderson,Carmody
[11] – Bishap et al
[12] -Baer
[13] – Segal, Williams & Teasdale
[14] – ADHD
[15] – Zylowska ,Ackerman , Yang, Futrell ,Horton
[16]. Burke
[17] . Biegel ,Brown, Shapiro, & Schubert
[18]. Intrapersonal
[19]. Interpersonal
[20]. Duncan,Coatsworth & Greenberg
[21] . Wallace
[22] . Interpersonal Mindfulness Training (IMT)
[23]. Mindfulness-Based Stress Reduction (MBSR)
[24] . Sawyer Cohen and semple
[25] . Social connectedness
[26] . perceived stress
[27] . Anxiety
[28]. Behavioral Activation
[29]. Dimidjian , Martell, Addis , and Dunn
[30] . Rudolph
[1]. Mindfulness-based interventions
[چهارشنبه 1399-11-22] [ 04:17:00 ق.ظ ]
|