رابطه بین خودکارآمدی با سلامت روان در بین والدین دارای کودکان عادی و مرزی 12-7 ساله |
حضور كودك عقب مانده در هر خانواده ساختار آن خانواده را تحت تاثیر قرار میدهد و سلامت روانی خانواده بخصوص والدین را تحت الشعاع قرار میدهد، كودك بر اثر تعارضهای شدید میان اعضای خانواده، كل خانواده را درگیر بحران میكند.
تحقیقات نشان میدهد كه والدین كودكان عقب مانده ذهنی عموما در خطر مشكلات زندگی خانوادگی و دشواریهای عاطفی قرار دارند(بكمن، 1991).
بطور كلی خانواده كودك معلول به لحاظ داشتن كودكی متفاوت با سایر كودكان با مشكلات فراوانی در زمینه نگهداری، آموزش و تربیت آنها روبروست. این مسایل همگی بر والدین فشارهایی وارد میكنند كه سبب بر هم خوردن آرامش و یكپارچگی خانواده میشوند و در نتیجه
انطباق و سازگاری آنان را تحت تاثیر قرار می دهد. عزت نفس یكی از مهمترین عوامل تحول و شكلگیری شخصیت است و نقش بنیادین در سلامت روانی دارد به گونهای كه عزت نفس پایین و شكلگیری احساس خود كم بینی در والدین زمینههای آسیب روانی را فراهم مینماید( ولی زاده و همكاران و 1387).
سلامت روان یكی از مباحث مهمی است كه در رشد و بالندگی خانواده و جامعه موثر میباشد. سازمان بهداشت جهانی (2004) سلامت روانی را به عنوان حالتی از بهزیستی كه درآن فرد توانمندی خود را شناخته از آنها به نحو موثر و مولد استفاده كرده و برای اجتماع خویش مفید است تعریف میكند.
با توجه به تحقیقات انجام شده، این پژوهش بدنبال این است که رابطه خودکارآمدی و سلامت عمومی در بین والدین دارای کودکان عادی و مرزی را مورد بررسی و پژوهش قرار دهد.
1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق
خانواده یک نظام اجتماعی است و حضور یک کودک استثنایی در خانواده فشار روانی زیادی بر والدین و اعضای خانواده وارد می کند و می تواند سلامت روان آنان را به مخاطره اندازد.
بدیهی است که بیماری روانی مخصوص یک قشر یا یک منطقه خاص نبوده و تمامی طبقات جامعه را در بر میگیرد و هیچ انسانی از فشار روانی و اجتماعی مصون نیست و به طور کلی باید گفت وجود یک بیماری روانی به کار . اقتصاد خانواده لطمه وارد میکند، درآمد سرانه را کاهش میدهد و رفاه و نشاط فردی را از اعضای خانواده سلب میکند و با تخریب و ضایع کردن نیروی انسانی، در اقتصاد و اجتماع تأثیر عمیق و سوء بر جا میگذارد. به همین دلیل بهداشت روان در اغلب کشورها در رأس برنامه ملی و بهداشت همگانی قرار دارد(میلانی فر، 1385).
اسکینر اظهار می دارد که سلامت روانی و انسان سالم به معادل با رفتار منطبق با قوانین و ضوابط جامعه است و چنین انسانی وقتی بامشکل روبرو شود ازطریق شیوه اصلاح رفتار برای بهبود و بهنجار کردن رفتار خود و اطرافیانش به طور متناوب استفاده می جوید تا وقتی که به هنجار مورد پذیرش اجتماع برسد، به علاوه انسان سالم بایستی آزاد بودن خودش را نوعی توهم پندارد و بداند که رفتار او تابعی ازمحیط می باشد و هر رفتار توسط حدودی از عوامل محیطی مشخص گردد.
تامین بهداشت همه افراد جامعه از مهم ترین مسائل اساسی هر کشور است، این امر در سه جنبه جسمانی، روانی و اجتماعی مورد ملاحظه قرار می گیرد، در صورتی که بعد روانی بهداشت به اندازه کافی مورد توجه قرار نگیرد، فراوانی مشکلات روانی و رفتاری رو به فزونی خواهد گذاشت( نوابی نژاد،1376).
این پژوهش می تواند برای والدین، مربیان که مسئول تعلیم و تربیت کودکان هستند الهام بخش باشد یا به احساسات و نیازهای کودکان توجه نموده و در زمینه ی کمک به عزت نفس و سلامت روانی و همچنین بهزیستی روانشناختی و همچنین خود شکوفایی والدین گام بردارد.
1-4 اهداف تحقیق
1-4-1 اهداف اصلی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین خودکارآمدی با سلامت روان در بین والدین دارای کودکان عادی و مرزی 12-7 ساله شهرستان الشتر در سال 92 است.
1-4-2- اهداف فرعی
1- تعیین رابطه بین خودکارآمدی با سلامت روان در بین والدین دارای کودکان عادی و مرزی.
2- مقایسه سلامت روان در بین والدین دارای کودکان عادی و مرزی.
3- مقایسه خودکارآمدی در بین والدین دارای کودکان عادی و مرزی.
-[1] عقب ماندگی ذهنی یک مرض یا یک بیماری نیست بلکه شرایط خاص ذهنی است .
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1399-11-21] [ 09:20:00 ب.ظ ]
|